
مطلب روشن است به عنوان مثال روز 26 مهر ماه روز تربیت بدنی و ورزش» نامگذاری شده است. معمولاً فلسفه نامگذاری هر مقولهای اهمیت آن را میرساند و به همین منظور انتظار میرفت مسئولان ورزش با برگزاری سمینارها، همایشها و استفاده از اهرمهای رسانهای و صدا و سیما اهمیت این روز را به مردم یادآوری میکردند.
اما متأسفانه دل بستن به هیاهوی ورزش، موج سواری، سند زدن موفقیتهای کشتی و والیبال به نام خود و نتیجه گرایی ما را دچار روزمرگی کرده که در طول سالهای گذشته نیز لطمات جبران ناپذیری بر پیکره ورزش کشورمان وارده کرده است.
توجه به ورزش قهرمانی، تیمهای باشگاهی و موفقیتهای مقطعی به جای خود خوب است و میتواند خوشایند هم باشد، اما کار اساسی و زیربنایی به شمار نمیرود.
این نکته را نباید از نظر دور داشت که ظرفیت بر و بچههای ایرانی بسیار بالاتر از این حرفهاست و ما نمیتوانیم به همین اندک موفقیتها دل خوش کنیم!
رواست مسئولان یک بازنگری در تفکرات خود داشته باشند. روی سخن ما با شخص «صالحی امیری» سرپرست کنونی وزارت ورزش و جوانان است که شاید مثل بسیاری از مدیران به اصطلاح ورزشی ما روز 26 مهر ماه را نمیشناسد. شاید اصلاً هم نمیداند چنین روزی، روز «تربیت بدنی و ورزش» است و باید به نحو مطلوب از آن برای تبلیغ ورزش بهره ببرد.
اگر مدیریت ورزش به درستی این روز را به مردم شناسند و به آن اهمیت بدهند چه بسا ورزش ما از این حالت در آید. همچنین ممکن است با برنامهای مدون ورزش همگانی آن هم در زندگی ماشینی امروزی توسعه یابد و جایگاه و منزلت بزرگتر در جامعه ما بیابد.
به هر روی این یک دغدغه مهم است و طرح آن بدین منظور است که وزارت ورزش و جوانان و متولیان ورزش کشورمان روز 26 مهر ماه را فراموش نکنند و این توقع بی جایی نیست.