ویژه

اتکا به اینترنت بی‌کیفیت وارداتی از دست دادن فرصت‌ها است

اگر ما همچنان به اینترنت وارداتی وابسته شویم و دائما جریان اطلاعاتی خود را عصر فناوری اطلاعات تقدیم دشمن کنیم و نتیجه ی قطعی این موضوع،از دست دادن آینده خواهد بود
فعالیت در فضای مجازی که امنیت برآن حاکم باشد ، یکی از مهمترین مباحثی است که لزوم وجود شبکه ملی اطلاعات یا همان اینترنت ملی را اثبات میکند، اینترنتی که باوجود مواهب بسیار برای انقلاب اسلامی، مورد بیمهری مسئولین اجرایی حاضر در کشور قرار گرفته است، شناخت آسیبها و خطرات استفاده از اینترنت وارداتی و اهمیت پرداختن به موضوع شبکه ملی اطلاعات در شرایط حاضر کشور، موضوعی بود که ما را به سراغ مهدی صرامی کارشناس حوزه فضای مجازی و معاون فضای مجازی قرارگاه خاتم الاوصیاء برد و در طی گفتگوی با وی به بررسی این مهم پرداختیم؛

رویکرد و نگاه انقلاب اسلامی به رسانه های مجازی چگونه است؟

در رابطه با فضای مجازی 3 نگاه متصور است؛ یک نگاه، نگاه محدود کننده و متحجرانه است که این نگاه به شکل بارز با فضایی که عربستان سعودی در رابطه با فضای مجازی دارد و یا حتی بعضی از کشورهایی که فضای لیبرالی سیاسی دارند قابل انطباق است ما در این کشورها شاهد هستیم که با فضای مجازی به شدت برخورد و مخالفت میشود، نگاه دیگر بر اساس پروژه جهانیسازی آمریکایی است و معتقد است فضای مجازی موجود تماما فرصت است و باید ما به این فضا و نظمی که آمریکاییها در آن حاکم کردند بپیوندیم و با آنها همراهی کنیم؛ اگر بگوییم صاحبان این نگاه با دشمن همراهی نمیکنند باید اعتراف کنیم که این نگاه سادهلوحانه و به دور از واقعیت است، نگاه دیگر، نگاه انقلاب اسلامی است که مبانی آن توسط حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری تبیین شده است، این نگاه، یک دید هوشمندانه نسبت به فضای مجازی به عنوان یک پدیده نوظهور است و مبتنی بر انقلاب اسلامی است؛ و مطابق آن ما باید از فضای مجازی استفاده کنیم اما نظم موجود در این فضا را باید به سمت نظمی تغییر بدهیم که بتواند فواید و مواهبی را نصیب ما کند و خطرات و مضرات آن را دفع نماید، به عبارت بهتر این نظم باید برای ما فرصتآفرین باشد، یعنی ما از فضای مجازی استفاده میکنیم، مشروط بر اینکه این استفاده به شیوهای هوشمندانه و با تغییرات در نظم و نظام آن به گونهای که از مضرات آن جلوگیری کرده و فرصتها را تقویت کند و فرصتمحور باشد. این منطق انقلاب اسلامی در قبال پدیدههای نوظهور و از جمله فضای مجازی است، این مهم در مشی مقام معظم رهبری در سالهای اخیر به خوبی مشاهده میشود، بنابر این نگاه انقلاب، نه نگاه متحجرانه به اصل استفاده از آن و نه پذیرش بی چون و چرای نظم استعماری پشت فضای مجازی است، هیچ یک از این دو حالت مورد تأیید مقام معظم رهبری نیست و نیروهای انقلابی نیز به تبعیت از ایشان همین مسیر سوم، مسیر انقلاب اسلامی در فضای مجازی را دنبال میکنند و لذا اینکه اتهاماتی به نیروهای انقلابی زده میشود و آنان را متهم به گرایش به موارد اول یا دوم میکنند؛ چیزی جز اتهامزنی نیست و واقعیت ندارد و مسیر اصلی، همین مسیر سوم است که پیش میرود و جای تعجب است از بعضی از مسئولین مهم اجرایی کشور که این رویکرد انقلاب اسلامی را به درستی درک نکردهاند و نیروهای انقلابی را متهم به دیدگاهها غیرواقعی میکنند.

باتوجه به گسترش شبکههای ارتباطی مجازی به ویژه شبکههای موبایل محور و میزبانی اطلاعاتی این شبکهها در خارج از مرزها است که سبب ناامنی این فضا میشود به چه علت در کشور ما تدبیری برای ایجاد امنیت مجازی از سوی دولتمردان اتخاذ نمیشود؟

آنچه مسلم است ما باید مسیر انقلاب اسلامی را در فضای مجازی دنبال کنیم، شروع این مسیر از استقلال است، ما اگر بتوانیم استقلال را برای کشور در فضای مجازی بهدست بیاوریم، آن وقت میتوانیم از مواهب فضای مجازی بهرمند شویم و در دام نقشهها، پروژهها و برنامههایی که دشمنان برای ما ایجاد میکنند نیافتیم، آن وقت میتوانیم بگوییم شعار انقلاب اسلامی که همان شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است را محقق کردهایم؛ زیرا درپس استقلال، میتواند آزادی واقعی که مبتنی بر اصول اسلامی و شرعی است برای مردم تأمین کند، آن وقت میتوانیم بگوییم که موجب تبلیغ و گسترش جمهوری اسلامی در سراسر دنیا خواهیم شد؛ زیرا فضای مجازی یک موضوع فراتر از مرزهای جغرافیایی است؛ بنابراین انقلاب اسلامی میتواند یک مسیر تمدنساز در فضای مجازی باشد، از مقام معظم رهبری نقل شد که ایشان در حدود سه چهار سال پیش فرمودند که فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد. در واقع فضای مجازی از نگاه تمدن ساز انقلاب اسلامی قابل تحلیل و تبیین است، در مقابل عدهای نگران هستند که این مسیر بتواند برای انقلاب اسلامی به نتیجه برسد؛ بنابراین بر اساس اقدامات و یا تحلیلهای اشتباه قصد ایجاد انحراف در مسیر انقلاب اسلامی در فضای مجازی را دارند؛ متأسفانه برخی از دستگاههای اجرایی در این بازی، بازی میخورند و یا حتی گام برمیدارند از جمله اینکه موضوعاتی از قبیل اینکه ، چرا ما به شبکه ملی اطلاعات نیاز داریم را مطرح میکنند ، درحالی که خود کشور آمریکا شبکه ملی اطلاعات دارد و این شبکه ملی سبب پیشرفت آنها در همین فضا شده؛ همچنین شبکه ملی کره جنوبی سبب شده این کشور یکی از پیشتازان فضای مجازی در این عرصه باشد، کشورهایی نظیر چین، روسیه و آلمان نیز شبکه ملی اطلاعات دارند که این مهم سبب تأمین استقلال نسبی در فضای مجازی این کشورها شده است و این شبکه برای آنها این امکان را فراهم کرد که از فضای مجازی برای منافع کشورهایشان استفاده کنند و تا حد زیادی به همان نسبتی که شبکه ملی اطلاعات را در کشور خود تقویت کردند توانستند در عرصه فضای مجازی موفق و پیشرو باشند.

نتایج عدم توجه به شبکه ملی اطلاعات از سوی دولتمردان چیست؟

دشمن به خوبی میداند مسیر پیشرفت ما از این مسیر است دائما در این زمینه اخلال ایجاد میکند و برخی ازمسئولین اجرایی ما نیز در تحلیلهایشان به اشتباه میافتند و در نتیجه طرحها راهبردی مهمی مثل شبکه ملی اطلاعات و یا تقویت گردش اطلاع داخل را تضعیف میکنند و یا به آن نمیپردازند و یا اگر مجبور شوند درحد شعار به آن میپردازند ولی در عمل مدل اینترنت وارداتی که یک اینترنت ضعیف با امنیت و سرعت پایین و قیمت بالا است به کشورمان تحمیل کردند و به جای آنکه مسیر خودشان را اصلاح کنند و در مسیر شبکه ملی اطلاعات گام بردارند که سرعت بیشتر، قیمت پایینتر و امنیت بسیار پایدار و مناسب را برای ما به ارمغان میآورد همچنان مسیر نامناسب خود را ادامه میدهند و برای اینترنت ناسالم وارداتی موجود بازاریابی میکنند و آن را تبلیغ کرده و توسعه میدهند که این مسیر بر خلاف مسیر پیشرفت مردم در فضای مجازی است و باعث عقبماندگی روزبهروز ما در فضای مجازی با این سیاستها میشود یکی از نمودهای آن این است که اینها حتی شورای عالی فضای مجازی را دیر به دیر تشکیل میدهند؛ رئیس این شورا، رئیس جمهور است و میبایست مطابق آییننامه ماهی یکبار برگزار شود ولی ما شاهد هستیم که ماهها میگذرد و جلسهای برگزار نمیشود اگر هم جلسهای برگزار شود موضوعات به کندی پیش میرود و دستورها دستورات حاشیهای و غیررسمی است درحالیکه فضای مجازی در دنیا به سرعت درحال پیشرفت است. متأسفانه در کشور ما در اثر این بیتدبیرها درجا میزنیم و در مقایسه با سرعتی که سایر کشورها پیدا میکنند ما عقبگرد میکنیم، درحالی که ما از ظرفیتهای مناسبی برخوردار هستیم؛ ظرفیت نیروی جوان متخصص و فعال و علاقمند به فضای مجازی و دارای توانمند ویژه در فضای مجازی که در دنیا بینظیر است از جمله اینها است و متأسفانه مسئولین در سطوح اجرایی این ظرفیت را به هدر میدهند. یکی از بحثهای اصلی این است که ما شبکه ملی اطلاعاتمان درحالی که میتواند با یک حرکت مناسب از سوی دولت این طرح راهبردی و تمدنی اتفاق بیافتد و به نتیجه برسد اینها به
بهانه های مختلف آن را به تأخیر می
اندازد، یکی از این بهانهها بحث بودجه است درحالیکه شبکه ملی اطلاعات هم برای مردم و بخش خصوص و هم دولت فرصت ایجاد میکند.

شبکه ملی اطلاعات چگونه میتواند سرعت و امنیت بالا و درعین حال قیمت مناسبی را برای مصرفکنندگان اینترنت در داخل بهوجود بیاورد؟

شبکه ملی اطلاعات با رویکرد کارشناسی در عمل کاری میکند که ما از مزیت نزدیکی محل ذخیره اطلاعات تا محل مصرف استفاده کنیم و از این راه باعث میشود سرعت اینترنت بالا برود و قیمت تمام شده به نرخ پایینی برسد و علاوه بر آن، امکان دادن سهمی از درآمد مابهتفاوت قیمت تمام شده تا قیمت فروش به مصرف کننده را به دست تولیدکننده و فعال فضای مجازی میرساند به طور مثال ما یک گیگ اینترنت را تقریبا با قیمت متوسط 3هزارتومان تهیه میکنیم، حال اگر شبکه ملی اطلاعات ایجاد شود که این کار در ابتدا، توسط یک تغییر تعرفهای میتواند آغاز شود و نیازی نیست دولت کار خاصی انجام دهد و تصدیگری کند، دولت باید تعرفه را در این خصوص اصلاح کند و تعرفه ترجیهی قرار دهد یعنی برای سایتهای داخلی ترجیهاتی نسبت به سایتهای خارجی ایجاد کند؛ به عبارت بهتر سرعت بیشتر و قیمت کمتری را بابت استفاده از سایت های داخلی در اختیار مردم قرار دهد از همین طریق یک گیگ اینترنتی که خریداری شده برای کلیک بر روی سایتهای داخلی به طور مثال اگر 800 تومان باشد یعنی چیزی درحدود یک چهارم، در اینجا دولت فقط باید تعرفه را تنظیم کند و سپس به شکل خودبهخود مردم به سمت استفاده از سایتهای داخلی میروند آن وقت بخش خصوصی داخلی به دلیل به صرفمند بودن به سمت حضور در فضای مجازی داخلی حرکت میکند و اتفاقا آن یک چهارم هزینه هم برای شرکتهای ارائه کننده خدمات اینترنتی سود به همراه میآورد و این مابهتفاوت را می‌‌تواند به عنوان سهمی از فروش به تولیدکننده بدهند. یعنی بابت هر کلیک بر سایتهای داخلی بخشی از پولی که به عنوان مصرف پهنای باند از آن سایت استفاده کرده شده با اصلاح تعرفه، این پول به صاحبان سایت داده میشود، یعنی برای صاحبان سایتها یا خدماتدهندگان داخلی سهمی از فروش به شکل اتوماتیک پرداخت میشود قطعا این کار میتواند صورت بگیرد. اگر این کار اتفاق بیافتد علاوه بر ایجاد اشتغال، گردش اطلاعات در داخل کشور رخ میدهد، سرعت بیشتر و قیمت کمتر یکی از اصلیترین مزایای این مهم است علاوه بر آن تعداد زیادی فعالان که در عرصه فضای مجازی تولیدکننده خدمات هستند و این فعالیت برایشان هزینهزا است از طریق حضور و فعالیت در فضای مجازی میتوانند کسب درآمد کنند و به عبارت بهتر شبکه ملی اطلاعات باعث ایجاد اشتغال شده و علاوه بر آن باعث جلوگیری از خروج ارز از کشور میشود.

عمدهترین مزایای شبکه ملی اطلاعات در مقابل اینترنتی که درحال حاضر از آن استفاده میکنیم ، چیست؟

متأسفانه اینترنت بیکیفیتی که اکنون از آن استفاده میکنیم علاوه بر اینکه اطلاعات خود را با آن به خارج از کشور ارسال میکنیم و در سرورهای خارجی اطلاعاتمان را ذخیره میکنیم و در اختیار شرکتهای خارجی که سهامداران عمده آن از شرکتهای صهیونیستی هستند قرار میدهیم، پول مردم را در اختیار آنها میگذاریم و از محصول بیکیفیتی استفاده میکنیم؛ به عبارت بهتر از این طریق جیب مردم را خالی کرده و با واسطه پول را در اختیار آنها قرار میدهیم و یک رابطه استعماری در این بین شکل گرفته است دولت به جای اینکه این موضوع را حل کند و یک اینترنت با کیفیت و با قیمت مناسب و امن در اختیار مردم قرار دهد و باعث اشتغال در کشور شود موضوع را رها کرده و اینترنت وارداتی را حتی تا روستاها گسترش داده و درحقیقت بازار مصرف اینترنت بیکیفیت را افزایش میدهد بدون اینکه توجهی به کیفیت و معماری گردش اطلاعات داشته باشد. این درحالیکه اگر قرار بود این اینترنت برای ما پیشرفتی به همراه داشته باشد باید جامعه شهری را از این پیشرفتها بهرمند میکرد ولی ما در عمل این موضوع را نمیبینیم، وعده اشتغالی که سه سال پیش رئیس جمهور در رابطه با استفاده از فضای مجازی داد الان به کجا رسیده است؟ به دلیل اینکه راهبرد آنها در استفاده از فضای مجازی غلط است به جای اینکه مدل توسعه فضای مجازی باعث ایجاد اشتغال شود به بیکاری دامن زده است و همچنین اطلاعات ما را در اختیار غربی‌‌ها قرار داده است، اینها اگر به شعارهایی که حتی خود غربیها میدهند باور داشته باشند نباید این مسیر را ادامه دهند، غربیها میگویند؛ عصر عصر فناوری اطلاعات است و به دنبال اقتصاد دانش بنیان هستند این اقتصاد از طریق دانش ایجاد میشود و دانش متکی به اطلاعات است، وقتی این اطلاعات از طریق بسترهای ارتباطی خود به دشمن تحویل داده میشود دانش نیز در این مسیر در اختیار آنها قرار میگیرد این موضوع سبب کاهش سرعت رشد علمی کشور میشود؛ یعنی دشمن ما از دانش بر پایه اطلاعات ما بهره برده و ما در عمل از روند رقابت علمی و رشد جهانی اطلاعات عقب میمانیم.

آیا بهتر نیست به جای استفاده از اینترنت کمکیفیت و پرهزینه وارداتی در انتظار پروژه بالنهای اینترنتی گوگل که سرعت بالایی دارند بمانیم؟

پروژه بالن در واقع مبتنی بر چشماندازسازی برای ماست و در واقع مبتنی بر آیندهپژوهی نیست بلکه آیندهسازی برای ماست، چیزی که این پروژه اعلام میکند درواقع شبیه پروژهای است که در سال 1373 درمورد ماهواره در کشور مطرح شد، زمانی که کشور آماده شد در خصوص ماهواره طرح جامعی را به اجرا دربیاورد و میرفت تا در همان سال در مجلس شورای اسلامی قانونی تصویب شود، خبری در فضای کشور به وفور پخش شد، بر اساس این خبر گفته شد که آمریکا درحال برنامهریزی برای یک سال آینده است تا ماهواره بدون تجهیزات دریافتی از قبیل دیش و با استفاده از آنتنهای معمولی در دسترس همگان قرار بگیرد، از آن تاریخ 22 سال گذشته و هنوز چنین تکنولوژی نیامده است در آن مقطع این خبر پررنگ شد و حتی برخی از مسئولین ما و نمایندگان مجلس متزلزل شدند که اگر چنین واقعهای قرار است رخ دهد پس چرا ما باید قانون تصویب کنیم، در نتیجه یک فضای انفعالی شکل گرفت و مجریان به جای آنکه نگاهی جدی در این موضوع را دنبال کنند تا منجربه تحول در این عرصه شوند هرروز منتظر ماندند تا ببیند آن پروژه به کجا میانجامد، اکنون بعد از 22 سال هنوز آن پروژه به نتیجه نرسیده است و تنها نتیجه آن از دست دادن فرصتها بود و اکنون نیز که ما یک طرح راهبردی به نام شبکه ملی اطلاعات در دست داریم که تکلیف قانون برنامه پنجم کشور بوده و جزو سیاستهای راهبردی برنامه ششم توسعه نیز هست و به امضای مقام معظم رهبری نیز رسیده و جزء تکالیف شورای عالی فضای مجازی است که باید این طرح را در اولویت کاری خود قرار دهد و هم زمان با اینکه کشورهای پیشرفته دنیا نیز همین طرح را به اجرا درآورده و درحال تکمیل و توسعه آن در سالهای اخیر هستند، دشمن میخواهد کاری کند که ما منحرف شده و مسئولینمان در پیادهسازی این طرح مهم و راهبردی متزلزل شوند و در نتیجه ما فرصت‌‌های بسیاری را در این سالهای مهم از دست بدهیم و بعد از آن، ما همچنان به اینترنت وارداتی وابسته شویم و دائما جریان اطلاعاتی خود را در عصر فناوری اطلاعات تقدیم دشمن کنیم و نتیجه قطعی این موضوع، دست دادن آینده خواهد بود درحالیکه ظرفیت ایران در موضوع فضای مجازی، ظرفیت غنی است، حتی خارجیها معترفتند که ایران میتواند جزو 5 قدرت برتر سایبری دنیا به حساب بیاید این امر به دلیل وجود ظرفیت نیروی جوان متعهد و متخصص در حوزه شبکههای مجازی است که نسبت آن در جمعیت ما بالاست، آنها میخواهند فرصت این سالها را از ما بگیرند و ما عملا این رشد جمعیت جوان که فرصت بزرگی است را از دست بدهیم تا آنها بتوانند همچنان فاصله خودشان را با ما حفظ کنند؛ هدف این توطئه منفعل کردن ماست و هراز گاهی اخباری در این زمینه منتشر میشود تا تصمیمگیران و یا مجریان ما متزلزل شوند و با تردید به کار خود نگاه کنند و به جای انتخاب و حرکت در مسیر درست به دنبال شیوههای نادرست؛ مانند اینترنت بیکیفیت، ناامن و نامناسب وارداتی بروند، در زمینه خودروسازی هم این اتفاق افتاد درحالی که ما همپای کره فعالیت میکردیم اما به دلیل اتکای ما به مونتاژ متأسفانه پیشرفتی نکردیم و کره بازار اتوموبیل را به نوعی تسخیر کرد. در حوزه اینترنت هم همین اتفاق درحال روی دادن است. اینترنت همزمان با کره جنوبی وارد کشور ما شد، اینترنت در کشور ما یک اینترنت وارداتی و وابسته به خارج است ولی این کرهایها شبکه ملی اطلاعات را از سال 2009 در دستورکار قرار دادند و باعث شد که اکنون کره جنوبی بیشترین سرعت اینترنت در دسترس مردمش را داشته باشد، اینترنتی که کره جنوبی دارد از اینترنت آمریکا پرسرعت تر است، اگر اینها میخواستند مثل ما عمل کنند و با واسطه اینترنت را از آمریکا خریداری کنند نتیجه آن چیزی که اکنون به آن دست پیدا کردهاند نمیشد؛ آنها با ایجاد شبکه ملی اطلاعات توانستند اینترنت ارزان و با کیفیت را به شهروندانشان بدهند و حتی جالب است که بدانید در این کشور، سرویسهای پیامرسان آمریکایی مانند واتسآپ و سرویسهای مختلف گوگل باوجود آنکه فیلتر نیست از سوی مردم اقبالی به آنها نمیشود؛ زیرا سرویسهای داخلی توانستهاند بر بستر شبکه ملی اطلاعات، سرعت بیشتر و کیفیت مناسب را برای شهروندان تأمین کنند، پیامرسانی که عمدتا در آنجا استفاده میشود پیامرسانی بومی با عنوان کاکائوتاک است که 80درصد مردم از آن استفاده میکنند ولی ما همچنان از تلگرام خارجی استفاده میکنیم و هر لحظه که آنها بخواهند میتوانند به واسطه این شبکه و یا پیامرسانهایی که درکشور نفوذ دادند مناسبات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی را تغییر داده و یا تحریک کنند، این درواقع نتیجه این است که مسئولین ما مسیر انقلاب اسلامی در فضای مجازی را یا نفهمیدند و یا دنبال نکردند و در عمل باعث شدند ما در فضای مجازی بیشتر تهدیدها را دریافت کنیم؛ یعنی فضای مجازی که میتوانست برای ما فرصتزا باشد، تهدیدآفرین شده است، به عبارت بهتر فرصتهای ما را به دشمن تقدیم کرده و درعوض تهدید عاید ما شده است این درحالی است که فضای مجازی با شیوه درستی که در کشورهای دیگر به شکل مستقل دنبال شده است میتواند برای ما درآمدزا، اشتغال آفرین، و همراه با شفافیت اطلاعاتی در داخل کشور باشد.

در صحبتهایتان به شفافیت اطلاعاتی در شبکه ملی اطلاعات اشاره کردید؛ آیا این شفافیت به معنای نظارت و دستیابی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی داخلی به اطلاعات و دادههای کاربران است؟

خیر؛ شفافیت اطلاعاتی یعنی شفافیت اطلاعات برای عموم به گونهای که هرکسی در فضای مجازی حقوق و مسئولیتهای خود را بهدرستی ایفا کند و جامعهای در فضای مجازی شکل بگیرد که مسیر پیشرفت را از طریق نظارت عمومی و مردمی تأمین کند، درحال حاضر ما این شفافیت اطلاعاتی را برای دشمن ایجاد کرده و برای مردم خودمان پنهانکاری اطلاعاتی را به وجود آوردهایم و در این فضا شاهد آن هستیم که دست بر روی بسیاری از موضوعاتی میگذاریم که مردم باید بدانند و در سرنوشت آنها مؤثر است اما از سوی مسئولین اجرایی با قید محرمانگی مواجه میشوند.

آیا نگرانی از دستیابی به اطلاعات اشخاص در داخل سبب شد که علیرغم وجود شبکههای اجتماعی داخلی مردم آنطور که باید و شاید از این شبکهها استقبال نکنند و وظیفه دولت در این خصوص چیست؟

مردم به دنبال خدمات خوب هستند؛ اگر خدمات خوبی در داخل دریافت کنند به سمت این مهم گرایش پیدا میکنند؛ چنانچه تجربیاتی هم در این زمینه داشتهایم، اما اینکه مردم نگران اطلاعاتشان هستند موضوع مهمی است و ملاحظه درستی است و اتفاقا در اینجا وظیفه دولت سنگینتر میشود؛ دولت باید بستر ارتباطات را بر همین اساس یک بستر سالم، امن و سریع قرار دهد که در همان شبکه ملی اطلاعاتی میتواند صورت بگیرد یک بخش است و بخش دیگر در قالب قوانین محقق میشود، ما به قوانینی نیازمندیم که از پایایی و حفظ اطلاعات و حریم عمومی حفاظت کند و بدین ترتیب نباشد که شبکههای اجتماعی خارجی بر روی گوشیها مردم نصب میشود و اطلاعات آنها را جمع میکند و میفروشد و یا در اختیار دیگران قرار میدهد بهگونهای که اکنونم نرمافزارهایی به بازار آمده است که از طریق نصب آن و وارد کردن شمارههای تماس میتوان اطلاعات ذخیره شده با عناوین گوناگون را بهدست آورد بدین ترتیب اطلاعات شبکههای اجتماعی را خریداری کرده و جمع کردند و با آن نوعی کسب و کار راه انداخته و سوءاستفاده میکنند.

بنابراین با این پیشفرض آیا موضوع امنیت شبکه اجتماعی تلگرام که در ایران کاربران زیادی دارد یک توهم است؟

علاوه بر اینکه امنیت این شبکه اجتماعی پایین است و سوءاستفاده در آن صورت میگیرد امکان پیگیری حقوق ضایع شده فرد و استیفای آن وجود ندارد، یعنی یک نوع هرجومرج در این فضا حاکم است؛ در این هرجومرج ما نمیتوانیم از منافع استفاده کنیم و مضرات و آسیبها محصول این شرایط خواهند بود طبیعتا مردم هرجومرج را نمیخواهند ولی در خصوص وضعیت نامناسب فعلی در فضای مجازی مردم سعی دارند از آن چیزی که خدمات بهتری ارائه میکند استفاده نمایند.

با آگاهی از خواست مردم درخصوص ارائه خدمات مفید که بخش عمدهای از آن در بستر شبکه ملی اطلاعات محقق میشود؛ پس چرا ما شاهد ارائه این خدمات در داخل نیستیم؟

زیرا سیاستهای ما اشتباه است، دلیل آن این است که ما در عرصه فضای مجازی تعارضی جدی میان سیاستهای اعلامی با سیاستهای اعمالی داریم، سیاستی که دولت اعلام میکند افزایش دسترسی و پیشرفت در فضای مجازی است اما سیاستی که اعمال میکند مشترییابی برای اینترنت بیکیفیت و ناسالم است، روی بستر اینترنت بیکیفیت و ناسالم طبیعتا زمینه برای نرمافزارهای بومی سالم فراهم نمی‌‌شود؛ بلکه صرفا نرمافزارهای خارجی و جاسوسی میتوانند از این بستر استفاده کنند؛ آنها یک ظاهر و پوشش برای خودشان ایجاد میکنند و در لوای آن به سوءاستفاده از اطلاعات مردم اقدام میکنند. کاری که دولت به عنوان اصلی حکومتی باید انجام دهد رفع این هرج و مرج است و اگر نتواند این کارها را انجام دهد مسئولیت اصلی خود را به انجام نرسانیده است، اکنون در فضای مجازی این هرج و مرج وجود دارد. وقتی از وزیر ارتباطات پرسیده میشود که شما چه کاری میتوانید انجام دهید که در بستر تلگرام محتوای پورنوگرافی یا محتوایی که توهین به مقدسات و یا شعائر دینی مردم است گذاشته نشود؟ پاسخ میدهد حداکثر کاری که ما میتوانیم انجام دهیم و به انجام هم رساندهایم ایمیل زدن به صاحب تلگرام است، یعنی انتهای اقدام اینها این است که یک ایمیل میزنند این تداعی کننده دیپلماسی التماسی است که در اینجا هم خود را نشان میدهد.

وزیر ارتباطات در بخشی از اظهارات خود به دیدار و صحبت با وزیر ارتباطات روسیه در خصوص تلگرام اشاره کرد؛ آیا این موضوع در خصوص این شبکه اجتماعی گسترده در ایران، نتایجی را برای مقابله با تهدیدهای موجود به همراه داشت؟

اشتباه این دوستان همین است که ایشان حتی متوجه نشد که درست است که مالک تلگرام یک فرد متولدشده در روسیه است اما در خارج از روسیه به سر میبرد و از معارضین این کشور است؛ همچنین وی با وزیر ارتباطات و حاکمیت روسیه درگیر است، این مسئله ناشی از آن است که علاوه بر آنکه وجه کارشناسی و اطلاعات وزیر را زیر سؤال میبرد، عملکرد او در این حوزه محدود را به ایمیل میکند که همانطور که گفتم تداعی کننده دیپلماسی التماسی است، درحالیکه مردم از حاکمیت انتظار دارند بتواند حقوق از دسترفتهشان را استیفا کند و زمینه بروز فضای ناامنی و شرارت را حداقل برای خانوادهها و کودکان و نوجوانان رفع کند.

آیا راهحلی برای عدم گرایش جامعه به تلگرام وشبکههای اجتماعی خارجی؛ شبیه آنچه نسبت به کره جنوبی ذکر کردید؛ وجود دارد؟

راه حل این است که ابتدا ما قوانین موجود را تقویت کنیم و سپس با ایجاد شبکه ملی اطلاعات مردم خودبهخود به سمت استفاده از فضای سالم گرایش پیدا میکنند؛ فضایی که علاوه بر امنیت سرعت بیشتر و قیمت کمتری دارد. عدم وجود این امور نوعی بیتدبیری است و علت آن را میتوان در این دانست که دولت از تعرفه مناسب که تولیدکننده محتوا و ارائهدهنده خدمات درکشور هستند و میتوانند دست به تولید و ارائه خدمت بزنند سرباز میزند و از تولید و خدمات سالم حمایتی نمیکند و اگر یک فعال شبکه مجازی نیز بخواهد کاری کند چندین لایه مجوز، انواع مالیات و عوارض توسط دولت از وی اخذ میشود بدون آنکه تسهیلاتی به او ارائه کند این درحالی است که نمونه خارجی، بدون مجوز، بدون پرداخت عوارض و مالیات در کشور فعالیت میکند و دولت وظیفه خودش میداند که پول مردم را جمع کند، درصدی از آن را به نام حقالسهم دولتی درجیب خود بگذارد و باقیمانده را تقدیم خارجیها کند یعنی دولت در اینجا همدست و مواجببگیر رقیب خارجی برای فعالان داخلی ما شده است و همچنین حافظ منافع آنها درمقابل فعالان داخلی است، طبیعی است که در داخل کشور علیرغم اینکه نخبگان خوبی در حوزه فضای مجازی داریم، این افراد نمیتوانند در داخل کشور پروژههای خوبی را تعریف کنند.

بخش خصوصی ما میتواند پهنای باند اینترنت تولید کند، پهنای باند اینترنت یک مقوله وارداتی نیست، هنوز در تصور دولت ما نیست که بتوانند پهنای باند و ترافیک اینترنتی را در داخل کشور تولید کنند اینها فکر میکنند که باید پهنای باند را از خارج وارد کرد؛ این تصور شبیه آن است که برق را از خارج وارد کنیم.

آیا ما در کشور قادر به تولید پهنای باند اینترنتی داخلی که مختص کلیه کاربران شبکههای مجازی باشد هستیم؟

بله؛ پهنای باند به معنای امکان دادوستد بین افراد است که لزوما این افراد در خارج از کشور نیستند؛ عمده مصرف ما در داخل است، به عبارت بهتر مصرف عمده محتوای ما در ایران فارسی است و ارتباطات در داخل شکل میگیرد؛ اگر شبکه ملی اطلاعات ایجاد شود امکان اینکه پهنای باند بینالمللی ما خلوت شود به گونهای که با سرعت بیشتر تبادلات خارجی خود را بتوانیم دنبال کنیم فراهم میشود ولی دولت همه آن ظرفیت را متمرکزبر پهنای باند بینالملل میکند، مدل توسعه وارداتی مدلی گران و ناامن است و ما دائما در این فضا فرصتهای خود را تحویل دشمن میدهیم و تهدیدهای دشمن را به مردم تزریق میکنیم و از فرصتهای فضای مجازی نمیتوانیم استفاده کنیم و صرفا تهدید به حساب میآید. درحقیقت باید در فضای مجازی استقلال کسب شود تا بتوانیم از مواهب فضای مجازی بهره ببریم و مضرات آن را کم کنیم، این درحقیقت مسیر انقلاب اسلامی در فضای مجازی است که متأسفانه مسئولین اجرایی به دلایل مختلف در این فضا گام برنمیدارند.

به عنوان سؤال پایانی؛ در این فضای ناامنی که بر بستر اینترنت بیکیفیت وارداتی ایجاد شده است، آیا موضوع امنیت سایبر و نفوذ یک موضوع بیمعنا است؟

تا زمانی که شما استقلال نداشته باشید، نمیتوانید از امنیت هم
بهره مند شوید و بدتر از آن این است که هیچ سیاست
گذاری برای حفظ امنیت هم نمیتوانید داشته باشید، شما ابتدا باید استقلال را کسب کنید، مثل کشوری که هیچ سامانی برای آن برقرار نیست، به طورمثال عرصه فضای هوایی را درنظر بگیرید، کشوری مثل افغانستان از فضای هوایی مستقل بیبهره است، فضای هوایی این کشور استقلالی ندارد ونتیجه آن ناامنی وافری است که از ناحیه آسمان تحمیل میشود و هرلحظه مردم افغانستان منتظر بلای آسمانی هستند؛ زیرا درهرلحظه ممکن است هواپیما یا پهپادی حریم هوایی این کشور را نقض کند آنها چرا امنیت هوایی ندارند؟ زیرا در این عرصه استقلال ندارند و عرصه هوایی کشورشان به دست دشمن اشغال شده است وقتی عرصه مستقل نیست امنیت یک حرف است و صحبت کردن در رابطه با امنیت چنین موضوع غیرمستقلی درواقع کشیدن نقش بر روی آب است. بعد از کسب استقلال میتوان به امنیت فضا فکر کرد، در نتیجه باید همه مسئولین کشور که دلشان برای امنیت ایران میسوزد به فکر کسب استقلال در فضای مجازی باشند اگر استقلال فضای مجازی را به عنوان وظیفه حاکمیت و مسئولین اجرایی بدانیم آنها باید بتوانندآن را برای مردم کسب کنند. آن وقت میتوانیم راجع به امنیت فضای مجازی و تدابیر لازم صحبت کنیم در غیر این صورت به عقیده من در این رابطه صحبت کردن یک شوخی است، بعضی افراد فکر میکنند میتوانند در روی یک پایه سست یک بنای مستحکم بسازند چنین چیزی در عمل امکان ندارد، یعنی باید در لایههای مختلف فضای مجازی استقلال را ایجاد کرد تا بتوانند در لایه خدمات و ارتباطات بین مردم نیز امنیت را بهوجود آورد، اگر آن زیرساختها بنا نشده باشد روساخت و روبنا ولو اینکه ظاهر مناسبی هم داشته باشد با یک باد فرو میریزد و مشکلساز خواهد شد کمااینکه میبینیم اطلاعاتمان در این فضا دائما در معرض سوءاستفاده است و دشمن بهرهبرداری از این فضا را با استفاده از اطلاعات ما انجام میدهد و ما نمیتوانیم مردم را از مواهب این فضا بهرمند کنیم؛ ما اکنون شاهد افت تحصیلی دانشآموزان در مدارس هستیم، میانگین معدل دانشآموزان در مدارس بسیار پایین آمده و عدم تمرکز در بین محصلین رایج است، اکنون دانشآموزان به ظاهرا جسمشان در کلاس درس است اما روح آنها در تسخیر فضای مجازی است؛ نتیجه این مهم یک عقبماندگی نسلی خواهد بود که همه آن ناشی از فضای ناامن و اتکا به فضای خارج و اعتماد به آنها است.

https://shoma-weekly.ir/ki7gTi