آن وقتها حرفی از اوقات فراغت و برنامه ریزی برای آن به میان نبود. با همان توپ پلاستیکی با هزار و یک بازی روز را به شب میرساندیم، خیلی وقتها آن قدر گرم بازی میشدیم که قید برنامههای کودک تلویزیون را هم میزدیم. بازی آنقدر کش پیدا میکرد که تاریکی در هوا پخش شود و خستگی بر بدنمان بنشیند. دم غروب که میشد، خانه جایی برای استراحت بود. خسته از یک بعد از ظهر تابستانی به خانه میآمدیم تا شب سپری شده و روز دیگر آغاز شود. برای ما اوقات فراغت و نحوه سپری کردن آن به همین بازیها ختم میشد.
اما برای بسیاری از دانش آموزان امروز، اوقات فراغت به ویژه تعطیلات تابستان با استراحت مطلق برابر است. تا نیمه شب پای تلویزیون نشستن، ساعتها بیهدف در اینترنت بودن، صبحها تا دیر وقت خوابیدن و بخش عمده روز را با کسالت گذراندن به شیوهای رایج برای گذراندن اوقات فراغت در میان بسیاری از دانش آموزان تبدیل شده است.
تابستان و یادگیری حرفهای برای آینده
تابستان ما با تابستان پدرها و مادرهایمان خیلی تفاوت کرده است، یک وقتی برای ما بوی کوچه و گل کوچک میداد و زمانی قبلتر از آن بوی شاگردی و یادگیری یک حرفه.
امروز، پسر فروشنده محل پیش پدرش بود و جنس میفروخت. دیدهام که گاهی میآید آنجا و بعد با پدرش دعوایش میشود. پدرش عین بزرگترها با او برخورد میکند. او را زمستانها نمیبینم.
بابا میگوید: «قدیمترها، ما هم کار میکردیم، هم درس میخواندیم.»
پسر میگوید: «بابا آن قدیم بوده است، الان جدید است.»
بابامیگوید: «ما قدر پول را میدانستیم چون برای آن زحمت میکشیدیم.»
پسر میگوید: «خب بعداً میروم دانشگاه و کار یاد میگیرم.» بابا میگوید: «اینها درست اما نمیخواهی یک حرفه یاد بگیری؟ یک حرفه که به دردت بخورد؟ یک حرفه که اگر بزرگ شدی و کاری نداشتی، به دردت بخورد که محتاج این و آن نشوی؟»
اوقات فراغت و لذت را از هم جدا نکنیم
در اوقات فراغت معمولاً فرد همان چیزی را که میپسندد انجام میدهد، میتواند شخصیت نهایی خود را بازیابد و آن را ابراز کند. بنابراین قابلیتهای فرد غالباً در عرصه اوقات فراغت جلوهگر میشود.
مریم جرسوزه روانشناس درمورد نحوه گذران اوقات فراغت میگوید: شرایط کنونی جامعه با انباشتی از ساختمانها و جمعیت اجازه گذران اوقات فراغت به شیوه گذشته را نمیدهد، پدر و مادرهای امروزی دیگر نمیتوانند در فصل فراغت از تحصیل مانند گذشته فرزندشان را برای کار یا شغل به محلی بسپارند.
او ادامه میدهد: باید بین شرایط گذشته و شرایط فعلی تعادلی برقرار شود تا بچهها از فراغت لذت ببرند، پر کردن اوقات فراغت بچهها با انواع کلاسها اصل «فراغت و لذت» را زیر سؤال میبرد.جرسوزه موافق دانش اندوزی در طول تابستان نیست و در این باره میگوید: تابستان فصل یادگیری مهارتهای زندگی، کسب تجربه در طبیعت و یادگیری انواع بازیهاست.
او با بیان که تعطیلات نباید قاعدهمند باشد میافزاید: دانش آموزان ما در طول 9 ماه تحصیلی حجم زیادی از دروس را میخوانند و به نوعی شرایط سختی را تحمل میکنند، بنابراین اگر قرار باشد در طول تابستان هم با کلاسهای مختلف وقتشان پر شود دلزده و خسته میشوند.
او همچنین میگوید: بسیاری از خانوادهها این روزها در دام کلاسهای تقویتی و کنکور گرفتار شدهاند، کلاسهایی که از دوران ابتدایی و راهنمایی به بهانه آمادگی برای کنکور کودک را دچار اضطراب میکند.جرسوزه میافزاید: دوران کودکی فرزندانمان را نباید به بهانه این که در آینده تحصیلات خوبی داشته باشند خراب کنیم، کودک نباید یادش برود که خاکی وجود دارد که میتواند با آن بسازد، چوبی و سنگی نیز هست که میتواند با آن هر آنچه در ذهنش وجود دارد را خلق کند.