
اما آنهایی که برای تسلیت و دلجویی از خانواده مهسا مسابقه گذاشته بودند یادشان رفت که آرمان هم خانواده دارد و برای دفاع از امنیت و زیر شکنجه به شهادت رسیده است! ۱. شهید «سید اسدالله لاجوردی» یکی از مبارزین صادق نهضت امام خمینی (رحمهالله) بود که سالها در مسیر مبارزات برای پیروزی انقلاب اسلامی رنجها و فشارهای گوناگون ساواک و عوامل رژیم پهلوی را تحمل نموده بود. لاجوردی از ابتدای نهضت به یاری حرکت امام (رحمهالله) شتافته و با تمام وجود به میدان مبارزه با دیکتاتوری محمدرضا پهلوی آمده بود. او در جلسات معرفتی علمای مبارزی چون شهید مطهری نیز شرکت داشت و همواره نسبت به تعمیق پایههای معرفتی و بینش دینی خود همت میکرد. لاجوردی بارها به علت مبارزه علیه حکومت دیکتاتوری پهلوی به زندان افتاد و شکنجه شد.
رسانهها (اعم از خودی و معاند) نشان دادند که ارزش جان انسانها را برابر نمیدانند!
مقتول اگر متخلف باشد و به مرگ طبیعی بمیرد شایسته تسلیت و دلجویی است اما اگر شهید مدافع امنیت باشد و زیر شکنجه به شهادت رسیده باشد فاقد ارزش خبری است.
آشوبگران شکنجه اسیر را از اجدادشان آموختهاند:
از افسران بعثی اردوگاههای اسرا،
از عملیات مهندسی مجاهدین،
و شکنجهگران آمریکایی ابوغریب
ترحم به آشوبگران، ظلم به انسانیت و اهانت به مفهوم ترحم است.
وای به حال آن که برای دختران برهنه و ناپاک هند جگرخوار که ۴۰ روز میداندار ناامنی کشور شدند، دلسوزی کند! دخترانی که آرمان را زیر شکنجه کشتند!
دستگاههای اطلاعاتی باید عاملان شکنجه آرمان را یافته و برای اقرار دربرابر رسانهها قرار دهند تا مردم و تاریخ، چهره و ذات گرگهای درنده همیشه طلبکار و میراثداران عملیات مهندسی منافقین و دشمنان ایران و ایرانی را بشناسند! در غیر این صورت و در آیندهای نزدیک، نظام اسلامی و آرمان، شکنجهگر و مهسا و حامیانش، قربانی شکنجه معرفی خواهند شد.
=====================نگاهی اجمالی به مجاهدتهای شهید لاجوردی؛
«مرد پولادین انقلاب»
آنچه پیش رو دارید نگاهی اجمالی به سیر زندگی و مبارزات شهید سید اسدالله لاجوردی و تعابیر و توصیفات رهبر معظم انقلاب درباره ایشان است که در پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR منتشر شده است و روزنامه شما، پیرو یادداشت کوتاهی که از دکتر کوشکی منتشر کرده و در آن به خلا وجودی شخصیتی چون شهید لاجوردی اشاره شده، نسبت به بازنشر این مطلب اقدام کرد.
۲. یکی از ویژگیهای بارز این شهید، شناخت دقیقش از جریانات گوناگون فکری و سیاسی کشور بود؛ لاجوردی با بینش و معرفت دینی و قرآنی عمیقِ خود و با همراه داشتن تجارب غنیِ مبارزاتی، بصیرتی عمیق نسبت به جریانات گوناگون سکولار و التقاطی داشت. او در ایامی که در زندان رژیم ستمشاهی پهلوی بود از نزدیک با سران گروهک مجاهدین خلق (منافقین) برخورد و بحث داشت و شناخت دقیقی از خط نفاق بهدست آورده بود.
۳. لاجوردی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با حکم امام خمینی (رحمهالله) مسئولیت دادستانی انقلابِ تهران را برعهده گرفت. گروهکهای سکولار و التقاطی در سالهای ابتدایی انقلاب تحرکات گوناگون ضدامنیتی و مسلحانه علیه موازین قانونی و امنیت کشور و مردم داشتند. یکی از فتنههای گروهکی، شورش مسلحانهی منافقین علیه ملت و نظام اسلامی بود. سران این گروهک پس از خلع بنیصدر از ریاست جمهوری علیه نظام قیام مسلحانه کردند و به کشتار مردم و تخریب اموال عمومی پرداختند. در واقع شورش مسلحانهی منافقین علاوه بر اینکه به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی بود حجم انبوهی از ناامنی و جنایت علیه مردم را نیز رقم زد.
۴. در چنین شرایطی شهید لاجوردی یکی از چهرههای مؤثر در صیانت از امنیت و آرامش ملت بود. لاجوردی سران منافقین و افکار التقاطی و قدرتطلبی آنها را بهخوبی میشناخت. او میدانست بسیاری از نوجوانان و جوانانی که به نوعی در قالب فتنهی قیام مسلحانهی منافقین به میدان آمدهاند عملاً فریب خورده و اسیر قدرتطلبی سران این گروهک شدهاند. بنابراین لاجوردی در مسیر دفاع از مردم و نظامِ برآمده از انقلابِ مردم رویکرد هدایتگری و کمک به بدنهی فریبخورده و برخورد قاطع با جریان لجوج، فتنهگر و محارب را در پیش گرفت. حاصل مجاهدتهای شبانهروزی شهید لاجوردی هدایت بسیاری از فریبخوردگان گروهک منافقین و برگشتن آنها به دامان دین و ملت و همچنین دفاع از حقوق و امنیت مردم در مقابل اقدامات تروریستی منافقین بود.
۵. لاجوردی اما در این میان سختیها و مشقات بسیاری را متحمل شد؛ از جمله مشکلات پیشروی لاجوردی کارشکنی برخی افراد در مسیر فعالیتها و مجاهدتهای او بود؛ کسانی که از هرگونه فضاسازی و کارشکنی علیه او پرهیز نمیکردند. لاجوردی اما هیچگاه حاضر نبود از اعتماد امام (رحمهالله) به خود سوءاستفاده کند. بنابراین همواره مخلصانه به تکلیفش عمل میکرد.
۶. شهید لاجوردی سالها در مسیر تحقق حق و عدالت مبارزه کرد؛ پیش از انقلاب در مبارزه با رژیم پهلوی و پس از انقلاب در مقابله با فتنهگرانِ منافق و تروریستهای جلاد و آدمکش. اجرِ عمری مبارزه و مجاهدت مؤمنانه، مخلصانه و صادقانهی او نیز چیزی جز شهادت نبود. سرانجام سید اسدالله لاجوردی در روز ۱ شهریور ماه ۱۳۷۷ در حالی که بدون هرگونه محافظ و... بر سر کار خود در بازار تهران حاضر شده بود توسط تیمی از منافقین ترور شد و به شهادت رسید.
۷. رهبر انقلاب اسلامی با تعابیری خاص و ویژه از این شهید یاد کردهاند؛ از جمله اینکه شهید لاجوردی را «مرد پولادین انقلاب» نامیدهاند: «بنده خیلى متأثّر شدم از شهادت آقاى لاجوردى -از دست دادن ایشان و فقدان ایشان، خیلى براى ما سنگین بود؛ یک عنصر مؤمن، کارآمد، صادق و ریشهدارِ در این زمینهى انقلابى و مبارزات؛ امثال ایشان واقعاً عناصر بسیار کمیاب و مغتنمى هستند و از دست دادنشان سخت است- ولیکن درعینحال به نظرم رسید که حیف بود آقاى لاجوردى جور دیگرى از دنیا میرفت. آن آدم، آن عنصر مستحکم، پولادین، آن نیّت صادق، با آن سابقهى مبارزات، واقعاً حقّش بود و شایستهى این مقام والاى شهادت بود... از هر وقتى که یادم مىآید ایشان را در حال مبارزهى صادقانه به یاد مىآورم. من یادم هست که آنوقتها یک جریانى اتّفاق افتاده بود و مرحوم لاجوردى و اینها به یک جایى حمله کرده بودند؛ قبلش ایشان زندان بودند، بعدش هم باز براى مدّت کوتاهى دستگیر شدند؛ در جمع دوستانِ ما گفته میشد این مرد، مرد پولادین است؛ این مرد، آدم خستهنشو است؛ تصویرى که از آقاى لاجوردى در ذهن ما بود، همین تصویر یک انسان خستهنشوی صادقِ با استقامت [بود].» ۱۳۷۷/۰۷/۱۴ همچنین حضرت آیتالله خامنهای در پیامی که به مناسبت شهادت ایشان صادر کردند از او با عناوینی چون: «چهرهی منور انقلاب» و «پیشرو جهاد فی سبیلالله» یاد کردند: «شهادت سید بزرگوار و مجاهد فی سبیلالله مرحوم آقای حاج سید اسدالله لاجوردی که از چهرههای منور انقلاب و پیشروان جهاد فی سبیلالله بود بار دیگر ارج و قدرِ سربازان دیرین اسلام و مبارزان سختکوش راه آزادی را در خاطرهها زنده ساخت.» ۱۳۷۷/۰۶/۰۲
۸. اینک و در حالی که دشمنان در پی آن هستند که با دروغگویی و «تحریفِ تاریخ»، جایِ «جلاد» و «شهید» را عوض کنند و رهبری نسبت به این توطئهی دشمن هشدار میدهند، وظیفهای سنگین و مضاعف برای معرفی و شناساندن بیش از پیش ابعاد شخصیتی، مجاهدتها و فداکاریهای شهید لاجوردی و امثالهم بر عهدهی همگان است.