اقتصاد

چرا دولت در منصرف کردن مردم از یارانه شکست خورد؟

نباید عوامل اصلی عدم انصراف مردم از یارانه به دلیل تحلیل‌های سطحی مورد اغفال قرار گیرد. شاید بتوان گفت دلیل اصلی پس زدن دست یاری دولت، شکل نگرفتن اعتماد مردم به دولتمردان در این مرحله بود.
امیر صابری- حتما شما هم نظیر این شوخی را شنیدهاید که اگر به تعداد همین افرادی که در مصاحبههای صدا سیما گفتند انصراف میدهیم هم انصراف داده بودند، نتیجه خیلی بهتر میشد. اما به راستی چرا کمپین «نه» به انصراف از یارانهها با شکست مواجه شد؟ مگر نه آنکه قبل از آن علما و روحانیون به همراهی هنرمندان و ورزشکاران مردم را به انصراف از یارانه نقدی تشویق کردند؟

نباید عوامل اصلی عدم انصراف مردم از یارانه به دلیل تحلیلهای سطحی مورد اغفال قرار گیرد. شاید بتوان گفت دلیل اصلی پس زدن دست یاری دولت، شکل نگرفتن اعتماد مردم به دولتمردان در این مرحله بود.

مردمی که در زمان جنگ از طلا و اموال شخصی و فرزندان خود برای کمک به جبههها میگذشتند، مردمی که برای خوشنودی امام از جان خود گذشتند، امروز از ۴۵ هزار تومان نگذشتند؛ شاید چون مردم زندگی و صداقت دولتمردان آن روز را میدیدند و اکنون زندگی مسئولان دولتی را مشاهده میکنند که خانههای اشرافی، اتومبیلهای گرانقیمت، مهمانیهای مجلل و اسراف آمیزشان از چشم مردم مخفی نیست.

یکی دیگر از دلایل ریزش اعتماد مردم، شنیدن خبر انصراف وزرا و دولتمردان که ثروتهای میلیاردی داشتند بود، آیا آنها در چند سال گذشته یارانه دریافت میکردند و یا از یارانهای که نمیگرفتند انصراف دادند تا بقیه ترغیب شوند؟

سومین دلیل را باید رانتخواری و فساد اقتصادی دانست که ریشه اعتماد مردم را میخشکاند. چه بسیار بودند که میگفتند ما نگیریم تا کسی با آن به کانادا مهاجرت کند؟

اما همه مشکل را نباید متوجه دولت دانست. افزایش روحیه سودمحوری و ترجیح نفع فردی به نفع جمعی؛ نتیجه زندگی مصرفی امروزی است. امری که از یک سو سبب میشود حتی بدون نیاز هم از هرگونه درآمدی گذشت نشود و از سوی دیگر به دلیل افزایش هزینههای ناشی از نهادینه شدن روحیه تجملگرایی و چشم و همچشمیهای رایج بین مردم، نتوان انتظار قناعت را داشت.

شاید بخش دیگری از علل را باید در عدم احساس امنیت نسبت به آینده جستجو کرد. همزمانی درخواست چشم پوشی از یارانه با نگرانی از افزایش دوباره قیمت بنزین و گرانیهای متعاقب آن، انتخاب گزینه انصراف را دشوار میکرد.

خاصه آنکه بنزین تنها گرانی وعده داده شده دولت نبود. دولت پیش از درخواست انصراف مردم از یارانهها قبوض گاز، آب و برق را افزایش داد، این باعث شد که مردم یارانه را حداقل برای پرداخت قبوض خود ضروری بدانند.

عدم اعتماد به خرج شدن درآمدها برای بهبود تولید و بهداشت را نیز باید رکن چهارم شکست طرح دولت دانست. به عنوان نمونه وزیر صنعت، معدن و تجارت از احتمال عدم تعلق یارانه به تولید خبر داد، این سخنان متناقض توسط دولت، که از یکسو یارانه انصرافی مردم را صرف بهبود تولید میداند و از سوی دیگر به طریقی آن را انکار میکنند، مردم را بیاعتماد به بهبود اوضاع میسازد. همچنین خبر حقوق و پاداشهای هنگفت مدیران سازمان تأمین اجتماعی سبب شد از دید مردم تضمینی برای خرج شدن یارانهها در زمینه بهبود هزینههای بهداشت باقی نماند.

لحن تهدیدآمیز دولتمردان وگاه تحقیر مردم که حتی صدای رئیس مجلس را نیز بلند کرد، باید بخش دیگری از موثرین بر تصمیم مردم دانست. و شاید از همه مهمتر عدم تبیین مرز واقعی کسانی که مشمول این طرح بودند سبب شد بسیاری خود را مستحق عدم انصراف بدانند که از منظر دولت چنین نبود.

در کل باید اصلیترین رکن این اتفاق را عدم تدبیر در رفتار دولتمردان دانست. امری که در پاسخ مخاطبان روزنامه الکترونیک شما نیز خود را نشان داده است. از میان پاسخ دهندگان به سوال «روش دولت در انصراف از یارانه را درست میدانید؟»، تنها ۶. ۱۸ درصد گزینههای «کاملا» و «تاحدی» را انتخاب کردهاند و ۱۶. ۳۳ درصد گزینه «نه چندان» را برگزیدند. اما ۶۹. ۳۹ درصد از پاسخگویان گزینه «اصلا» را انتخاب کردهاند تا نشان دهند که دولت در گامهای بعد باید بیشتر بیندیشد.

https://shoma-weekly.ir/intDzt