جامعه

از سیانه نمایی تا دلسوزیهای نخ نما

بحران انرژی در اروپا و آمریکا یکی از داغ‌ترین سوژه رسانه‌های غربی است. بسیاری از کارشناسان، رسانه‌ها و حتی مقامات غربی معتقدند که وضعیت فعلی، از بحران گذشته و به یک فاجعه خطرناک تبدیل شده است. بر اساس تحلیل‌ها اوج فاجعه زمانی رخ خواهد داد که زمستان از راه برسد و روسیه شیرهای گاز خود را به روی اروپا ببندد. وابستگی شدید اروپا به گاز روسیه و ناتوانی دولت‌های این قاره در یافتن جایگزین موجب تشدید این بحران شده است، با این وجود اما روزنامه ی سازندگی رسانه‌ی حزب کارگزاران در مطلبی می نویسد" "زمستانی سیاسی پیش روداریم. در روزهای گذشته تهدیدهای زمستانی به ترجیع‌بند اظهارنظرهای سیاستمداران ایرانی و روسی تبدیل‌شده است، بااین‌همه برخی هنوز باور ندارند که روسیه بتواند در عالم واقعیت این تهدید را عملی کند.به نظر می‌رسد که تهدیدهای پوتین برای ایجاد مشکل در تأمین گاز به اروپا معادل بستن جلیقه انتحاری است. این روزنامه اصلاح‌طلب در ادامه نوشته است: برخی معتقدند ممکن است غرب وارد این بازی نشود و به خواسته‌های ایران وقعی ننهد."

این سخنان در حالی بیان می شود که اروپا در شرایط حادی به سر می برد و ایران به عنوان دومین ذخیره کننده ی گاز طبیعی در جهان می تواند جایگرین خوبی برای روسیه باشد و اروپا را از فاجعه ی کمبود انرژی نجات دهد، پیش‌بینی چنین شرایطی در زمان بروز جنگ روسیه و اوکراین توسط کارشناسان و تحلیلگران اروپایی، که اروپا برای جبران کمبود منابع انرژی خود می تواند آن را از کشور ایران تامین کند باعث شده تا در چنین شرایطی دستیابی به توافق بیش از آنکه برای ایران اهمیت داشته باشد، به مسئله ای مهم برای اروپا تبدیل شود.

اروپا می داند تا زمانی که تحریم های ظالمانه ی آمریکا ادامه داشته باشد و فضا برای عرضه محصولات ایران مانند نفت و.. فراهم نباشد گره از بحران انرژی غرب باز نخواهد شد، در این بین حتی برخی مقامات آمریکایی هم به این موضوع اشاره کرده اند. «وندی شرمن»، قائم‌مقام وزارت خارجه امریکا در این رابطه گفته است: جهان به نفت ایران نیاز دارد بنابراین می‌توانند قیمت خوبی برای آن تعیین کنند!

با این حال اصلاح طلبان به منظور تخریب دولت سیزدهم و بدون در نظر گرفتن منافع کشور. تنها به ایجاد توافق به هر قیمتی اصرار می کنند و برای دست یابی به توافق مورد نظر شان یا اخبار خوب را سانسور می کنند و یا آن را به صورت وارونه جلوه می دهند.

انگار سیاه‌نمایی و مقابله با امیدآفرینی برای مردم، راه و روش رسانه‌های اصلاح طلب برای دست یابی به اهداف سیاسی و حزبی خود شده است.

**********

چند وقتی است که رسانه های اصلاح طلب مطالبی با مضمون سیاهه نمایی و بزرگ نمایی خشونت علیه زنان در خانواده های ایرانی را بازنشر می کنند. بر اساس تفکر این رسانه ها، خشونت های صورت گرفته حاصل تعصبات دینی بی جهت مردان و عدم آزادی برای زنان در جامعه ی ایرانی است؛ چنانچه روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «۷۵ هزار مورد خشونت خانگی» می نویسد" مدت‌زمان زیادی از فاجعه قتل بانوی اهوازی به دست شوهرش و نمایش عریان خشونت درملأعام و خیابان‌ها نمی‌گذرد، اما هنوز نقشه راه قانونی برای پرهیز از وقوع یک چنین حوادثی شکل نگرفته است.

این سخنان در حالی مطرح می شود که این جریان در ماجرای قتل میترا استاد به دست یکی از اصلاح‌طلبان یعنی محمدعلی نجفی در سخنانی که رنگ و بوی توهین به جامعه زنان را داشت با اتهام های بیشمار به مقتول مدعی شدند که او بی اخلاق بوده و با نهادهای امنیتی در ارتباط بوده و او را مهدورالدم خواندند، این در حالی بود که خود نجفی پس از آن در دادگاه به صراحت گفت مرحومه میترا استاد نقش امنیتی نداشته است.

مرحومه استاد از نظر اصلاح طلبان زن نبود؟ حقوقی نداشت؟ و یا چون قتل را کسی از صنف اصلاح طلبان انجام داده بود حقوقی به مقتول تعلق نمی گرفت ؟ و باید با انواع اتهامات قتل او موجه جلوه داده می شد؟

حال این جماعت با ارائه آمارهای مشکوک و بدون سند سعی می کند وضعیت روابط خانوادگی در کشور را سیاه نشان دهد.

واقعیت این است که جریان اصلاح طلب به بسیاری از قشرها به عنوان ابزار اسیاسی و تبلیغاتی برای وجهه دادن به خود نگاه می‌کنند. اگر کمی به دغدغه‌های این جریان سیاسی درباره اقشار مختلف نگاه کنیم به خوبی جنس جعلی و انحرافی بودن این شعارها را درمی‌یابیم. این جریان سیاسی خصوصا از حوزه زنان به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود استفاده می کند و هر زمان که محبوبیت خود را در جامعه در خطر می بینند به دلسوزی های نخ نما شده برای مظلومیت زنان در جامعه ی ایرانی پناه می برد تا شاید از این رهگذر نمدی نصیبش شود.

https://shoma-weekly.ir/ayk70r