زنان

چرا به چادر اصرار داریم؟

ممکن است کسی پوشش ظاهری خود را به خاطر شرایط اجتماعی یا الزامات محیط و ملاحظات اطرافیان رعایت کند، اما خدای نکرده در درون انسان عفیفی نباشد. من هم با شما کاملاً هم عقیده‌ام که این ظاهر به هیچ وجه جایگزین درون پرهیزکار و عفیف نخواهد شد.
دکتر فهیمه فرهمند پور- آیا واقعاً عفت، حیا و پاکدامنی انسانها به پوشش آنهاست یا به دلشان؟ از واژه پوشش استفاده کردم، چون هم خانمها را در برمیگیرد، هم آقایان را. از واژه چادر استفاده نکردم که فقط مختص خانمها باشد. کدام یک از این مسائل انسان را بهشتی میکند و کدام یک جامعه را میسازد؟ چرا در جامعه ما بیشتر به حجاب بیرون پرداخته میشود تا عفت درون؟

این سئوال نکته مهمی را در بر دارد، اما سئوالی که متقابلاً میپرسم این است که چرا اینها را به نحوی در کنار هم قرار میدهید که گویا باید یکی باشد و یکی نباشد؟ به این معنی که ما یا باید پوشش ظاهر داشته باشیم یا عفت درون و چون هر دو را نمیتوانیم داشته باشیم باید یکی از آنها را انتخاب کنیم و حالا سئوال شما این است که باید عفت درون را انتخاب کنیم یا پوشش بیرون را؟ میخواهم بگویم شکل سئوال محل تأمل دارد. اگر بخواهیم نگاه آرمانی داشته باشیم ـآرمان نه به معنای دست نیافتنی، بلکه به عنوان چیزی که به آن نمره ۲۰ میدهیمـ این است که عفت در همه قالبها مهم است. عفت در پوشش، عفت در گوش، عفت در منش، عفت به عنوان یک فضیلت عمیق اخلاقی برای زنان و مادران بایستی تأمین شود. در این مسئله ابداً تردید نکنید.

آیا عفاف ظاهری که آن را در پوشش و حجاب اسلامی میبینیم میتواند جایگزین عفت درونی شود؟

من میگویم قطعاً نمیتواند. یعنی ممکن است کسی پوشش ظاهری خود را به خاطر شرایط اجتماعی یا الزامات محیط و ملاحظات اطرافیان رعایت کند، اما خدای نکرده در درون انسان عفیفی نباشد. من هم با شما کاملاً هم عقیدهام که این ظاهر به هیچ وجه جایگزین درون پرهیزکار و عفیف نخواهد شد.

نکته سوم این است که من احتمال عکس این را خیلی ضعیف میدانم. یعنی فرض کنید بگوییم باید عفت درون را تقویت کنیم و توسعه بدهیم و با پوشش ظاهری هیچ کاری نداشته باشیم. میخواهم بپرسم ملاک داوری در مورد افراد چیست؟ اگر کسی را که در خیابان دارد راه میرود نگاه کنید. آن آقا یک استاد دانشگاه باشد و آن خانم یک قاضی دادگستری یا آن خانم یک معلم باشد و... و به لباس آنها نگاه کنید و بگویید نه! استاد دانشگاه نیست. از لباسش پیدا است که مثلاً یک دستفروش است. دستفروشی بهجای خودش خیلی محترم است، اما نقشهای مختلف اجتماعی در جای خود قابل بررسی هستند. انتظار دارید استاد دانشگاه لباسی بپوشد که نماینده هویت، تشخص، نقشهای اجتماعی و قالبهای تحصیلی او باشد. آیا شما با این داوری مشکل دارید؟ یعنی اگر کسی لباسی بپوشد که شایسته موقعیت اجتماعی او نیست، او را مورد انتقاد قرار نمیدهید؟ حقیقت این است که لباس بیش از آنکه یک پوشش ظاهری تلقی شود، بخشی از هویت اجتماعی و فکری ما هم هست، بنابراین تأکیدم این است که باید به گونهای لباس بپوشیم که درون عفیف ما را به خوبی نشان بدهد. مثالی میزنم. خدای نکرده آدم نامربوطی که میخواهد مزاحم خانمی شود و میخواهد جلوی پای خانمی بوق بزند و عبور کند، اگر امکان انتخاب برایش باشد، در مقابل یک خانم محجبه بوق میزند یا در مقابل یک خانم بد پوشش؟ یعنی خانم بد پوشش به دیگران اجازه میدهد در مورد او احتمال ضعف اخلاقی بدهند. کسی میگوید من حجاب کاملی دارم، اما بارها اتفاق افتاده است ماشینهایی میایستند و بوق میزنند. پاسخ من این است که آن آقا اگر قطعاً قصد داشت خانمی را سوار کند، جلوی پای شما بوق نمیزد. آن آقا اتفاقاً تعمد داشته است شمایی را که با حجاب هستید اذیت کند. این در واقع نوعی واکنش به رفتار درست شما بوده است. ممکن است یک شاگرد بازیگوش بخواهد سر کلاس معلمش را اذیت کند. ممکن است یک آدم بیمار بخواهد خانم محترمی را اذیت کند. اینکه کسی بخواهد یک خانم محترم را اذیت کند، متفاوت است با اینکه کسی به دنبال یک همراه برای مقاصد شیطانی باشد. نکته دیگر این است که احتمال دارد بعضی از آدمهای ناسالم از پوشش شما استفاده کرده باشند و آن آقا اگر خدای نکرده این تجربه را کرده باشد که این خانم ظاهراً با حجاب رفتار غیر عفیفانهای داشته است، متأسفانه این خطر در انتظار همه ما هست.

* رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان
دانشگاه تهران

https://shoma-weekly.ir/1z8fDe