
این سخنان در حالی بیان می شود که جریان اصلاح طلب طی هشت سال گذشته چشم خود را مقابل ناتوانیها و ناکارآمدیهای دولت برآمده از رأی خود بست و حالا و پس از گذشت یکسال از عمر دولت سیزدهم، تازه یادش افتاده که بخش تولید در حال نابودیست.
این جریان در حالی پرچم حمایت از تولید را در دست گرفته است که دومینوی تعطیلی مراکز تولیدی در دولت مورد حمایت آنها شروع شد، به گونه ای که بیش از نیمی از کارخانه ها تعطیل یا به صورت نیمه تعطیل و با حداقل ظرفیت تولید به حیات خود ادامه دادند و ما هر روز شاهد تعطیلی کارخانه ها، واحدهای تولیدی و اخراج کارگران بودیم. به طوری که کارخانه های معروف و ریشه دار ایران به صورت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمدند، که از بین آنها می توان به تعطیلی شرکت داروگر با سابقه ۹۰ ساله، تعطیلی اولین کارخانه تولید لوازم خانگی با نام «ارج»، تعطیلی تنها کارخانه تولید چرم خاورمیانه، تعطیلی، کارخانه قند ورامین، تعطیلی کارخانههای نساجی، تعطیلی بیش از ۱۷ کارخانه کاشی و سرامیک کشور و... اشاره کرد
در آن زمان هم دولت مستقر سیاست های غلط خود را اصلاح نکرد و صدایی هم از اصلاح طلبان در نیامد تا اینکه سید ابراهیم رئیسی در سال های پایانی دولت روحانی به داد تولید کنندگان رسید و بسیاری از کارخانه ها را که به دلیل بدهی به بانک ها توقیف و تعطیل شده بودند از ورطه ی نابودی نجات داد.
این یک واقعیت است که جریان اصلاح طلب از مشکلات هر گروه و هر طیفی به نفع منافع حزبی و جناحی خود استفاده می کنند تا بتوانند در انتخابات پیش رو پیروز میدان شوند.
....................
سایت عصر ایران در مقاله ای به طولانی شدن مذاکرات هسته ای اعتراض کرده و می نویسد: "با قبول این پیشفرض که تعجیل در هر نوع معامله و معاهده، قطعا امری نکوهیده و زیانآور است اما طولانی شدن هم در یک مذاکره بینالمللی با توجه به سرعت تحولات جهانی و همچنین درک درست از موقعیت کشور و فشارهای سنگین اقتصادی، ممکن است باعث از دست رفتن زمان طلایی توافق شود. یکی از مهمترین دلایل 20 ساله شدن روند پرونده هستهای ایران، پرهیز دو کشور از مذاکره مستقیم بوده است. ما مذاکره مستقیم با ایالات متحده (به جز مواردی انگشتشمار و موضوعی) را در 43 سال اخیر در ردیف تابوها و خط قرمزها قرار دادیم، در حالی که مذاکره حتی به همان روش موردی یک امکان است نه یک تهدید...پس چرا ما خود را از این امکان محروم کردیم؟ جواب دستگاه دیپلماسی این بوده است: بهخاطر تنبیه آمریکا بهدلیل عهدشکنی ترامپ در پایبندی به برجام. اما واقع ماجرا این است که اثرات تنبیهی این رفتار بیشتر شامل حال ما میشود تا ایالات متحده....چراکه تحریمهای ظالمانه اقتصادی بهرغم همه شعارها مبتنی بر مقاوم شدن پیکر اقتصاد در برابر تحریم و ... حقیقتا آسیب جدی به اقتصاد ما زده است....خروجی این مدل نگاه صلب و دگم دقیقا محصولی است به نام انزوا در سطح بینالملل که نهایتا منافع ملی را قربانی میکند."
در این باره باید گفت: هر گاه جریان های غربگرای داخلی از مذاکرات مستقیم با آمریکا سخن گفته اند مقام معظم رهبری به غیر قابل اعتماد بودن آمریکا تاکید کردند . ایشان در روز اول فروردین ۹۲ درباره مذاکره با آمریکا فرموده بودند: «من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکایی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم منظورشان از گفتگو این نیست، منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید!»
نگاهی به عملکرد سیاستِ خارجی آمریکا در هر دورهای، مُهر تأییدی بر سخنان مقام معظم رهبری است.
دولت روحانی به عنوان یکی از با سابقه ترین دولت ها در امر مذاکرات هسته ای، بدون توجه به هشدار های مقام معظم رهبری، به تیم مذاکره کننده ی خود با مدیریت محمد جواد ظریف اختیار داد تا به صورت مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شود و ایران وآمریکا پشت یک میز سر برنامههستهای حرف زدند و حاصل این مذاکرات امضای توافقنامه ی برجام بود، دولت روحانی و حامیان آن به این نتیجه رسیده بوند که بدون گفتوگوی مستقیم با آمریکا، توافقی حاصل نخواهد شد.
اما سرانجام مذاکرات مستقیم با مقامات آمریکایی وحتی پیادهرویهای دو نفره آقای ظریف با جان کری و دیگر اتفاقات صمیمانه، باعث نشد تا آمریکا از دشمنی خود با ایران دست بردارد، پس از آنکه ایران به تعهدات خود عمل کرد و نوبت به طرف آمریکایی رسید آنها بیهیچ هزینهای، از برجام خارج شدند و به مدت قریب ۳ سال، ایران را معطل در برجام نگه داشتند و هم ۸۰۰ تحریم را به ۱۷۰۰ تحریم افزایش دادند و فشار حداکثری را اعمال کردند.
در سال های بدون برجام و ۶ قطعنامه تحریمی سازمان ملل دلار از هزار تومان به ۳۳۰۰ تومان رسید، با برجام و در دولت روحانی ۸ تا ۹ برابر شد و حتی تا ۳۳ هزار تومان هم رسید؛ البته به علاوه دو برابر تحریم، که آغاز آنها (ویزا، سیسادا، آیسا و...) در همان دولت اوباما بود.
با همه ی این تفاسیر جریان اصلاح طلب کماکان بر طبل مذاکره مستقیم با آمریکا می کوبد و انگار فراموش کرده حاصل نگاه شراکت با آمریکا، دو برابر شدن میزان تحریمها با برجام بود.
این که جریان اصلاح طلب می گوید دوباره با آمریکا مستقیما مذاکره کنیم، معنایش این است که خسارتهای وارده در برجام را نادیده بینگاریم و دوباره از نو امتیاز بدهیم!
آمریکا باید برای اثبات حسننیت خود به تعهداتش برگردد و تحریمها را به شکل قابل راستیآزمایی و با دادن تضمین معتبر لغو کند. در غیر این صورت، مذاکره مجدد و چانهزنی با طرف ناقض توافق، دستخوش دادن و تشویق کردن او و به رسمیت شناختن پایمالشدگی حقوق خویش است.
سانسور رونمایی از شناور مدرن شهید سلیمانی در رسانه های اصلاحطلب
سانسور خبرهای خوب، امیدبخش و یا دستاوردهای ملی در روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب کم کم دارد به یک امر همیشگی تبدیل میشود. در آخرین مورد از این روش مذموم اصلاحطلبان شاهد سانسور خبر ساخت و رونمایی یک فروند شناور گشتی-رزمی مدرن با طراحی بدنه خاص بودیم.
شناور گشتی-رزمی شهید سلیمانی که با ظاهر مدرن خود در فضای مجازی و میان مخاطبان مورد استقبال واقع شد دو روز قبل و طی مراسمی با حضور سرلشکر باقری و سرلشکر سلامی رونمایی شد. این شناور به سبب ظاهر خاص میتواند در آبهای بسیار متلاطم تابآوری بسیار زیادی داشته باشد و همچنین قدرت مانوری آن به نسبت کشتیهای هماندازه اش بسیار بیشتر است. همچنین این شناور برای نخستین بار به سامانه پدافندی عمود پرتاب مجهز شده و در کنار اینها نیز به سامانههای جنگ الکترونیک و سامانه پرتاب موشک کروز مجهز است. چنین دستاوردی دیروز در روزنامههای طیف اصلاحطلب به کلی نادیده گرفته شد.
روزنامههای شرق، اعتماد و سازندگی به کلی این دستاورد را سانسور کردند. روزنامه مردمسالاری تنها به سخنرانی فرمانده سپاه در آئین الحاق این شناور اشاره کرد و بدون چاپ عکس یا تصویری از این شناور حتی از ذکر نام آن نیز پرهیز کرد. این در حالی است که در این روزنامهها در شماره دیروز مواردی از قبیل یک خودروی جدید ساختچینبا تصویر معرفی شده اما این دستاورد جوانان ایرانی سانسور شده است.
در میان روزنامههای اصلاحطلب تنهاروزنامه آرمان ملیکه با انتشار دو عکس از این شناور و خبر آن در صفحه نخست خود متفاوت از بقیه هم طیفهای خود عمل کرده است.