آقای یکی یدونه- حتما شما هم گرفتار چنین آدمهایی هستید! افرادی که پر از موجها و انرژیهای منفی هستند. آنها که غرزدن کار اولشان است و اولین غرشان همیشه، بدبختیهایی است که ادعای کشیدن آن را دارند. میگویند، خیلی گرفتارند، اما در خیابان با اولین ماشینی که کمی با آنها راه نیاید، دعوا میکنند. میگویند
خیلی از کار خستهاند، اما وقت دارند که چند دقیقه با عابرین پیاده که جلوی ماشین آنها هستند درگیر شوند. میگویند هرچه سنگ است، مال پای لنگ است، ولی به جای انرژی مثبتدادن به افراد دیگر، آنها را هم مثل خود نا امید میکنند. این گونه افراد گهگاه ادعای باحال بودن هم دارند. جوک میگویند و فقط خودشان بلند بلند میخندند و یک عادت دیگر که دارند تحقیر و توهین و مسخرهکردن دیگران است.
هرکس هرچیز که بگوید، محکوم است به یک مشت با زبانی تیزتر از چاقو! همکاران اینها معمولا از صحبتکردن با آنها یا شنیدن حرفشان، طفره میروند؛ زیرا مدام باید از بدبختیها و مصیبتهایی که طرف ادعا میکند باید بشنوند. حالا توصیه بنده حقیر که خود گرفتارم، نه از آن نوع که من گرفتار این طور افراد هستم، این است که همین الان، خیلی زود و سریع این رابطه را قطع کرده خود را نجات دهید. آن وقت میفهمید که یکی از مشکلات بزرگ زندگی را ضریه کردهاید. میفهمید که چقدر انرژی شما افزایش یافته است. به آنها هم بگویید، به خوشان نگیرند.