مهم نیست تفسیرهای مختلف قرآن کریم را تا به حال خواندهایم یا نه، حتی مهم نیست چقدر با زبان و قواعد عربی آشنا هستیم، فقط کافیست بتوانیم از روی قرآن، آیات و سورهها را بخوانیم، همین.
مهم نیست تفسیرهای مختلف قرآن کریم را تا به حال خواندهایم یا نه، حتی مهم نیست چقدر با زبان و قواعد عربی آشنا هستیم، فقط کافیست بتوانیم از روی قرآن، آیات و سورهها را بخوانیم، همین.
اولین قدم برای ورود به باغهای شگفت انگیز و پر میوه این کتاب آسمانی، قرائت آن است.
قرآن همانگونه که از نامش پیداست، کتابیست خواندنی.
کتابی که باید آن را با دقت خواند البته نه صرفا به خاطر ثوابش بلکه برای تعلیم و تعلم، برای به دست آوردن مختصات سبک زندگی.
سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری در جمع جوانان خراسان شمالی حاوی سوالات متعددی درباره سبک زندگی بود که پاسخ این سوالات یا بصورت کلی و عام و یا به شکل خاص و جزئی، در قرآن کریم و کتب حدیثی اصیل و مهم، آمده است.
اولین چیزی که اینجا به ذهن خطور میکند اینست که چگونه پاسخ سوالاتمان را در قرآن پیدا کنیم؟
مطالعه و تحقیق موضوعی در قرآن، به رغم ارزش و اهمیت فوق العادهای که دارد و نیاز مبرمی که در زمینه فهم قرآن، نسبت به آن احساس میشود، به خاطر مشکلاتی جایگاه شایسته خود را در میان ما پیدا نکرده است.
مشکل نخست، آنست که وقتی موضوعی برای ما مطرح میشود، نمیدانیم که آیا اصولا قرآن کریم به این موضوع پرداخته است یا نه و حتی در بیشتر موارد بیآنکه تلاش و جستجویی کرده باشیم تحت تاثیر گفتهها و شنیدهها، تصور و پیش فرضمان آن است که این گونه مسائل و موضوعات، در قرآن کریم مطرح نشدهاند و اصولا پرداختن به آنها از حیطه رسالت قرآن خارج است. وقتی هم که مطمئن میشویم موضوع مورد نظرمان در قرآن مطرح شده است باز هم متحیریم و نمیدانیم که به کدام آیات یا سورههای قرآن مراجعه کنیم و با چه ملاک و معیاری، آیات مرتبط با موضوعمان را بازشناسیم.
در بسیاری موارد بیآنکه کلید واژه خاصی در دست داشته باشیم، سراغ قرآن میرویم و شاید از آغاز تا پایانش را ورق بزنیم و مطالعه کنیم تا شاید به این ترتیب آیاتی راجع به موضوع تحقیقمان پیدا کنیم؛ اما اغلب میانه راه- بیآنکه به مطلوب خود دست یابیم- خسته و ناکام منصرف میشویم. در بسیاری موارد نیز، با شمار انبوهی از آیات رویاروی میشویم و سرگشته و حیران، توان از کف داده، از نیمه راه باز میگردیم.
مثلا وقتی میخواهیم موضوع «مدیریت در قرآن» را تحقیق کنیم، با اشتیاق فراوان، قرآن را تورق میکنیم و پس از مدتی در مییابیم که هیچ آیهای مستقیما به موضوع ما مربوط نمیشود.
از سوی دیگر، ممکن است تمامی آیات را به طور غیر مستقیم مرتبط با موضوع خود بیابیم.
نتیجه در هر دو حالت یکسان است؛ زیرا در صورت اول، با این اعتقاد که این قبیل موضوعات جایگاهی در قرآن ندارند، دامان پژوهش و تحقیق را رها خواهیم ساخت، و در صورت دوم در میان انبوه آیات سرگشته و حیران خواهیم شد و آیات بسیار زیادی را به گونهای وسوسه کننده مرتبط با موضوع مدیریت خواهیم یافت.
در نهایت میان یافتهها و بافتههای خود سردرگم خواهیم شد و به نتیجه آرامش بخش و قانع کنندهای دست نخواهیم یافت.
مشکل دوم اینست که بر فرض یافتن آیات مورد نظر -به هر طریقی که هست- ملاک و معیار مشخصی برای تنظیم و طبقه بندی آنها در دست نداریم و لذا نمیدانیم تحقیق را از کدام آیه آغاز و با کدام یک پایان دهیم.
مشکل سوم اینست که نمیدانیم با این آیات منتخب و طبقه بندی شده چگونه برخورد کنیم و با طی کدام مراحل و با تقید به کدام اصول و قواعد، از لطایف و دقایق و اشارات آنها در ارتباط با موضوع خود بهره ببریم. غالبا در آغاز کار، سراغ ترجمهها و تفاسیر رفته و بدین واسطه از ارتباط مستقیم با آیات و مفهوم یابی بیواسطه از آنها محروم میمانیم و درست راهی را میرویم که آن تفاسیر و ترجمهها رفتهاند. از این رو به مطالب جدید، پاسخهای روشن، نتایج عملی و کاربردی و راهبردهای دقیق در ارتباط با موضوعمان دست نمییابیم و به تدریج انگیزه خود را نسبت به تدبر فعال و تحقیق موضوعی در قرآن کریم از دست میدهیم.
این قبیل مشکلات موجب شدهاند که راه تحقیق موضوعی در قرآن کریم به روی مشتاقان معارف قرآنی بسته گردد و این نیاز اساسی نسل معاصر در زمینه فهم قرآن همچنان بیپاسخ بماند.
شاید کسی بعد از خواندن این نوشته تصور کند کسی که خود عالم و مفسر نیست، تنها از مجرای تفاسیر و با واسطه مفسران میتواند با معانی قرآن کریم مرتبط شود. به خاطر همین تصور نادرست، کمتر کسی حتی فرهیختگان و دانشجویان جرأت میکند خود مستقیما از آیات قرآن کریم برداشت کند و در آنها تدبر نماید.
در حالیکه حضرت امام خمینی (ره) در این ارتباط میفرماید: «یکی دیگر از حجب که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسرین نوشته یا فهمیدهاند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر را به تفسیر به رای که ممنوع است، اشتباه نمودند و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله، قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عاری و قرآن را به کلی مهجور نمودهاند در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد.»
آداب الصلاه ص ۱۸۶- ۱۸۸
هم چنان که ملاحظه میشود، ایشان میان تفسیر و تدبر تفکیک کرده و خاطر نشان میکنند که نباید میان این دو خلط کرد.
یکی از مهمترین عوامل مهجوریت قرآن و بیگانگی مسلمانان از قرآن و انس نداشتن مسلمین با کلام الله همین ارتباط مستقیم نداشتن مردم با آیات و عبارات قرآنی و معانی و مضامین آنهاست.
تدبر در آیات خداوند نه تنها اشکال ندارد، بلکه یک تکلیف همگانی ست و قرآن عزیز نسبت به آن فراخوان عمومی داده: «افلا یتدبرون القرآنام علی قلوب اقفالها» (سوره مبارکه محمد/۲۴)
تدبر، حرف از دهان قرآن برداشتن است و تفسیر به رای، حرف در دهان قرآن گذاشتن. تفسیر به رای یعنی اینکه با غرض خاصی به سراغ قرآن برویم و عقاید خودمان را بر کتاب خدا تحمیل کنیم و بافتههای ذهنمان را به نام قرآن عرضه کنیم.
تدبر، یافتن است
و تفسیر به رای، بافتن!
تفسیر به رای، خوردن غذای خود، بر سر سفره خالی قرآن است و تدبر نشستن بر سر سفره پر طعام قرآن و آرام آرام لقمه برداشتن است. لذا این دو با هم کاملا متفاوتند.
البته گاهی ممکن است ترس از اشتباه و خطا در مسیر تدبر، باعث دوری از این کار شود.
باید در نظر داشت که در جریان تدبر، همین مجموعه سعیها و خطاهاست که ما را با قرآن مانوس میکند، نه فقط یافتههای صحیح. لذا اگر بر فرض هم در مسیر تدبر خطایی رخ دهد، مسلما قرآن و اسلام به خطر نمیافتند! بلکه به مرور یا خودمان با بررسی آیات در ادامه تحقیق به خطایمان پی میبریم و یا تحقیقمان را به شخص آگاه تری ارائه کرده تا ما را به خطایمان واقف کند.
به هر حال هم چنان که یک دانشمند علوم طبیعی وقتی درباره پدیدهای مطالعه میکند احتمال خطا وجود دارد و او نیز با همین سعی و خطاها در نهایت موفق به کشف و فهم پدیدهای میشود، و البته با آن انس و ارتباط عمیق میگیرد، انسان نیز در زمینه تدبر در قرآن میتواند همین گونه عمل کند. آنچه در نهایت به دست میآید خالصانه نشستن در محضر نور قرآن است. افزونی انس و ارتباط مستقیم با این کتاب آسمانی است.
برای شیطان رجیم ضربه مهلکی ست که یک جوان مسلمان در محضر کلام پروردگارش باشد و به تناسب ذوق و نیازش از میوههای رنگارنگ شاخسارهای در هم تنیده باغ قرآن، با دستان خویش خوشه چینی کند.
از این رو شیطان با القای شبهات و وسواسهای بیاساس میکوشد تا ما را از این سفره گسترده آسمانی محروم نماید.
سلسله مقالاتی که در آینده خواهید دید، به منظور حل مشکلاتی که در ابتدای مقاله ذکر کردیم و هموار سازی راه تحقیق موضوعی قرآن کریم در جامعه اسلامی تدارک شدهاند.
لازم به توضیح است که این مقالات همگی خلاصه و چکیدهای هستند از تلاشهای عالمانه و خالصانه اساتید گرانمایه جناب آقای دکتر لسانی فشارکی و حسین مرادی که پیشتر در کتاب روش تحقیق موضوعی قرآن کریم به چاپ رسیده است.
اولین قدم برای ورود به باغهای شگفت انگیز و پر میوه این کتاب آسمانی، قرائت آن است.
قرآن همانگونه که از نامش پیداست، کتابیست خواندنی.
کتابی که باید آن را با دقت خواند البته نه صرفا به خاطر ثوابش بلکه برای تعلیم و تعلم، برای به دست آوردن مختصات سبک زندگی.
سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری در جمع جوانان خراسان شمالی حاوی سوالات متعددی درباره سبک زندگی بود که پاسخ این سوالات یا بصورت کلی و عام و یا به شکل خاص و جزئی، در قرآن کریم و کتب حدیثی اصیل و مهم، آمده است.
اولین چیزی که اینجا به ذهن خطور میکند اینست که چگونه پاسخ سوالاتمان را در قرآن پیدا کنیم؟
مطالعه و تحقیق موضوعی در قرآن، به رغم ارزش و اهمیت فوق العادهای که دارد و نیاز مبرمی که در زمینه فهم قرآن، نسبت به آن احساس میشود، به خاطر مشکلاتی جایگاه شایسته خود را در میان ما پیدا نکرده است.
مشکل نخست، آنست که وقتی موضوعی برای ما مطرح میشود، نمیدانیم که آیا اصولا قرآن کریم به این موضوع پرداخته است یا نه و حتی در بیشتر موارد بیآنکه تلاش و جستجویی کرده باشیم تحت تاثیر گفتهها و شنیدهها، تصور و پیش فرضمان آن است که این گونه مسائل و موضوعات، در قرآن کریم مطرح نشدهاند و اصولا پرداختن به آنها از حیطه رسالت قرآن خارج است. وقتی هم که مطمئن میشویم موضوع مورد نظرمان در قرآن مطرح شده است باز هم متحیریم و نمیدانیم که به کدام آیات یا سورههای قرآن مراجعه کنیم و با چه ملاک و معیاری، آیات مرتبط با موضوعمان را بازشناسیم.
در بسیاری موارد بیآنکه کلید واژه خاصی در دست داشته باشیم، سراغ قرآن میرویم و شاید از آغاز تا پایانش را ورق بزنیم و مطالعه کنیم تا شاید به این ترتیب آیاتی راجع به موضوع تحقیقمان پیدا کنیم؛ اما اغلب میانه راه- بیآنکه به مطلوب خود دست یابیم- خسته و ناکام منصرف میشویم. در بسیاری موارد نیز، با شمار انبوهی از آیات رویاروی میشویم و سرگشته و حیران، توان از کف داده، از نیمه راه باز میگردیم.
مثلا وقتی میخواهیم موضوع «مدیریت در قرآن» را تحقیق کنیم، با اشتیاق فراوان، قرآن را تورق میکنیم و پس از مدتی در مییابیم که هیچ آیهای مستقیما به موضوع ما مربوط نمیشود.
از سوی دیگر، ممکن است تمامی آیات را به طور غیر مستقیم مرتبط با موضوع خود بیابیم.
نتیجه در هر دو حالت یکسان است؛ زیرا در صورت اول، با این اعتقاد که این قبیل موضوعات جایگاهی در قرآن ندارند، دامان پژوهش و تحقیق را رها خواهیم ساخت، و در صورت دوم در میان انبوه آیات سرگشته و حیران خواهیم شد و آیات بسیار زیادی را به گونهای وسوسه کننده مرتبط با موضوع مدیریت خواهیم یافت.
در نهایت میان یافتهها و بافتههای خود سردرگم خواهیم شد و به نتیجه آرامش بخش و قانع کنندهای دست نخواهیم یافت.
مشکل دوم اینست که بر فرض یافتن آیات مورد نظر -به هر طریقی که هست- ملاک و معیار مشخصی برای تنظیم و طبقه بندی آنها در دست نداریم و لذا نمیدانیم تحقیق را از کدام آیه آغاز و با کدام یک پایان دهیم.
مشکل سوم اینست که نمیدانیم با این آیات منتخب و طبقه بندی شده چگونه برخورد کنیم و با طی کدام مراحل و با تقید به کدام اصول و قواعد، از لطایف و دقایق و اشارات آنها در ارتباط با موضوع خود بهره ببریم. غالبا در آغاز کار، سراغ ترجمهها و تفاسیر رفته و بدین واسطه از ارتباط مستقیم با آیات و مفهوم یابی بیواسطه از آنها محروم میمانیم و درست راهی را میرویم که آن تفاسیر و ترجمهها رفتهاند. از این رو به مطالب جدید، پاسخهای روشن، نتایج عملی و کاربردی و راهبردهای دقیق در ارتباط با موضوعمان دست نمییابیم و به تدریج انگیزه خود را نسبت به تدبر فعال و تحقیق موضوعی در قرآن کریم از دست میدهیم.
این قبیل مشکلات موجب شدهاند که راه تحقیق موضوعی در قرآن کریم به روی مشتاقان معارف قرآنی بسته گردد و این نیاز اساسی نسل معاصر در زمینه فهم قرآن همچنان بیپاسخ بماند.
شاید کسی بعد از خواندن این نوشته تصور کند کسی که خود عالم و مفسر نیست، تنها از مجرای تفاسیر و با واسطه مفسران میتواند با معانی قرآن کریم مرتبط شود. به خاطر همین تصور نادرست، کمتر کسی حتی فرهیختگان و دانشجویان جرأت میکند خود مستقیما از آیات قرآن کریم برداشت کند و در آنها تدبر نماید.
در حالیکه حضرت امام خمینی (ره) در این ارتباط میفرماید: «یکی دیگر از حجب که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است، اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسرین نوشته یا فهمیدهاند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر را به تفسیر به رای که ممنوع است، اشتباه نمودند و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطله، قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عاری و قرآن را به کلی مهجور نمودهاند در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی باشد.»
آداب الصلاه ص ۱۸۶- ۱۸۸
هم چنان که ملاحظه میشود، ایشان میان تفسیر و تدبر تفکیک کرده و خاطر نشان میکنند که نباید میان این دو خلط کرد.
یکی از مهمترین عوامل مهجوریت قرآن و بیگانگی مسلمانان از قرآن و انس نداشتن مسلمین با کلام الله همین ارتباط مستقیم نداشتن مردم با آیات و عبارات قرآنی و معانی و مضامین آنهاست.
تدبر در آیات خداوند نه تنها اشکال ندارد، بلکه یک تکلیف همگانی ست و قرآن عزیز نسبت به آن فراخوان عمومی داده: «افلا یتدبرون القرآنام علی قلوب اقفالها» (سوره مبارکه محمد/۲۴)
تدبر، حرف از دهان قرآن برداشتن است و تفسیر به رای، حرف در دهان قرآن گذاشتن. تفسیر به رای یعنی اینکه با غرض خاصی به سراغ قرآن برویم و عقاید خودمان را بر کتاب خدا تحمیل کنیم و بافتههای ذهنمان را به نام قرآن عرضه کنیم.
تدبر، یافتن است
و تفسیر به رای، بافتن!
تفسیر به رای، خوردن غذای خود، بر سر سفره خالی قرآن است و تدبر نشستن بر سر سفره پر طعام قرآن و آرام آرام لقمه برداشتن است. لذا این دو با هم کاملا متفاوتند.
البته گاهی ممکن است ترس از اشتباه و خطا در مسیر تدبر، باعث دوری از این کار شود.
باید در نظر داشت که در جریان تدبر، همین مجموعه سعیها و خطاهاست که ما را با قرآن مانوس میکند، نه فقط یافتههای صحیح. لذا اگر بر فرض هم در مسیر تدبر خطایی رخ دهد، مسلما قرآن و اسلام به خطر نمیافتند! بلکه به مرور یا خودمان با بررسی آیات در ادامه تحقیق به خطایمان پی میبریم و یا تحقیقمان را به شخص آگاه تری ارائه کرده تا ما را به خطایمان واقف کند.
به هر حال هم چنان که یک دانشمند علوم طبیعی وقتی درباره پدیدهای مطالعه میکند احتمال خطا وجود دارد و او نیز با همین سعی و خطاها در نهایت موفق به کشف و فهم پدیدهای میشود، و البته با آن انس و ارتباط عمیق میگیرد، انسان نیز در زمینه تدبر در قرآن میتواند همین گونه عمل کند. آنچه در نهایت به دست میآید خالصانه نشستن در محضر نور قرآن است. افزونی انس و ارتباط مستقیم با این کتاب آسمانی است.
برای شیطان رجیم ضربه مهلکی ست که یک جوان مسلمان در محضر کلام پروردگارش باشد و به تناسب ذوق و نیازش از میوههای رنگارنگ شاخسارهای در هم تنیده باغ قرآن، با دستان خویش خوشه چینی کند.
از این رو شیطان با القای شبهات و وسواسهای بیاساس میکوشد تا ما را از این سفره گسترده آسمانی محروم نماید.
سلسله مقالاتی که در آینده خواهید دید، به منظور حل مشکلاتی که در ابتدای مقاله ذکر کردیم و هموار سازی راه تحقیق موضوعی قرآن کریم در جامعه اسلامی تدارک شدهاند.
لازم به توضیح است که این مقالات همگی خلاصه و چکیدهای هستند از تلاشهای عالمانه و خالصانه اساتید گرانمایه جناب آقای دکتر لسانی فشارکی و حسین مرادی که پیشتر در کتاب روش تحقیق موضوعی قرآن کریم به چاپ رسیده است.