اندیشه

پنج واکنش جهان معاصر به مساله استعمار فرا نوین

انقلاب اسلامی ایران با مجموعه ای از تفکرات و آرمانها به وقوع پیوست که برخی در سطح ملی برخی در سطح جهان اسلام و برخی برای همه مردم جهان دارای پیام های مهم و راهگشایی بود غالب این آرمانهای بزرگ از بیانات و دیدگاههای امام امت خمینی کبیر رحمت اله علیه برآمده بود و همین مبدا الهی کافی بود که در مقصد الهی همچون دلهای آزادگان جهان نیز فرود آید و چنین شده که هم اکنون انقلاب اسلامی در بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.
سید محمد صادق شیرازی- انقلاب اسلامی ایران با مجموعه ای از تفکرات و آرمانها به وقوع پیوست که برخی در سطح ملی برخی در سطح جهان اسلام و برخی برای همه مردم جهان دارای پیام های مهم و راهگشایی بود غالب این آرمانهای بزرگ از بیانات و دیدگاههای امام امت خمینی کبیر رحمت اله علیه برآمده بود و همین مبدا الهی کافی بود که در مقصد الهی همچون دلهای آزادگان جهان نیز فرود آید و چنین شده که هم اکنون انقلاب اسلامی در بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.

یکی از این آرمانهای بزرگ و الهی امام امت برای همه مردم جهان پیام استقلال جویی و نفی وابستگی به استعمار گران و به تعبیر ایشان مستکبرین بود. این تئوری با اندکی تفاوت توسط برخی مکاتب ضد امپریالیستی (اعم از ناسیونالیست یا سوسیالیست) القا شده بود که البته بعضا این دیدگاهها اساسا برای نفی گرایش به غرب و زمینه سازی برای گرایش به بلوک شرق طرح می شد.
اما آنچه مسلم است اغلب کشور های در حال توسعه و یا توسعه یافته جدید در مسیر طی مراحل تویعه کشور خود یک بار به این مساله استقلال و مدل استقلال خود پاسخ داده اند و همان پاسخ تعیین کننده شرایط امروز توسعه ای آنان است در این بررسی بر آن هستیم تا با ارائه یک دسته بندی سر انگشتی به بررسی انواع مدلهای برخورد با این تئوری بزرگ امام امت در زمینه عدم وابستگی کامل بپردازیم و البته عواقب آنها را نیز مقایسه کنیم.

نخست : کشور هایی که در مدل توسعه یا توسعه مجددد خود طرفدار وابستگی و جلب حمایت کامل از سوی غرب بوده اند
این کشور ها خود به دو دسته تقسیم می شوند که طبیعتا زحمت تعیین قرار گرفتن کشور مدنظر در هریک از این دو دسته را هم خود غربی ها یعنی کشور های بزرگ صنعتی بالاخص آمریکا می کشند

الف کشور های ویترین:
این دسته کشور هایی هستند معدود، که به دلایل خاص در دوره جنگ سرد به ویترین موفق بودن الگوهای عملی سرمایه داری در برابر مدل شکست خورده سوسیالیستی تبدیل شدند و به همین دلیل غرب این کمک را نمود و این اجازه را داد که چنین کشورهایی به طور سریع رشد اقتصادی کنند و حتی درهای کشورهای غربی و مستعمراتشان را هم به سوی محصولات صنعتی آنان گشود تا به راحتی برای محصولات خود بازار بیابند و در عرصه بین الملل به تولید کننده های صنعتی  تبدیل شوند.
آلمان غربی در برابر آلمان شرقی (که بعد ها آلمان شرقی را هم در خود ذوب و منحل نمود)
کره جنوبی به عنوان ویترین بسیار موفق عمل به الگوی سرمایه داری در برابر کره شمالی که ویترین بسیار ناموفقی از اجرای مدل کمونیسم بود
ترکیه مرز ناتو در مقاومت مقابل گسترش حوزه اقتدار شوروی سابق و اخیرا الگوی سکولار توسعه اسلامی برای موج جدید اسلام گرایی در کشورهای خاورمیانه

ب کشور های حیاط خلوت:
این دسته غالبا شامل کشور هایی مثل کشور های حوزه آمریکای لاتین و یا افریقای مرکزی و جنوبی است. این کشور ها از آنجایی که در کانون توجه انقلابات و رسانه ها قرار نداشتند و به عنوان حیاط خلوتی برای جهان سرمایه داری به حساب می آمدند نیازی به کمک برای پیشرفت آنها دیده نمی شد از این رو بود که اگر چه این کشور ها هم دقیقا مثل چهار کشور فوق الذکر توصیه های سرمایه داری بالاخص از روی نسخه های نوشته شده صندوق بین المللی پول و بانک جهانی اجرا نمودند؛ اما جالب اینجاست که دقیقا نتایج برعکسی دستگیرشان شد.
و به آثاری چون  تبدیل شدن به کشورهایی وابسته، سقوط ازاد ارزش پول ملی در حد شکل گیری ارقام تورمی 300 درصدی در یکسال و مانند آن منجر گردید تا جایی که افزایش این فشار های اقتصادی ناشی از تبعیت بی چون و چرا از امریکا در عرصه اقتصاد منجر به  شکل گیری موج جدیدی از بیداری و اعتراض در عرصه چنین کشورهایی در سالهای اخیر گردید. برخی مجددا به دامان راههای نجات سوسیالیستی و چپ گرایانه افتادند و مانند ونزوئلا و اروگوئه شبه انقلابات دموکراتیکی به رهبری چاوس و اورتگا رقم زدند. و برخی به سرمایه داری ملی گرایانه و استقلال طلبانه روی آوردند که از نمونه های موفق آن می توان به برزیل که این روزهای یک پایه اصلی از گروه اقتصادی بریک (چین روسیه هند و برزیل) در برابر آمریکاست و همچنین آرژانتین اشاره کرد. گفتنی است اقدامات آمریکا در ترور  بیولوژ‍یک رهبران جدید برزیلی و ونزوئلایی نشان از خطر شدید این نوع جدید بیداری در این کشورها صرف نظر از گرایش سوسیالیستی یا لیبرال آن دارد.

پس مشاهده کردیم که مدل اول تنها در مورد کشورهایی که قرار بوده نقش ویترین الگوی سرمایه داری را بازی کنند جواب داده است و مابقی کشورهایی که این الگو را اجرا کرده اند یا چون آمریکای لاتینیها امروز پیشمانند و یا چون آفریقائیان در آتش جنگهی داخلی و استبداد های منصوب از خارج می سوزند و کماکان همه منابعشان در حال چپاول است و در ازای مختصر درآمدی هم که از صادرات مواد خام کشورشان به کشور های صنعتی دریافت می کنند دوباره کالاهای همان کشور ها را خریداری می کنند که ای بسا با مواد اولیه خودشان درست شده باشد.


دوم مدل استقلال جویی کشور های نو استقلال یافته یا انقلابی با تئوری غیر اسلامی
 این تئوری ها با اندکی تفاوت نسبت به تئوری استقلال طلبی انقلاب اسلامی  توسط برخی مکاتب ضد امپریالیستی (اعم از ناسیونالیست یا سوسیالیست) القا شده بود که البته در نهایت در درون چنین مدلهایی نفی وابستگی به غرب و اندک اندک وابسته شدن به بلوک شرق منتج می شد مانند انقلابهای مصر و سوریه و جمهوری عراق در ابتدای کار، که البته چون در این مدلها نفی وابستگی به غرب با نوعی وابستگی دیگر جایگزین می شد این کشور ها اغلب بعد از فروپاشی بلوک شرق مجددا به حیاط خلوط آمریکا تبدیل شدند.
شاید بتوان به عنوان  آخرین نمونه کامل از این مدل خنده آور و همزمان تاسف بار به کشور مظلوم لیبی اشاره کرد که پس از سالها استعمار توسط بلوک شرق و استبداد حاکم ظالمی چون قذافی ، مجددا به حیاط خلوت مشترک غربی ها تبدیل شد و نتیجه همه آرمانهای مجاهدینی چون شهید عمر مختار مشتی شعار دروغین قذافی شد و انقلابی که نفت را از دستان ایتالیا خارج کرده دودستی به روسها داد و اکنون پس از چهل و اندی سال مجددا دوباره جای پای ایتالیایی ها البته به همراه و به مدد آمریکائیان باز شد!!

کاری که امروز روسیه و چین هم بدشان نمی آید به با خالی کردن پشت سوریه به غرب اجازه دهند با این کشور هم انجام شود و اگر نبود اشتراک مواضع نسبی سوریه با ایران و تبعیت آن در برخی از اگلوهای سیاسی از ایران مثل عدم سازش با اسرائل و استفاده از بسیج های مردمی در سالهای اخیر، چه بسا این کشور هم دقیقا به سرنوشتی هم چون لیبی دچار شده بود.

سوم مدل عدم استقلال جویی به طور کامل:
شاید باورش برای خیلی ها سخت باشد ولی برخی کشور هایی که امروز به عنوان کشورهایی پیشرفته از آنها یاد می کنیم اصلا استقلال ندارند و همچنان از نظر سیاسی جزئی لاینفک از خاک کشور مادر محسوب می شوند خوب بدیهی است که چنین کشورهایی نیز در رشد اقتصادی موفقیتهای بی نظیری داشته باشند زیرا به اصطلاح رقیب کشورهای بزرگ سرمایه دار نبوده بلکه بخشی از آنها محسوب می شوند از این جمله اند کشورهایی همچون استرالیا، کانادا و نیوزیلند که همچنان جزئی از خاک انگلستان بوده و اگرچه پارلمان منتخب مردم نخست وزیر را انتصاب می کند ولی مقام مافوق نخست وزیر رییس جمهور نیست بلکه «فرماندار کل» است که مستقیما توسط شخص شخیص ملکه بریتانیا منصوب می گردد! و اصولا مدل حکومتی این کشورهای در تصور عموم مردم آزاد! و دموکراتیک! اصلا جمهوری نیست بلکه نوعی وابسطه سلطنتی است.
همچنین است نسبت جزایر گویان به فرانسه و باز هم جزایر مارشال، «میکرونزیا» و «پالائو» همه بخش‌های سابق اراضی تحت قیمومیت آمریکا در جزایر اقیانوس آرام هستند و به عنوان ایالات آزاد آمریکا به شمار می‌آیند و حتی کد پستی آن‌ها با آمریکا مشترک است. این کشورها «مجموعه متحدین آزاد» آمریکا را تشکیل داده‌اند و به همین جهت مجبورند از سیاست خارجی آمریکا تبعیت کنند.
طبیعی است هزینه این توسعه اقتصادی وابستگی مطلق است و بس چنانکه تنها در یک نمونه تبلیغاتی چند سال پیش هزینه سفر ملکه برتانیا به استرالیا که بیش از چندصد میلیون پوند هزینه برداشت همه از محل خزانه استرالیا تامین شد و موجبات خشم فراوان مردم این کشور را فراهم کرد.

مدل چهارم سرمایه داری ملی
مدل «سرمایه  داری ملی» یعنی اقتصاد آزاد اما نه به صورت مدل توصیه ای عموم لیبرالها یعنی مدل تقسیم کار بین الملل بلکه مدل فردریک لیست که توصیه کننده مدل «سرمایه  داری ملی» است . فرق این با مدل اصلی سرمایه داری چیست؟ در مدل های اقتصاد کلاسیک و سرمایه داری شناخته شده معمولا به کشورها توصیه می شود که برای حداکثر شدن سطح رفاه خود در جامعه به تولید کالاهایی رو باورند که در ساختن آنها مزیت نسبی دارند و تولید بقیه کالاها راب ه دیگر کشور ها بسپارند و با سود بیشتری که از تخصص یافتن در تولید جند کالای خاص (که در آنها مزیت دارند ) به دست می آورند برای خرید سایر کالاهای مورد نیاز خود از سایر کشورها اقدام کنند.

این مدل مدلی بوده که همواره اجرای آن به وابستگی کامل کشورها منجر می شده زیرا پس از این که کشوری عادت به تامین بیشتر نیاز های خود از بازارهای بین المللی نمود که البته بیشتر این ازار ها در انحصار چند کشور بزرگ صنعتی است پس از آن دیگر مقالبه او با آنها و عدم تبعیت او از سیاستهای دیکته شده آنان غیر مکن می گردد و در چنین شرایطی بازگشت به حالت قبل یعنی تامین عمده مایحتاج کشور از داخل نیز به سادگی ممکن نخواهد بود.

اما در مدل «سرمایه  داری ملی» یعنی الگویی که اولین بار «فردریک لیست» اقتصاددان آلمانی ساکن آمریکا از آن برای استقلال اقتصادی آمریکا در برابر استعمار اقتصادی  انگلستان استفاده کرد. وی گفت تنها مساله مزیت نسبی نیست که توجیه کننده تخصص یافتن یک کشور در تولید یک یا چند کالا است؛ بلکه با تعریف کالاهای استراتژیک (یعنی کالاهایی که کشور به آنها وابسته است مثل اهم مواد غذایی و تسلیحات نظامی و ... ) کشور تلاش می کند که این کالا ها را حتی با صرف هزینه های بیشتر در داخل تولید کند و با استفاده از حقوق گمرکی از تصرف این بازار ها توسط دیگرکشور ها جلوگیری به عمل می آورند تا اقتصاد کشور در مورد کالاهای اساسی و استراتژیک مورد تهاجم موج واردات واقع نشود و کشور موفق شود با این مدل رفته رفته به عنوان یک اقتصاد پویا در عرصه بین الملل شناخته و به باز کردن جای پای خود در میان سایر کشور ها موفق گردد.
در مورد کشورهایی که با استفاده از این مدل موفق به احیای اقتصاد خود شده اند می توان به چین و برزیل و تاحدودی هم کشور هند اشاره نمود.

مدل پنجم: در جستجوی الگوی اسلامی - ایرانی
در این میان انقلاب اسلامی ایران از آغاز تحقق تا کنون تمامی مدل های فوق را نفی کرده و به دنبال طراحی مدل منحصر به فردی در استقلال اقتصادی است. مدلی که استقلال را در گروه عدم ارتباط نمی بیند و  به انزوای اقتصادی همچون کره شمالی منجر نمی  نگردد اما در عین حال ارتباط را به هر قیمتی هم نمی پذیرد و  به سرنوشت مدل های فوق الذکر نیز دچار نمی گردد گرچه این مدل هم اکنون در حال شکل گیری است و برای بررسی کامل آن هنوز زود است ولی از آنجا که سایرتجربه های فوق همه برگرفته از اندیشه های غربی بوده و هریک به تبع مشکلاتی نیز برای کشور ها آفریده اند که بعضا از به مزایای آن نمی ارزد؛ باید دانست که این تلاش جمهوری اسلامی ایران در ارائه مدل بومی و اسلامی نه تنها از همه جهت به سود ملت ایران بوده بلکه می تواند به ارائه مدلی بین المللی منجر گردد که گروهی از کشور های استقلال جو را در زمره  استفاده کنندگان از مدل ایرانی – اسلامی استقلال اقتصادی قرار دهد.


https://shoma-weekly.ir/JllnBL