گرچه وزارت ارشاد بعد از دومین پردهبرداری از پروژه کشف حجاب از ممنوعالتصویر و ممنوعیت کاری این دو تن بازیگر خبر داد؛ اما موضعی قاطع از سوی کسانی که خود را متولی حوزه عفاف و حجاب میدانند اتخاذ نشد تا بیش از پیش یک گمان و تردید در اذهان عمومی در خصوص چرایی این اباحهگری رخ دهد؛ البته چنین حرکاتی تا پیش از این نیز مسبوق به سابقه بود که بازهم میتوان برای آنها یک تفاوت عمده قائل شد؛ زیرا تا پیش از این زنانی که در قالب هنرمند شناخته شده بودند تصویر کشف حجاب کردنشان به یکباره از رسانههای بیگانه و شبکههای ماهوارهای پخش میشد؛ ولی امروز این کشف حجاب در فضای مجازی که فاقد فیلترینگ بوده و در دسترس عمومی افراد است رخ داده، به هر ترتیب اعمال چنین حرکاتی اگر هم سازماندهیشده نباشد در ترویج اباحهگری فرهنگی که خود به مثابه یک ضد فرهنگ تلقی میشود مؤثر است و میبایست به آن به چشم یک ضدفرهنگ نگاه و با آن به شکل بسیار جدی مقابله گردد.
محدثه علوی منش- ماجرا درست شبیه یک خط سیر یکسان آغاز شد؛ ابتدا امر به معروف و نهی از منکر به واسطه مجری قانون با تعابیری متفاوت از آنچه در افکار عمومی و مطابق شرع بود، تاویل گردید و سپس برخورد در برابر بیحجابی که به واسطه نیروی انتظامی صورت میگرفت مورد نقد جدی واقع شد، همزمان با اینکه این سیر آرام و بی صدا دنبال میشد، موج تازهای از مدهای گوناگون و پوششهایی که در نگاه اول هم به مشتری میفهماند که رنگی از پوشیدگی ندارد از طریق کالای قاچاق، تبلیغات ماهوارهای در خلأ وجود ساماندهی حقیقی برای پدیده مد و لباس وارد کشور و شبکه عرضه پوشاک شد، این روند اما زمانی خودش را بیش از پیش آشکار کرد که معاون پارلمانی دولت تدبیر و امید ادعای حجاب انتخابی را مطرح کرد و هرچند این ادعا خیلی زود توسط وی به انکار تبدیل شد؛ اما به نوبه خود تاثیرات ضد و نقیضی را به همراه داشت، این درحالی بود که در یک بازه زمانی کوتاه اقداماتی نظیر اجرای اپرای عاشورا به مناسبت آغاز ایام سوگواری امام حسین(ع) با تک خوانی یک زن در تمرین و همچنین عادیسازی حضور زنان در میان دستجات عزاداری مردانه نیز انجام شد. این اقدامات هرچند در نگاه اول بوی به تحریفکشاندن عزاداری عاشورا و واقعه عظیم کربلا را میدهد؛ اما به نوبه خود میتواند یک قطعه از پازل اباحهگری در حوزه زنان و خانواده را تکمیل نماید. پازلی که یک قطعه دیگر آن از طریق دنیای مجازی و از طریق شبکههای اجتماعی میتواند تکمیل شود.
سناریوی تازه این بار از طریق عدهای از افراد دست چندمی که تنها از سر عقدهگشایی برای کمی دیدهشدن هنرهفتم را ابزار مناسبی یافته بودند کلید خورد، در فاصله زمانی کوتاه دو نفر از به اصطلاح بازیگران سینما در صفحه اجتماعی خود اقدام به کشف حجاب کرده بودند، این اقدامات که تا پیش از این از آن سوی آبها هدایت و به واسطه افرادی نظیر جوجه اردک زشت لندننشین، با قصد رفع حجاب و اباحهگری اجرا میشد، امروز به واسطه این زنان برای عادیسازی موضوع بی حجابی کلید خورده است.
گرچه وزارت ارشاد بعد از دومین پردهبرداری از پروژه کشف حجاب از ممنوعالتصویر و ممنوعیت کاری این دو تن بازیگر خبر داد؛ اما موضعی قاطع از سوی کسانی که خود را متولی حوزه عفاف و حجاب میدانند اتخاذ نشد تا بیش از پیش یک گمان و تردید در اذهان عمومی در خصوص چرایی این اباحهگری رخ دهد؛ البته چنین حرکاتی تا پیش از این نیز مسبوق به سابقه بود که بازهم میتوان برای آنها یک تفاوت عمده قائل شد؛ زیرا تا پیش از این زنانی که در قالب هنرمند شناخته شده بودند تصویر کشف حجاب کردنشان به یکباره از رسانههای بیگانه و شبکههای ماهوارهای پخش میشد؛ ولی امروز این کشف حجاب در فضای مجازی که فاقد فیلترینگ بوده و در دسترس عمومی افراد است رخ داده، به هر ترتیب اعمال چنین حرکاتی اگر هم سازماندهیشده نباشد در ترویج اباحهگری فرهنگی که خود به مثابه یک ضد فرهنگ تلقی میشود مؤثر است و میبایست به آن به چشم یک ضدفرهنگ نگاه و با آن به شکل بسیار جدی مقابله گردد.