در افغانستان، طی یک ماه گذشته ملت افغانستان سومین دور انتخابات ریاست جمهوری را در کشور تجربه کردند که وجه اهمیت آن اولین انتقال قدرت سیاسی از یک رئیس جمهور به رئیس جمهور دیگر در کشور بود.
در هفته اخیر انتخابات عراق نیز برگزار شد که اهمیت آن نیز در وجود گروه‌های معارض مسلمان با یکدیگر و ورود نیروهای سلفی و تروریست در این کشور نا امن بود. انتخاباتی که به واسطه آن پارلمان، نخست وزیر و رئیس جمهور از صندوق‌های رای در‌‌نهایت بیرون می‌آمدند.
در سوریه، نیز انتخابات سرنوشت سازی در خرداد ماه سال جاری برگزار خواهد شد که نتیجه سه سال جنگ خانمان سوز در سوریه تا حدودی بسیار زیادی روشن خواهد شد.
و در نهایت لبنان که انتخاب رئیس جمهوری در آن نقش بسیار مهمی در روند مذاکرات صلح، آینده رژیم صهیونیستی و با توجه به اینکه قبل از انتخابات سوریه خواهد بود، در تعیین حاکمیت دمشق نقش اساسی خواهد داشت.
حال این پرسش مطرح است که چرا تحولات و انتخابات این کشور‌ها برای آمریکایی‌ها اهمیت دارد و به صورت آشکار و پنهان به دنبال تاثیرگذاری بر نتایج آن می‌باشند؟
در عراق و افغانستان، انتخابات هر دو کشور تعیین کننده دولت آینده و ساختار سیاسی و اجتماعی آن است و آمریکا پس از ۱۳ سال اشغال افغانستان و هشت سال اشغال عراق حاضر به پایان دادن دخالت‌هایش در این کشور‌ها نیست و حال که در حوزه نظامی در افغانستان و عراق شکست خورده، تلاش دارد تا ساختار انتخاباتی این کشور‌ها را به سمتی هدایت کند تا دولتی برآمده از خواست خود در آن دو کشور بر سرکار آید. ضمن اینکه آمریکا همواره تلاش دارد تا به تمام دنیا بقبولاند که اینکه کشور‌ها توان تامین امنیت خود را ندارند و در نهایت نیازمند حضور و همراهی آمریکا خواهند بود. اگرچه، روند انتخابات در هردو کشور که با امنیت کامل برگزار شد نشان داد آمریکا به هیچ وجه به خواسته خود نرسیده است.
در همین حال آمریکا همزمان با برجسته سازی مسئله تخلفات انتخاباتی و نیز عدم رعایت حقوق جریان‌های سیاسی و قومیت‌ها، دخالت‌های سیاسی و حتی تحمیل دموکراسی آمریکایی به این کشور‌ها را اجرا می‌کند. و دو کشور سوریه و لبنان؛ کشورهایی که هر دو انتخابات ریاست جمهوری در آن در سرنوشت رژیم صهیونیستی تاثیرگذار خواهند بود.
اگر این موضوع وجه مشترک هردو انتخابات باشد؛ درسوریه آمریکا به دنبال نهایی کردن هدف اولیه خود که سرنگونی دولت بشار اسد بوده است می‌باشد. هدفی که به نظر می‌رسد حالا دیگر با ابزار نظامی قابل دسترسی نخواهد بود و تنها با تمسخر روند انتخاباتی این کشور و البته مهم‌تر از آن تجهیز مخالفان سوری میسر خواهد شد.
در لبنان اما، تمام تلاش این کشور بر این خواهد بود تا با دخالت‌های خود جریانی ضد شیعی و
تفرقه افکن مسند قدرت را در دست بگیرد تا از قبل آن بتواند به کاهش محبوبیت و قدرت روزافزون حزب الله لبنان در تهدید رژیم صهوینیستی و نزدیکی با ایران دست پیدا کند.
اصلی که درحال حاضر مشخص است این است که آمریکا که نتوانسته منافع گسترده‌ای در این کشور‌ها کسب کند و حالا سعی دارد با دخالت در روند انتخابات این کشور‌ها به هر شکلی در آینده این کشور‌ها تاثیر گذار باشد.
