زنان

کیسه زن و شوهر یکی است

اما اشاعه این تفکر در جوامع اسلامی و به ویژه جامعه ما ضمن اینکه به نوعی تحقیر مرد را با خود در پی دارد بیانگر ایستادگی و حمله به این باور قرانی است که مطابق آیه 34 سوره نساء مردان سرپرست زنان هستند و قطعاً این سرپرستی علاوه بر حوزه اقتصاد و تأمین معاش شامل محبت و عاطفه مرد نسبت به زن و خانواده را نیز می شود و فمینیسم اقتصادی اندیشه ای است که این کارکرد مرد در خانواده را نادیده می‌گیرد و به نوعی او را وادار به بی‌تعهدی ناخواسته در برابر زن و فرزندان خویش می‌نماید، این در حالی است که با نگاهی گذرا به جامعه غرب پی می بریم ارمغان جهان سلطه برای زن ، خانواده و جامعه در اثر القاء این تفکر چیزی جز ناکارآمدی و فروپاشی آنها نبوده است.
اعظم نصیری- بعضی از زنان یکی از راهکارهای استقلال هویتی خود در قبال مردان را بی نیازی اقتصادی می دانند، عدهای معتقدند اگر دستشان در جیب خودشان باشد و برای گرفتن پول رو به مردشان نیندازند شخصیتشان حفظ شده و از طعنه ها و کنایه های احتمالی همسرشان در امان می مانند غافل از اینکه این امر خود نقطه شروع و یا فصل اول کتابچه اختلاف است. هرچند ما منکر فعالیت اجتماعی و اقتصادی زنان در جامعه اسلامی نبوده و نیستیم اما جواز این فعالیت و کسب درآمد تا زمانی اعتبار دارد که تفکر زن نسبت به کسب درآمد برای کمک به مخارج خانواده باشد؛ نه صرفاً برای اینکه یک سری از نیازها که با فرورفتن در عمق آن متوجه می شویم عین بی نیازی است رفع شود و این همان تعبیر قدیمی ها است که می گفتند کیسه زن و شوهر یکی است.

دیدگاه غلط می خواهم درآمد مستقل داشته باشم تا دستم جلوی همسرم برای یک مقدار پول سیاه دراز نباشد دیدگاهی است که از دل یک سلسله تفکرات غلط در حوزه زن و خانواده برخاسته است و به پشتیبانی این دیدگاه است که تفکر فمینیسم اقتصادی در مورد زنان به جامعه ایرانی نفوذ می کند و بعضی از زنان ما را در حوزه اقتصاد تحت تأثیر خود قرار می دهند .

بر مبنای تفکر اقتصادی فمینیسم زن و مرد باید در زندگی مشترک مانند دو مسافر قطار در یک کوپه مشترک اما با خرج ، دخل و جیب جدا از هم باشند و به بیان بهتر هر یک از آنها با کسب شغل مناسب به استقلال مالی برسد و استقلال خود را در برابر فرد مقابل حفظ کند تا به یک تساوی اقتصادی بین زن و مرد در جامعه برسیم تا حقوق زنان در این میان پایمال نشود.

قطعاً ترویج این تفکر فمینیسم و انتقال آن به صورت یک باور به جامعه تنها یک دستاورد برای زن به دنبال دارد و آن سوء استفاده از نوع زن برای کار و بهره کشی اقتصادی در جهت تأمین منافع زرسالارانی است که تئوری های مضحکی مثل تساوی اقتصادی زن و مرد را مطرح می کنند و دستاورد دیگر آن اختلاف و از بین رفتن زندگی زناشویی است .

اما اشاعه این تفکر در جوامع اسلامی و به ویژه جامعه ما ضمن اینکه به نوعی تحقیر مرد را با خود در پی دارد بیانگر ایستادگی و حمله به این باور قرانی است که مطابق آیه 34 سوره نساء مردان سرپرست زنان هستند و قطعاً این سرپرستی علاوه بر حوزه اقتصاد و تأمین معاش شامل محبت و عاطفه مرد نسبت به زن و خانواده را نیز می شود و فمینیسم اقتصادی اندیشه ای است که این کارکرد مرد در خانواده را نادیده میگیرد و به نوعی او را وادار به بیتعهدی ناخواسته در برابر زن و فرزندان خویش مینماید، این در حالی است که با نگاهی گذرا به جامعه غرب پی می بریم ارمغان جهان سلطه برای زن ، خانواده و جامعه در اثر القاء این تفکر چیزی جز ناکارآمدی و فروپاشی آنها نبوده است.

* کارشناس ارشد مطالعات زنان

https://shoma-weekly.ir/CrhqiK