محمد اکبرزاده- شهید مرتضی مطهری( فیلسوف، متکلم و مفسر قرآن(،از نظریهپردازان نظام جمهوری اسلامی ایران بود که از سوی امام به عنوان عضو شورای فقاهتی موتلفه اسلامی منصوب شده بود. وی قبل از انقلاب عضو انجمن سلطنتی فلسفه و استاد دانشگاه تهران بود. بعد از انقلاب به ریاست شورای انقلاب منصوب شد. امام خمینی(ره) علاقه زیادی به وی داشت، تا بدانجا که بعد از شهادتش فرمود:"مطهری پاره تن اسلام و حاصل عمر من بود".
فعالیتهای سیاسی - فرهنگی
شهید مطهری در دوران تحصیل هم فکر و یار و یاور سازمان اسلامی و انقلابی فدائیان اسلام بود. در ماجرای 15 خرداد 1342 به دلیل ارتباط نزدیک با گروههای گوناگون جامعه، به هدایت قیام مردم تهران پرداخت، رژیم استبدادی به دنبال سخنرانی آن شهید بر ضد شخص شاه در شب پانزدهم خرداد، ایشان را دستگیر و روانه زندان کرد، بعد از قیام 15 خرداد و آزادی مطهری و امام خمینی و نیز علمای دیگر، تشکیلاتی به نام هیأت های مؤتلفه پدید آمد که با اتحاد و انسجام هیأت های مذهبی شکل گرفت و اعضایش نیروهای مخلص و فداکار و تابع ولی فقیه بودند، مؤسسین این تشکل از امام خواستند برای هدایت آنان در فکر و عمل نمایندگانی معین کند که امام خمینی(ره) آیت اللّه مطهری را که از قبل با این هیأت ها رابطه ای تنگاتنگ داشت به عنوان یکی از نمایندگان خویش معرفی کرد.
نطق تاریخی ایشان بر ضد صهیونیسم در عاشورای سال 1390 ق، اسفند 1348 در حسینیه ارشاد به دستگیری وی انجامید، یکی از مهم ترین اقدامات سیاسی شهید مطهری تلاش برای اتحاد جهان اسلام و حمایت از موضوع فلسطین بود. او پس از آتش زدن مسجد الاقصی در 30 مرداد 1348 توسط صهیونیست ها، فعالیت خود را برای دفاع از آوارگان و مظلومین سرزمین فلسطین پی گرفت و در سال های 1348 و 1349 ش، حسابی مشترک به نام ایشان، علامه طباطبایی و سید ابوالفضل زنجانی افتتاح شد و مبالغ جمع آوری شده را شهید محلاتی به مکّه برد و در آن جا تحویل فلسطینی ها داد.
فعالیتهای علمی- فرهنگی
پس از حادثه ترور حسنعلی منصور، وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت و مسجد جامع نارمک ادامه داد. به طور کلی او به یک نهضت اسلامی معتقد بود و برای اسلامیکردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود. حساسیت اینگونه فعالیت فرهنگی خصوصاً در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ و ظهور پدیده التقاط به اوج خود رسید. گذشته ازامام خمینی(ره)، شهید مطهری نیز دیگران را از همکاری با سازمان"مجاهدین خلق ایران" بازمیداشت. همچنین در طول این سالها، مطهری با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، "جامعه روحانیت مبارز تهران" را بنیان گذارد.
عدالت در اندیشه شهید مطهری
ایشان در بحث عدالت ابتدا به 4 تعریف (موزون بدون، تساوی، رعایت حقوق افراد و رعایت قابلیت ها) از تعاریف عدل اشاره می کند که غیر از مورد آخر بقیه به عدالت اجتماعی اختصاص دارد. استاد پس از بحث درباره تعاریف، مورد صحیح آن را این می داند که مساوات در قانون صورت گرفته و افراد را به یک چشم بنگرند. قانون نباید بین افراد تبعیض قایل شود؛ بلکه استحقاق ها را رعایت کرده و حق را به ذی حق بدهد. به عبارت دیگر افرادی که از لحاظ خلقت در شرایط مساوی هستند، قانون نیز باید نسبت به آنها مساوات را رعایت کند. در باب منبع و تقسیم عدل، به نظر ایشان حقوق طبیعی و قرآن منشأ عدل بوده، عدالت فردی زیر بنای عدالت اجتماعی و عدل الهی زیر بنای عدالت فردی می باشد. استاد مرتضی مطهری جنبه های آثار عدالت را در چند مورد می شمرد که اهم آنها عبارتند از: تأثیر در افکار و عقاید، تأثیر در اخلاق فردی و تأثیر در رفتار عمومی. به نظر ایشان هرگاه توده ملت به حقوق حکومت وفادار باشند و حکومت حقوق مردم را اداء کند، آن وقت است که «لیقوم الناس بالقسط» مصداق یافته و نشانه های عدالت ظاهر می گردد. اجرای عدالت نیز مبتنی بر عمل به قانون با پشتوانه معنویت اسلامی می باشد که راه رسیدن به آن هم جلوگیری از تبعیض در جامعه با ایجاد مسابقه بقاء می باشد. در این نظام باید تلاش نمود تا افراد با رضایت، حقوق خودشان را به دیگران اعطاء کنند؛ البته دولت هم موظف است تا عدالت را در جامعه برقرار نماید. لذا هر نظامی که در اجرای صحیح عدالت در جامعه منحرف گردد، مطمئنا شرایط ایجاد یک انقلاب و نظام دیگر را فراهم می آورد.
آزادی در اندیشه شهید مطهری
تقوا در درجه اول و بطور مستقیم از ناحیه اخلاقی و معنوی به انسان آزادی می دهد و او را از قید رقیت وبندگی هوا و هوس آزاد می کند، رشته حرص و طمع و حسد و شهوت وخشم را از گردنش بر می دارد، ولی بطور غیر مستقیم در زندگی اجتماعی هم آزادی بخش انسان است، رقیت هاو بندگی های اجتماعی نتیجه رقیت معنوی است، آن کس که بنده و مطیع پول یا مقام است، نمی تواند از جنبه اجتماعی، آزاد زندگی کند لهذادرست است که بگوییم عتق من کل ملکه، یعنی تقوا همه گونه آزادی به انسان می دهد.
نظر شهید مطهری در باب آسیب شناسی دینداری
ایشان در کتاب «علل گرایش به مادیگری» یکی از علل گرایش به مادیگرایی را همین مفاسد اخلاقی ذکر می کنند و می گویند: "وقتی یک کسی در مسیر مفاسد اخلاقی افتاد، فساد اخلاق زمینه اعراض او از دین می شود؛ چون دین را مزاحم تمنیات خود می بیند و اگر جامعه ای پاک باشد به انحای گوناگون، مستعد دینداری می شود و اگر در جامعه ای فساد باب شود، مردم از دین دور می شوند خصوصا جوانها".