اگر بخواهیم با یک دید جستجوگر به بررسی یکی از دلایل این مسئله بپردازیم، باید بگوییم شاید این رویداد درست از زمانی به یک فاجعه مبدل شد که یادمان رفت برای شروع یک زندگی حتما لازم نیست که تمام وسایل زندگی تمام و کمال آماده باشد، اصل اول در یک زندگی ساختن یک سقف بر مبنای همکاری طرفین است، همکاری که شاید بهترین نمونه آن در زندگی مشترک امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیه) مشاهده میشود.
آنجایی که مشارکت در امور خانه این زوج جوان مفهوم اشتراک در زندگی دونفره را به اوج میرساند و یا در جایی دیگر بخشش نقطه عطف زندگی این دو بزرگوار میشود و با یک حداقل خانه دونفرهشان را برای پذیرایی از تمام نور عالم مهیا میکنند چیزی که این روزها حداقل در تهیه جهیزیه دختران کمتر دیده میشود.
خیلی از حافظه تاریخیمان دور نشده است زمانی را که هنوز شغل پردرآمد، خانه، ماشین آن چنانی و هزار و یک سفارش رنگارنگ دیگر معیارمان برای گرفتن داماد و یا به عبارت بهتر انتخاب همسر مناسب نبود، بلکه ملاکمان حسن خلق و ایمان در کنار لقمهای نان حلال بود که آن هم با کم و زیادش میساختیم.
همان ملاکی که رسول خدا به واسطه داشتن تمام آنها یک جا در وجود حضرت امیر دخترش را به عقد او درآورد، دختری که به واسطه انتسابش به خانه رسول خدا بسیاری از بزرگان عرب و قریش به خواستگاریش آمده بودند و او به آنها پاسخ منفی داد و تنها علی (علیه السلام) را به عنوان مرد زندگیش انتخاب کرد. البته بازگشت به ملاک قبل آن هم برای دخترها چندان کار سختی نیست، کافی است سری به آمار جداییهایی بزنیم که بر اثر سبقت گرفتن معیارهای نابجا بر منطق صحیح ازدواج در دین و فرهنگ ما باعث جدایی در حدفاصلهای زمانی متفاوت شده است. آن وقت است که متوجه میشویم باید از همان روزهای اول چشمهایمان را به سبک زندگی بیتکلف عادت بدهیم تا علاوه بر داشتن یک زندگی آرام و بیدغدغه از نقاط اشتراک زندگیمان هم لذت ببریم.