انقلاب یمن نیز در ابتدا با دخالت عربستان سعودی و چندین کشور عربی دیگر منحرف شد، عربستان فردی به نام عبدربه را به ریاست جمهوری این کشور برگزید، عبد ربه ادامه دهنده عبدالله صالح رئیس جمهور مخلوع این کشور بود.
در چند ماه گذشته انقلابی از جانب و به رهبری انصارالله شکل گرفت، همه مردم یمن به جز تعدادی از آن‌ها در این انقلاب شرکت کردند و خواستار تغییر نظام حاکم شدند، بسیاری از کشورهای اروپایی، عربی و آمریکا از طریق سفارتخانههای خود به دنبال سرکوب این اعتراضات بودند، اما با استعفای منصور هادی عبد ربه، انقلاب یمن به پیروزی رسید و انصار الله یمن توانست بر اوضاع داخلی مسلط شود.
باتوجه به بحران سیاسی یمن اغلب کشورهای غربی و عربی سفارتخانههای خود را به نشانه اعتراض بستند، این اقدام در حالی انجام شد که دیروز یک مقام مسئول در وزارت خارجه عربستان از بسته شدن سفارت این کشور در یمن و خروج کارکنان سعودی سفارت از شهر صنعا خبر داد.
یمن به دلیل همجواری با عربستان و جایگاه ژئوپلتیک از موقعیت استراتژیکی برخوردار است که منجر به دخالت مداوم دیگر کشور‌ها از جمله عربستان سعودی در آن شده است. از این رو «انصارالله» یمن دشمن سرسخت سعودی‌ها به شمار می‌روند که منجر به چندین جنگ میان این دو شده است.
پیش از این هم آمریکا، فرانسه، آلمان و ایتالیا سفارتخانههای خود در صنعا را با بهانه «ملاحظات امنیتی» بسته بودند. گروههای سیاسی یمن که به نظام حاکم در یمن معترض بودند، پس از چند ماه تظاهرات خیابانی، اخیراً گردهم آمدند و با انحلال پارلمان، بیانیه قانون اساسی جدید یمن را خواندند.
این اعلامیه در کاخ ریاست‌جمهوری یمن قرائت شد و رئیس جمهور هم چند روز قبل از آن برای هموار شدن مسیر اعمال نظر جمعی گروههای سیاسی، استعفاء داده بود.
غربی‌ها و متحدان منطقه‌ای آن‌ها اما اصرار دارند که از نظر آن‌ها، «عبدربه منصور هادی» هنوز رئیس‌جمهور یمن است و قانون اساسی این کشور هم تغییری نکرده است.
در همین راستا، مصاحبه اختصاصی با جناب دکتر عصام العماد، شیعه‌‌شناس یمنی انجام داده‌ایم. او در خانواده‌ای زیدی به دنیا آمد، از دانشگاه‌های مذاهب عربستان سعودی فارغ‌التحصیل شده و در مدارس وهابی به درجه استادی رسید اما سرانجام با مذهب شیعه اثنی عشری آشنا شد و حقانیت این مذهب را دریافت. وی متخصص در علم رجال، حدیث و تاریخ است که تسلطی کامل بر تحولات یمن دارد.
جناب دکتر عصام العماد، در ابتدا پیروزی انقلاب کشورتان را به شما تبریک می‌گوییم و از شما سوال می‌کنیم که دلیل انقلاب مردم یمن چه بود؟
باعرض سلام وادب، عمده دلیل اعتراضات علیه دولت یمن این است که مردم احساس می‌کنند که انقلاب قبلی منحرف شده است، دولت فعلی از جانب یمنی‌ها انتخاب نشده است و همین طور هم است، عربستان با همدستی کشورهای مخالف یمن، انقلاب پیشین را منحرف کرد، هم اکنون هم شاهد آن هستیم که یمنی‌ها دوباره به سرپرستی و زعامت حوثی‌ها امور کشور را به دست دارند، به نظر من فرهنگ مردم باعث شده است که یمنی‌ها با حوثی‌ها همراه شوند، حوثی‌ها جزئی از این مردم هستند و شهروند یمنی به حساب می‌آیند، منظور از فرهنگ وحدت و هم دلی مردم است، هم اکنون شاهد وحدت و هم دلی مردم یمن هستیم، در انقلاب قبلی متأسفانه مردم وحدت و هم دلی نداشتند، و به همین علت انقلاب از دستان آن‌ها سلب شد، مردم یمن می‌دانند که حوثی‌ها به دنبال قدرت نیستند، حوثی‌ها به دنبال استقلال کامل یمن هستند، به وضوح می‌توان دریافت که هم اکنون مردم یمن به بیداری اسلامی رسیده‌اند و با حوثی‌ها همراه شده‌اند.
نقاط اشتراک و شباهت‌های انقلاب مردم یمن با انقلاب اسلامی در ایران چیست؟
چندین دهه از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، بدون شک امواج انقلاب ایران کلیه کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی را تحت تاثیر خود قرار داد، اسرائیل بعد از انقلاب ایران، انقلاب‌های منطقه را با هزینه‌های گزاف و با قتل عام‌های عجیب خنثی می‌کرد، برای مثال انقلاب شیعیان عراق علیه صدام سال ۱۹۹۱، این انقلاب دو میلیون شهید داشت، آماری ناگفتنی...
بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی شکل گرفت، بدون شک بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی الهام گرفت، اما دشمنان می‌دانستند که این بیداری اسلامی باعث از بین بردن کنترل آن‌ها در منطقه می‌شود، کشورهای غربی، عربی و امریکا متحد شدند و بیداری اسلامی را در اغلب کشور‌ها تغییر دادند، استکبار جهانی با ایجاد گروههای تروریستی باعث منحرف کردن انقلاب مردم شدند.
اگر بخواهیم عصاره این شباهت‌ها را در یک واژه بیان کنیم، می‌رسیم به واژه «استکبارستیزی». مردم یمن به بیداری اسلامی رسیده‌اند، به نظر می‌رسد رمز موفقیت انقلاب یمن هم در همین یک واژه نهفته باشد. واژه‌ای که در انقلاب دیگر کشورهای منطقه، یا اصلا نبوده، یا کمرنگ بوده یا اگر هم بوده، رفته رفته به حاشیه رانده شده است.
رسانه‌های دنیا درباره شباهت انصارالله با حزب‌الله لبنان زیاد می‌نویسند. به نظر شما این دو حزب چه شباهت‌ها و یا تفاوت‌هایی دارند؟
اغلب شباهت میان این دو گروه مطرح است، انصار الله و حزب الله دو گروه شیعی هستند، اساس این دو گروه بر پایه مقاومت چیده شده است، نماد پرچم انصار الله مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل است، هم اکنون دست نشانده‌های آمریکا و اسرائیل در یمن اقدامات تروریستی علیه این دو گروه انجام می‌دهند، انصار الله بر اساس مقاومت انقلاب فعلی را به سرانجام رساندند، هم اکنون انصار الله به یک قدرت نظامی سیاسی خاصی در یمن رسیده است، دیگر فعالیت‌های سیاسی یمن بدون حضور انصارالله معنایی ندارد.
حزب الله لبنان هم اکنون به یک قدرت سیاسی خاصی در لبنان رسیده است، نیروهای مقاومت از لحاظ نظامی به موقعیت‌های سیاسی خاصی در لبنان رسیده‌اند، دیگر نمی‌توان قدرت سیاسی حزب الله را نادیده گرفت، فلذا این دو گروه شباهت‌هایی ویژه دارند.
مقاومت، پایداری، ظلم ستیزی، نابودی اسرائیل وجوه مشترک این دو گروه هستند، جالب اینجاست که دشمنان این دو گروه هم مشترک هستند، اسرائیل، آمریکا، غرب، کشورهای عربی در رأس آن‌ها عربستان دشمنان سرسخت این دو گروه به شمار می‌روند.
هم اکنون عربستان سعودی برای از بین بردن این دو گروه هزینه‌های گزافی پرداخت کرده است، سعودی‌ها در لبنان با مسلح کردن جبهه النصره و داعش به خیال خود می‌توانند حزب الله را از میان بردارند و در یمن، سعودی‌ها برای قبایل و گروههای سلفی هوادار خود در استان مارب در شمال یمن پول و سلاح ارسال کرده تا از این طریق با کمیته‌های انقلابی یمن مقابله کند.
جناب دکتر عصام العماد، همانطور که می‌دانید، سید عبدالملک حوثی جوان است و هم اکنون رهبری جامعه یمنی را عهده دار است، چگونه است که مردم یمن به یک رهبر جوان اعتماد کرده‌اند؟
همانطور که در ابتدا اشاره کردم، گروه انصارالله یا همان حوثی‌ها جزئی از مردم یمن هستند، درست است که افرادی که بر یمن حکومت داشتند یمنی به شمار می‌آمدند، اما مجری سیاست‌های آمریکا در یمن بودند، مردم یمن در اصل سیاست‌های انصارالله را قبول دارد و سیاست‌های این گروه را قبول می‌کند زیرا تمامی سیاست‌های گروه انصارالله به نفع مردم یمن می‌باشد.
چونکه اقدامات و تمامی فعالیت‌های انصارالله به نفع مردم است، آن‌ها به این گروه و به رهبر این گروه اعتماد کامل دارند، اعتماد مردم به جوان بودن عبدالملک حوثی نیست، آن‌ها به فعالیت‌ها و سخنان عبدالملک اعتماد دارند و به خوبی می‌دانند که انصارالله به نفع مردم سخن می‌گوید.
شما از یک جبهه عربی- غربی در برابر مقاومت یاد کردید، آیا می‌توان به اتحاد استراتژیک میان محورهای مقاومت همچون صنعاء تهران، دمشق و بغداد امید داشت؟
این اتحاد کمر سعودی‌ها را خواهد شکست، این اتحاد در حال شکل گیری است، و به نوعی شکل گرفته است، هم اکنون بسیاری از تحلیل گران سیاسی چشم خود را به اتحاد میان تهران صنعا دوخته‌اند، به نظر من اگر انقلاب بحرین دوباره شعله‌ور شود بدون‌شک پایه‌های نظام منحوس سعودی به لرزه خواهد افتاد، اتحاد میان عراق، سوریه، ایران و یمن برای آمریکا بسیار گران تمام خواهد شد زیرا این اتحاد آینده رژیم صهیونیستی را در منطقه به حالت ابهام درخواهد آورد، کشورهای مستکبر به فکر اسرائیل در منطقه هستند و آینده این رژیم برای آن‌ها مهم است، فلذا تمامی عزم خود را جهت شکستن این اتحاد به کار خواهند گرفت.
جناب دکتر، سلفی‌های یمنی از القاعده خواستند که وارد یمن شوند! به نظر شما آیا گروهک‌های تروریستی می‌توانند بر یمن چیره شوند؟
باتوجه به محبوبیت روز افزون حوثی‌ها در میان شهروندان یمنی، سلفی‌ها با همکاری آل سعود وارد عمل شده‌اند و از تکفیری‌ها خواستند که وارد عمل شوند، خیر؛ گروهک‌های تروریستی نمی‌توانند در یمن نفوذ کنند زیرا که مردم با حوثی‌ها همراه شده‌اند، همراهی مردم یمن با حوثی‌ها تا به این حد تاکنون سابقه نداشته است، از سویی اغلب حوثی‌ها مردمانی جنگجو هستند، عربستان با تمامی امکانات نظامیش نتوانست حوثی‌ها را از میان ببرد، گروهک‌های تروریستی از حوثی‌ها هراس دارند، اگر دقت کنید در گذشته فعالیت‌های تروریستی اغلب در مناطق جنوبی یمن و به دور از حدود حوثی‌ها صورت می‌گیرد، ولی هم زمان با آغاز حرکت مردمی، گروههای تکفیری با همکاری عربستان سعودی تاخت و تازهای خود را در شمال یمن آغاز کرده‌اند.
گروههای تکفیری در چندین منطقه در استان الجوف با ایجاد سنگر و استحکامات نظامی با نیروهای امنیتی شهرهای الغیل و براقش و همچنین با مردم منطقه الجوف که وابسته به جنبش انصارالله (حوثی‌ها) هستند، درگیر شده‌اند.
علی‌رغم میانجیگری‌های انجام شده تا کنون توافقی برای آتش‌بس حاصل نشده و منابع یمنی معتقدند که عربستان سعودی با حمایت از گروههای تکفیری قصد دست اندازی به استان ثروتمند و نفت خیز الجوف را دارد، تروریست‌ها بدانند که نمی‌توانند بر یمن چیره شوند و ان شاء الله شاهد شکست آن‌ها و حامیان آن‌ها باشیم.
در پایان، جناب دکتر پیش‌بینی شما از اوضاع و آینده کشورتان چیست؟
اوضاع کنونی مردم یمن همانند اوضاع مردم ایران در سال ۵۷ می‌باشد، مردم باید جنگ‌های تحمیلی، تحریم و تمامی فشارهای وارده از استکبار و دشمنان خود را تحمل کنند، امیدوارم ملت و کشور یمن هرچه سریع‌تر به اقتدار خود برسند، اگر اتحاد و همدلی میان مردم باشد بدون شک یمن آینده درخشانی خواهد داشت و امیدوار هستم که دست سعودی و امریکا هرچه سریع‌تر از کشور یمن کوتاه شود.
