با اینکه کیفیت برخی کالاهای ایرانی از مشابه خارجیاش بیشتر است، اما مهمترین مانع در این راه عدم اعتماد هموطنان به کالاهای ایرانی است. در حقیقت بیش از اینکه مارک یک محصول برای یک خانواده مهم باشد کیفیت و استحکام و ماندگاری کالا است که اهمیت دارد. اما آیا همه فرصت این را دارند که مدتی را به پرس و جو برای خرید یک کالای با کیفیت ایرانی سپری کنند؟ و از کجا معلوم که پرس و جویشان به نتیجه مناسب برسد؟
به نظر میرسد که وجود موسسهای قابل اعتماد که این کار را به نیابت از مردم انجام دهد ضروری است. یعنی یک مرجع قابل اعتماد کیفیت کالاهای تولید داخل را تضمین کند. شاید برخی بگویند «موسسه استاندارد ایران» این کار را در داخل انجام میدهد اما باید توجه داشت که معیارهای «موسسه استاندارد ایران» حداقلی است و فقط به مرحله تولید اختصاص دارد. یعنی اگر کالاهایی این معیارها را داشته باشند نشان استاندارد دریافت میکنند ولی بین این کالاهای استاندارد شده رتبه بندی صورت نمیگیرد. اما به نظر میرسد که باید موسسه یا موسساتی وجود داشته باشند که علاوه بر استانداردهای تولیدی به رضایت مشتریان و مصرف کنندگان نیز توجه داشته باشد و کالاها را علاوه بر کیفیت تولیدیشان بر اساس رضایت مردم نیز رتبه بندی کنند. شبیه این چنین کاری را چند سالی است که در صنعت خودرو میبینیم. یعنی هر ساله یک رتبه بندی بر اساس معیارهایی چون رضایت مشتریان، مصرف سوخت، قیمت، کیفیت و... از خودروهای داخلی و خارجی در رسانهها منتشر میشود و میتواند یک عامل مهم در تصمیم گیری مشتری برای خرید یک خودرو باشد. در این رتبه بندی منتشر شده گاهی میبینیم که خودرویی که اغلب قطعاتش در ایران تولید و مونتاژ میشود از خودروهایی که کاملا وارداتی هستند بالاتر قرار میگیرد.
اگر چنین موسساتی (که بهتر است ترکیبی از دولت و سازمانهای مردم نهاد باشند) ایجاد شوند و به دور از مصلحت جوییهای دولتی و خدای نکرده رانتخواری و سوگیریهای تبلیغاتی، بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند؛ مصرف کنندگان ایرانی هم با اطمینان بیشتری میتوانند به سوی کالای داخلی گرایش پیدا کنند و تولیدکنندگان ایرانی هم متوجه میشوند بازار بین کالای مرغوب و کمتر مرغوب، تمایز قابل میشود پس برای افزایش کیفیت بیشتر تلاش میکنند.
باید پذیرفت که بخش قابل توجهی از مردم به کالاهای ساخت داخل اعتماد ندارند و بسیاری از کارخانههای ایرانی نیز کالاهای خود را با برندهای تقلبی خارجی روانه بازار میکنند، این شاید مهمترین موضوع در این میان باشد یعنی حس بیاعتمادی دو طرف میان تولید کننده و مصرف کننده که در تمامی این سالها به تدریج ایجاد شده است. برای حمایت از تولید داخل و تشویق مردم به مصرف کالاهای داخلی در گام نخست باید این دیوار بیاعتمادی فرو ریزد و احساس مسئولیت دو طرفه هم در تولید کنندگان و هم در مصرف کنندگان ایجاد شود. اینکه مردم ایران تمایلی به خرید کالاهای ساخت داخل ندارند به طور حتم بخشی از آن ناشی از
کمکاریها و سستیهای تولید کنندگان در تمامی این سالها بوده است.
تولید کنندگان باید بپذیرند که در دنیای کنونی و تجارت آزاد میان کشورها رمز ماندگاری و بقای آنها افزایش کیفیت و قیمت مناسب است که اگر در این زمینه حرکت نکنند شاید امروز به ضرب انحصار حمایت دولت بتوانند برای چند صباحی در بازار داخلی باقی بمانند ولی در سالهای آینده و با پیوستن حتمی ایران به سازمان تجارت جهانی بیشک خیلی زود از صحنه رقابت خارج خواهند شد اتفاقی که دیر یا زود واقع خواهد شد.
*دانشجوی دکتری اقتصاد نظری