محبوبه لطیفی- برای شروع کافی است یک نگاه به هرم جمعیتی انگلستان و موقعیت این کشور بیاندازیم و سپس در یک بعد آن را با ایران مقایسه کنیم، جمعیت انگلیس حدودا مثل ایران است ولی مساحت کل این کشور به اندازه زمانی است که استان خراسان هنوز به سه قسمت تقسیم نشده بود، با این اوصاف آن‌ها کشوری توسعه یافته هستند و ما کشوری درحال توسعه، با این اوصاف و با درنظر گرفتن نیروی انسانی، منابع و ظرفیت‌ها و شایستگی‌هایی که در کشور ما وجود دارد، ما می‌توانیم به یک توسعه متوازن دست پیدا کنیم، اما این توسعه تنها در گرو این است که هرم جمعیتی کشور توزیع مناسبی داشته باشد، زیرا بنابر یک عقیده اثبات شده هرگاه ۴۰ درصد از کل جمعیت کشوری تولید کننده و جوان باشند آن جامعه زنده و مولد است، ولی در اثر برخی از اقدامات خواسته و ناخواسته مسئولین و مردم این توازن در کشور ما به هم خورده است و جمعیت بین صفر تا ۱۴ سال ما کاهش چشمگیری داشته بنابراین متاسفانه در چند سال آینده ما باید چشم به راه پدیده سالمندی در کشور باشیم.
البته در این میان عده‌ای هستند که با ادامه اهداف قبل می‌خواهند همچنان کشور ما به رشد معکوس جمعیتی خود ادامه دهد و معتقدند این زنگ خطری که در کشور به صدا در آمده ، شبیه یک تئوری توهم توطئه است. این در حالی است که نگاه به برخی اظهارات غربی‌ها اثبات می‌کند نه تنها این توطئه توهم نیست بلکه آن قدر از شدت وضوح و شفافیت برخوردار است که به تعبیر بهتر اظهر من الشمس گردیده است، به طور مثال ساموئل هانتینگتون نظریه‌پرداز معروف غربی که با نظریه برخورد تمدن‌ها و پیش‌بینی کشمکش جهان غرب با جهان اسلام شهرت جهانی پیدا کرد، معتقد است یکی از مشکلات غرب در برابر کشورهای مسلمان زاد و ولد زیاد در این کشور‌ها است، زیرا آن‌ها به واسطه این جمعیت جنبش‌های اجتماعی را به وجود می‌آورند و تا چند سال دیگر که کشورهای غربی افت جمعیتی شدیدی را تجربه می‌کنند، این مسئله جهان اسلام برای غرب در حکم یک تهدید به حساب می‌آید و تمدن اسلامی تمدنی است که چالش آن تا حدودی متفاوت از دیگر چالش‌ها است، چرا که این تمدن اصولا ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد و رشد بالای جمیعتی کشورهای مسلمان است که این چالش را بسیار متفاوت کرده و امروز بیش از ۲۰ درصد از جمعیت جهان اسلام را جمعیتی بین ۱۵ تا ۲۵ سال تشکیل می‌دهد که همین مسئله خطر بزرگی برای اهداف غرب است و یا ژاک شیراک فرانسوی با اظهار نگرانی از محو اروپا در آینده نزدیک علت حمایت کشورهایی نظیر کانادا از زاد و ولد و مهاجرت پذیری را در کمرنگ شدن نقش این کشور‌ها در معادلات جهانی در آینده نزدیک بیان می‌کند.
این نقل قول‌ها زمانی شکل اثباتی به خود می‌گیرد به تحرکات غرب و صهیونیسم جهانی برای محو جمعیت مسلمانان اعم از شیعه و سنی در اقصی نقاط عالم اسلام نظری بیاندازیم، اما این فعالیت‌های ضدجمعیتی در کشور ما رنگ وبویی دیگر دارد بخشی از آن به دولت‌های گذشته و حال برمی گردد و بخشی ناشی از تغییرات محسوس در فرهنگ عامه می‌شود و آنچه که رهبر عزیز انقلاب از آن تحت عنوان تغییر سبک زندگی یاد کرده‌اند، ناظر بر همین موضوع است البته بخشی از این فرهنگ عامه در دست زنان کشور است. تزریق برخی از خرده فرهنگ‌های وارداتی باعث کج فهمی در فرزندآوری شده است این کج فهمی در حوزه زنان آنجا خودش را نشان می‌دهد که در می‌یابیم زنان ما از جایگاه و پایگاه حقیقی خود در خانواده و جامعه خارج شده‌اند و در حقیقت تعادل بین زن بودن، مادر بودن و فعال اجتماعی بودن بر هم خورده است.
به طور مثال بخشی از زنان ما به این علت زیر بار فرزندآوری نمی‌روند که ممکن است از فعالیت در جامعه بازبمانند و این به معنای برهم خوردن تعادل در اثر تزریق خورده فرهنگ‌هایی است که از جوامع غربی که درحال تجربه کهنسالی جمعیت هستند وارد جامعه ما شده است، گاهی نیز توجیهاتی مانند عدم تمکن مالی سبب می‌شود زوجین تمایلی به آوردن فرزند بیشتر نداشته باشند و یا معتقد باشند ما باید برای همین تک فرزندمان سنگ تمام بگذاریم، این درحالی است اولا اتکا به خداوند و به بعد رزاقیتش سبب وسعت رزق می‌شود و به تعبیر قدیمی‌ها هر بچه‌ای که به دنیا می‌آید روزی‌اش را با خود می‌آورد و در ثانی تجربه ثابت کرده است که تک فرزندی عواقب بسیار ناگواری را برای حال و آینده کودک و خانواده در پی دارد.
*جامعه‌شناس