اما، هنوز مدت زیادی از این همکاری نگذشته بود که درست روز پرواز تیم ملی به استرالیا، کریمی با دلخوری و به نشانه قهر اردوی تیم کشورمان را ترک کرد تا مرد پرتغالی بدون دستیار سر‌شناس خود راهی جام ملتهای آسیا شود.
باتوجه به اینکه «علی کریمی» پس از این اتفاق سکوت کرد و حاضر نشد توضیحی در باره حرکت غیرمنتظره خود بدهد، گمانه‌زنی‌های مختلفی صورت پذیرفت.
یکی می‌گفت «علی کریمی» بابت عدم عقد قراردادش با تیم ملی از فدراسیون دلخور است و به همین دلیل اردو را ترک کرده است. دیگری بحث ناراحتی جادوگر از خط خوردن «محمدنوری» را پیش کشید و عنوان داشت چرا پرسپولیس در تیم ملی نماینده ندارد؟
آن یکی پرده از ماجرای دیگری برداشت. ظاهراً در پرواز تیم ملی به استرالیا دو نوع بلیت تهیه شده است. یک سری ویژه و دیگری معمولی و از آنجایی که برای «کریمی» هم بلیت معمولی خریداری شده، این موضوع به او برخورده است. یکی دو موضوع دیگر از جمله پاداش ملی پوشان و... مطرح شد اما خبر موثق حکایت از چیز دیگری دارد.
ظاهراً «علی کریمی» یک شب قبل ازپرواز کاروان ایران به استرالیا متوجه می‌شود که در جام ملتهای آسیا جایی روی نیمکت تیم ملی ندارد و باید روی سکو‌ها بنشیند و به همین دلیل وقتی جادوگر شأن و منزلت خود را در خطر می‌بیند، تصمیم به جدایی می‌گیرد. هر چند کریمی سکوت اختیار کرده، اما در صفحه شخصی‌اش نوشت: «اگر نمی‌توانی خدمت کنی بهتر است بروی تا خیانت نکنی!»
شاید در نگاه اول حرکت «علی کریمی» تولید حاشیه برای تیم ملی تلقی شود اما به نظر ما این چنین نیست. کافی است شما را به جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی ببریم. جایی که انگلیسی‌ها در اقدامی جالب «دیوید بکام» را به رغم خط خوردن از تیم ملی با خود به «ژوهانسبورگ» بردند تا برای کمک به «فابیوکاپلو» روی نیمکت بنشیند. «کابلو» هم هرگز راضی نشد که با سکونشینی «دیویدبکام» خدشه‌ای به اعتبار بازیکن بزرگ انگلیس وارد بکند اما به نظر می‌رسد «کارلوس کی روش» چنین دیدگاهی نداشته باشد. پیش از این مرد پرتغالی همین معامله را با «مجید صالح» و حتی به نوعی « امید نمازی» هم کرده بود ولی «علی کریمی» با همه این‌ها متفاوت است. جادوگر اعتبار چندین و چند ساله‌اش را برداشت و رفت، اما این پرسش باقی ماند که به راستی نقش فدراسیون فوتبال این وسط چه بود؟ چرا فدراسیون کفاشیان نتوانست این ماجرا را نادیده بگیرد و تا چه زمانی قرار است شاهد نگاه از بالا به پایین «کارلوس کی روش» باشیم؟!
