هر جامعه ای بر طبق یک تقیدات و یک دیدگاه خاصی اداره می شود. الان در فرانسه تاسیس مسجد، داشتن حجاب و استفاده از غذای حلال مورد هجوم مخالفین است. علت چیست؟ اینکه آنها می خواهند آن روحی را در جامعه حاکم کنند که تامین کننده اهدافشان باشد. آن روح و فرهنگ مورد نظرشان نیز در واقع همان روح شیطانی و فرهنگ شیطانی است.

آن مسیری که هر جامعه ای برای خودش در نظر می گیرد این به عنوان دین در آیات و روایات مطرح شده است که امروز با عنوان فرهنگ یا ثقافیه در زبان عربی مطرح می شود.

آنچه به عنوان راه و روش و سبک اصلی خط دهنده به نحوه حرکت و نگرش جامعه در آیات و روایات ملاحظه می شود در حقیقت همان دین و فرهنگ است.

فرهنگ، همه ابعاد مختلف یک جامعه را در بر می گیرد، از لباس پوشیدن و تعاملات مختلف خانواده و جامعه گرفته تا بخش های اقتصادی که برای همه مطرح است و حتی مسائل سیاسی و تمام امور ضروری جامعه.

اینکه رهبر معظم انقلاب از فرهنگ تعبیر به هوایی کردند که انسان استنشاق می کند علتش این است. زیرا همه ابعاد وجود انسان و جامعه را فرهنگ و همان دین خدای تبارک و تعالی در بر می گیرد.

فرهنگ حتی به زوایای نهانی انسان ها نفوذ
می کند و اگر شیطانی و منحرف باشد آنها را سست
می کند و حتی نیت انسان را که یک امر جوانحی است تحت تاثیر مستقیم قرار می دهد. نحوه نگرش به دنیا که میدان عمل برای آخرت است این نیز یک امر دینی و فرهنگی به شمار می رود.

دشمن می خواهد به جای دین خدای متعال که در عالم حکم فرماست امر دیگری را جایگزین کند و جامعه را از مسیر اساسی و مهمی که خدا به عنوان حاکم بر جهان خلقت و صاحب ولایت حقیقی برای انسان در نظر گرفته منحرف کند و به سمت و سوی اهداف و منافع خود سوق دهد.

حکمت ایجاد و تاسیس فرهنگ های مختلف و فرقه های گوناگون و دین های ساختگی همین است. هدف غائی همه آنها این است که از آن مسیر اصلی که خدا برای فطرت بشر قرار داده، مسیر فطرتی که «فطرت الله الذی فطر الناس علیها»
می خواهند این را به انحراف بکشاند. البته آنها به انحراف راضی نیستند و هدف از ریشه برداشتن راه الهی است لکن چون این قدرت و توانایی را نداشتند فعلاً به انحراف راضی شدند.

البته قبلاً هم همین کار را کرده اند و انحرافاتی ایجاد نموده اند و تمام تلاش خود را مصروف داشتند تا کار به کلی از مسیر منحرف شود و کاری که شیطان برای نفاق در نظر گرفته همین است. نفاق یعنی در ظاهر، فرد اظهار به مسیر حق می کند ولی در باطن آن مسیر منحرف را ترویج می کند و
می خواهد جا بیندازد. تا حدودی هم در برخی
زمان ها موفق شده و حتی جوامعی را به طور کلی از راه اسلام خارج کردند مانند جامعه آندلس قدیم و تا جایی که دین آنها را به کلی تغییر دادند.

قرآن کریم هم به این امر اشاره دارد که:

«وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لا النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ.

(اى پیامبر!) هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (آنکه تسلیم خواسته آنان شوى و) از آئین آنان پیروى کنى. بگو: هدایت تنها هدایت الهى است، و اگر از هوى و هوسهاى آنها پیروى کنى، بعد از آنکه علم (وحى الهى) نزد تو آمد، هیچ سرور و یاورى از ناحیه خداوند براى تو نخواهد بود.» (آیه 120 سوره بقره)