با توجه به نامگذاری سال 1391 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان «سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی» نگاهی خواهیم داشت به 7 آیه از قرآن کریم که پیامهایی مرتبط با نامگذاری این سال دارند؛ و سعی میکنیم با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به شرح این آیات بپردازیم.
محمد صادقی - با توجه به نامگذاری سال 1391 از سوی مقام معظم رهبری به عنوان «سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی» نگاهی خواهیم داشت به 7 آیه از قرآن کریم که پیامهایی مرتبط با نامگذاری این سال دارند؛ و سعی میکنیم با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به شرح این آیات بپردازیم.
* آیهی اول، آل عمران/ 139: و [شما مسلمانان] سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
نکته:
طبق نص صریح آیهی یاد شده، مؤمنین نسبت به دیگران برتری خواهند داشت. از طرف دیگر میدانیم که یکی از لوازم برتری، بینیازی اقتصادی از دولتهای استکباری و خودکفایی مسلمانان است؛ زیرا بدیهی است که نیاز و احتیاج به دیگران همیشه ملازم با ذلت و اسارت است. از این رو ملتی که بخواهد عزیز و سربلند زندگی کند باید ابتدا خود را از بند اسارت کفار آزاد سازد. چنین ملتی است که سزاوار صفت ایمان است و ملتی که با ذلت و خواری دست نیاز به سوی بیگانه دراز میکند، طبق صریح این آیه، ملت مؤمنی نیست.
مقام معظم رهبری: «فقط مواظب باشید وحدت و شور و احساس تکلیف را در خود حفظ کنید. قرآن به مسلمانها خطاب مىکند و مىگوید: «اگر مؤمن باشید [إن کنتم مؤمنین]، نه از کسى بترسید و نه سست شوید [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ایمان، همین شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همین مىترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[1]
* آیهی دوم، نساء/ 141: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
نکته:
در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولتها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته و درهم تنیدهاند، هم اکنون وابستگی سیاسیای که در بسیاری از کشورهای به ظاهر مسلمان مشاهده میشود، نتیجهی مستقیم وابستگی اقتصادی آنها به ابرقدرتها است.
مقام معظم رهبری: « فراگیرى علم یک مسأله است، تولید علم یک مسألهى دیگر است. نباید ما در مسألهى علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگى ایجاد بشود، یک پیشرفتهایى پیدا خواهد شد؛ در این شکى نیست؛ لیکن دنباله روى، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوى، لازمهى قطعىِ این چنین پیشروى است؛ و این جایز نیست.»[2]
* آیهی سوم تا پنجم، نساء/144، مائده/51 و مائده/57
- ای کسانی که ایمان آوردهاید! کافران را در مقابل مؤمنان برای خود دوست مگیرید. مگر میخواهید برای خدا علیه خودتان دلیلی آشکار قرار داده باشید؟!
- ای مؤمنان! یهود و نصاری را به دوستی مگیرید. بعضی از آنها دوستان بعضی دیگرند. هر که از شما با ایشان دوستی کند خود از ایشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدایت نمیکند.
- ای کسانی که ایمان آوردهاید! با آن گروه از کفار و اهل کتاب که دین شما را به سخریه گرفته، بازیچهاش پندارند دوستی نکنید و از خدا بپرهیزید اگر مردمی با ایمانید.
نکته:
در این آیات میخوانیم: «مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شدهاند و از آن جا که یکی از ریشههای خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت میشود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژهای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد.»
مقام معظم رهبری: «موفقیت هر ملتى در پیشرفتهاى خود، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان و دشمنان در آن کشور دارد. اینها نسبتشان متعاکس است؛ یعنى هرگاه بیگانه و یک قدرت خارجى نفوذش در بین مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سیاسى بیشتر باشد، این ملت از آیندهاى همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمین شده، فاصلهاش بیشتر است..[3]»
* آیهی ششم، فتح/29: محمد(صلیاللهعلیهوآله) فرستادهی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانهی آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا میدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعدهی آمرزش و اجر عظیمی داده است.
نکته:
مفاد این آیه، با توجه به توصیف امت اسلام با جملهی «فاستغلظ فاستوی علی سوقه» (نیرومندی و بر پای خود ایستادن)، قدرت یافتن مسلمانان و رسیدن آنان به آن درجه از شکوه و عظمتی است که دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند. به طور حتم تا چنین هدفی در عملیات اقتصادی منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پیرو و دنباله رو بیرون نیاورند، نه تنها در صحنهی اقتصاد پیوسته شکست میخورند، بلکه در اخلاق و فرهنگ که منشأ هر گونه شکست مادی و معنوی دیگر است، شاهد سقوط قطعی خود خواهند بود.
مقام معظم رهبری: «اسلام پیروان خود را این جور تربیت میکند: «و الّذین معه اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم تراهم رکّعا سجّدا یبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سیماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛ اینها نشانههاى امت اسلامى است. اینها آن معنویتى است که در آنها وجود دارد؛ آن توکل، آن توجه به خدا، آن تذکر، آن خضوع در مقابل پروردگار. این، خاصیت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام این جور انسانى پرورش میدهد. در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ایمانى، رحیم، مهربان؛ اخوت اسلامى برقرار؛ اما در مقابل مستکبران، در مقابل ظالمان، مثل کوهِ استوار مىایستند؛.»[4]
* آیهی هفتم، ممتحنه/1: ای کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شدهاند!
نکته:
پارهای از مؤمنان که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند در نهان رابطهی دوستی خود را با برخی از مشرکان حفظ کرده بودند تا بدین وسیله کفار مشرک از فامیل و کسانشان در مکه نگهداری کنند و آنها را تحت حمایت خود بگیرند. آیهی یاد شده مسلمانان را حتی از این مقدار مودت و پیوند برحذر میدارد. اکنون که تا این حد رابطه با کافران ممنوع است باید دید اسلام در مورد پارهای از زمامداران کشورهای اسلامی که از نظر بازرگانی، کشاورزی، صنعتی و سرانجام در همهی امور اقتصادی، کشورهای خود را وابسته به کفار، مشرکان و یهود صهیونیست کردهاند، چه نظری دارد..[5]
مقام معظم رهبری: «هر ملتى و کشورى در طول زندگانى ممتد خویش، دورانهایى و حوادثى را مىگذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخى او، بسى تعیین کننده و ماندگار است و مىتواند او را به نیک بختى و عزت و اقتدار، یا سیه روزى و ذلت و حقارت بکشاند. این حوادث هر چند سالها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملتها، در حکم لحظهاى زودگذر است و اگر ملتى در تند باد چنین حوادثى قرار مىگیرد از خود اراده و هوشمندى و ایمان و استقامت نشان دهد قلههاى شرف و بهروزى را فتح مىکند و قدم در جادهى پیشرفت و تعالى مىگذارد و با هر گردنهى دشوار و سنگلاخى مواجه شود از آن عبور مىکند و خود را به هدف مىرساند. ولى اگر ضعف و تن پرورى و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندى و بىارادگى و بىایمانى گریبانگیر او شود آیندهى خود را تباه مىکند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگى مىشود و همهى سختیها و گرفتاریهاى ملل عالم که ناشى از وابستگى و اسارت است پى در پى و به تدریج بر او مىتند و او را دچار بدبختى دنیا و آخرت مىکند.
امروز ایرانى احساس مىکند که خود قادر به ادارهى کشور، قادر بر سازندگى، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتکار و نوآورى است و این همان سرمایهى لایزالى است که هر ملتى را در رسیدن به هدفهاى خود کامیاب مىسازد و همین است که در 20 سال گذشته آن همه افتخارات را در زمینههاى علمى و صنعتى و نظامى و سیاسى نصیب ملت ایران کرده است.»[6](*)
پینوشتها در دفتر نشریه موجود است:
• کارشناس مسایل فرهنگی
* آیهی اول، آل عمران/ 139: و [شما مسلمانان] سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!
نکته:
طبق نص صریح آیهی یاد شده، مؤمنین نسبت به دیگران برتری خواهند داشت. از طرف دیگر میدانیم که یکی از لوازم برتری، بینیازی اقتصادی از دولتهای استکباری و خودکفایی مسلمانان است؛ زیرا بدیهی است که نیاز و احتیاج به دیگران همیشه ملازم با ذلت و اسارت است. از این رو ملتی که بخواهد عزیز و سربلند زندگی کند باید ابتدا خود را از بند اسارت کفار آزاد سازد. چنین ملتی است که سزاوار صفت ایمان است و ملتی که با ذلت و خواری دست نیاز به سوی بیگانه دراز میکند، طبق صریح این آیه، ملت مؤمنی نیست.
مقام معظم رهبری: «فقط مواظب باشید وحدت و شور و احساس تکلیف را در خود حفظ کنید. قرآن به مسلمانها خطاب مىکند و مىگوید: «اگر مؤمن باشید [إن کنتم مؤمنین]، نه از کسى بترسید و نه سست شوید [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ایمان، همین شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همین مىترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[1]
* آیهی دوم، نساء/ 141: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
نکته:
در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولتها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته و درهم تنیدهاند، هم اکنون وابستگی سیاسیای که در بسیاری از کشورهای به ظاهر مسلمان مشاهده میشود، نتیجهی مستقیم وابستگی اقتصادی آنها به ابرقدرتها است.
مقام معظم رهبری: « فراگیرى علم یک مسأله است، تولید علم یک مسألهى دیگر است. نباید ما در مسألهى علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگى ایجاد بشود، یک پیشرفتهایى پیدا خواهد شد؛ در این شکى نیست؛ لیکن دنباله روى، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوى، لازمهى قطعىِ این چنین پیشروى است؛ و این جایز نیست.»[2]
* آیهی سوم تا پنجم، نساء/144، مائده/51 و مائده/57
- ای کسانی که ایمان آوردهاید! کافران را در مقابل مؤمنان برای خود دوست مگیرید. مگر میخواهید برای خدا علیه خودتان دلیلی آشکار قرار داده باشید؟!
- ای مؤمنان! یهود و نصاری را به دوستی مگیرید. بعضی از آنها دوستان بعضی دیگرند. هر که از شما با ایشان دوستی کند خود از ایشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدایت نمیکند.
- ای کسانی که ایمان آوردهاید! با آن گروه از کفار و اهل کتاب که دین شما را به سخریه گرفته، بازیچهاش پندارند دوستی نکنید و از خدا بپرهیزید اگر مردمی با ایمانید.
نکته:
در این آیات میخوانیم: «مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شدهاند و از آن جا که یکی از ریشههای خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت میشود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژهای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد.»
مقام معظم رهبری: «موفقیت هر ملتى در پیشرفتهاى خود، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان و دشمنان در آن کشور دارد. اینها نسبتشان متعاکس است؛ یعنى هرگاه بیگانه و یک قدرت خارجى نفوذش در بین مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سیاسى بیشتر باشد، این ملت از آیندهاى همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمین شده، فاصلهاش بیشتر است..[3]»
* آیهی ششم، فتح/29: محمد(صلیاللهعلیهوآله) فرستادهی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانهی آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا میدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعدهی آمرزش و اجر عظیمی داده است.
نکته:
مفاد این آیه، با توجه به توصیف امت اسلام با جملهی «فاستغلظ فاستوی علی سوقه» (نیرومندی و بر پای خود ایستادن)، قدرت یافتن مسلمانان و رسیدن آنان به آن درجه از شکوه و عظمتی است که دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند. به طور حتم تا چنین هدفی در عملیات اقتصادی منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پیرو و دنباله رو بیرون نیاورند، نه تنها در صحنهی اقتصاد پیوسته شکست میخورند، بلکه در اخلاق و فرهنگ که منشأ هر گونه شکست مادی و معنوی دیگر است، شاهد سقوط قطعی خود خواهند بود.
مقام معظم رهبری: «اسلام پیروان خود را این جور تربیت میکند: «و الّذین معه اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم تراهم رکّعا سجّدا یبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سیماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛ اینها نشانههاى امت اسلامى است. اینها آن معنویتى است که در آنها وجود دارد؛ آن توکل، آن توجه به خدا، آن تذکر، آن خضوع در مقابل پروردگار. این، خاصیت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام این جور انسانى پرورش میدهد. در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ایمانى، رحیم، مهربان؛ اخوت اسلامى برقرار؛ اما در مقابل مستکبران، در مقابل ظالمان، مثل کوهِ استوار مىایستند؛.»[4]
* آیهی هفتم، ممتحنه/1: ای کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت میکنید، در حالی که آنها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شدهاند!
نکته:
پارهای از مؤمنان که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند در نهان رابطهی دوستی خود را با برخی از مشرکان حفظ کرده بودند تا بدین وسیله کفار مشرک از فامیل و کسانشان در مکه نگهداری کنند و آنها را تحت حمایت خود بگیرند. آیهی یاد شده مسلمانان را حتی از این مقدار مودت و پیوند برحذر میدارد. اکنون که تا این حد رابطه با کافران ممنوع است باید دید اسلام در مورد پارهای از زمامداران کشورهای اسلامی که از نظر بازرگانی، کشاورزی، صنعتی و سرانجام در همهی امور اقتصادی، کشورهای خود را وابسته به کفار، مشرکان و یهود صهیونیست کردهاند، چه نظری دارد..[5]
مقام معظم رهبری: «هر ملتى و کشورى در طول زندگانى ممتد خویش، دورانهایى و حوادثى را مىگذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخى او، بسى تعیین کننده و ماندگار است و مىتواند او را به نیک بختى و عزت و اقتدار، یا سیه روزى و ذلت و حقارت بکشاند. این حوادث هر چند سالها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملتها، در حکم لحظهاى زودگذر است و اگر ملتى در تند باد چنین حوادثى قرار مىگیرد از خود اراده و هوشمندى و ایمان و استقامت نشان دهد قلههاى شرف و بهروزى را فتح مىکند و قدم در جادهى پیشرفت و تعالى مىگذارد و با هر گردنهى دشوار و سنگلاخى مواجه شود از آن عبور مىکند و خود را به هدف مىرساند. ولى اگر ضعف و تن پرورى و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندى و بىارادگى و بىایمانى گریبانگیر او شود آیندهى خود را تباه مىکند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگى مىشود و همهى سختیها و گرفتاریهاى ملل عالم که ناشى از وابستگى و اسارت است پى در پى و به تدریج بر او مىتند و او را دچار بدبختى دنیا و آخرت مىکند.
امروز ایرانى احساس مىکند که خود قادر به ادارهى کشور، قادر بر سازندگى، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتکار و نوآورى است و این همان سرمایهى لایزالى است که هر ملتى را در رسیدن به هدفهاى خود کامیاب مىسازد و همین است که در 20 سال گذشته آن همه افتخارات را در زمینههاى علمى و صنعتى و نظامى و سیاسى نصیب ملت ایران کرده است.»[6](*)
پینوشتها در دفتر نشریه موجود است:
• کارشناس مسایل فرهنگی