اما نقش خواهران سه قلو (مشارکت، مجاهدین، کارگزاران) در فتنه ۸۸ در وقایع پس از انتخابات نقش غیرقابل انکاری است. اصلاحطلبان که شکست خود را قطعى مىدانستند، فرایند تشکیک در سلامت انتخابات را رقم زدند. آنان با طرح کمیته صیانت از آراء تاکتیک فرار به جلو را برگزیده بودند و بر طبل اعتراض و القاء تقلب در انتخابات کوبیدند. نامزد حزب مشارکت و اصلاحطلبان در عین ناباورى قبل از پایان شمارش آراء خود را ابتدا پیروز انتخابات نامید و پس از مدتى بدون دلیل و بیان مستندات، بهجای بازشمارى آراء صندوقهاى اخذ رأى خواستار ابطال انتخابات گردید و بحرانآفرینى و ایجاد درگیرى را در دستور کار خود قرار دادند. حزب مشارکت نقش مهمی در اشاعه اخبار دروغ و گمانه زنیهای محفلی خود بهعنوان اخبار رسمی داشت و به عنوان حلقه اصلى ستاد میرحسین موسوى، ضمن حمایت از وى در اردوکشى خیابانى هواداران، فضاى رسانهاى جریان دوم خرداد را در ایجاد وحدت و اتحاد میان معترضین و امیدبخشى به آنان و همچنین پیوند این رسانهها با اپوزیسیون خارجنشین و فراریان اصلاحطلب و مشارکتى مهیا ساخت. اعضاى حزب مشارکت در بسیارى از ناآرامىها حضور داشته و به تحریک اغتشاشگران پرداختند که چند تن از اعضاى حزب مشارکت توسط دستگاه امنیتى کشور دستگیر شدند. دستگیرى سرشاخههاى افراطى جریان دوم خرداد تأثیر بسیارى بر آرامسازى اوضاع و فروکشکردن فتنه ۸۸ داشت.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در واقع یک گروه منشعب شده از سازمان منافقین (مجاهدین خلق) بود که با پسوند جعلی پیلهای دور خود تنید. اعضای این سازمان از تئوریسینهای رابطه با آمریکا هستند. سازمان مجاهدین راه افتادن موج سبز، رشد آراء موسوی، احمدینژاد به مرحله دوم رفته و القاء پیروزی قطعی را زمینه سازی کرد.
اما حزب کارگزاران به اصطلاح سازندگی ازجمله احزابی بود که در فتنه ۸۸ نقش قابل توجهی را ایفا کرد. این حزب بیانیهای درحمایت از میرحسین موسوی میدهد؛ در حالی که کرباسچی دبیرکل کارگزاران مسئول ستاد انتخاباتی مهدی کروبی بود و این دقیقاً تقسیم کار آشکاری بود که در کنار اقدامات پشت پرده وابستگان این حزب، از جمله صرف هزینههای کلان از بیت المال یا رانتهای بهدست آورده در سالهای گذشته برای پیروزی جریان فتنه در انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفته بود. با اظهار نظرهای اعضای حزب کارگزاران سازندگی و اینکه خود آنها حزبشان را لیبرال دموکرات مسلمان میدانند و معتقد به جدایی دین از سیاستاند. این حزب را نمیتوان در چارچوب نظام اسلامی تصور کرد.
مجمع روحانیون نیز از این احزاب و ضد انقلاب خارجنشین جا نمانده و بر طبل تقلب کوبید و خواهان ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن شد و دعوت به راهپیمایی کرد که حوادثی مثل آتش زدن مسجد لولاگر و شهادت ۱۰ نفر و انفجار بمب در حرم امام خمینی (ره) را باعث شد. اینان حضور مردم را در انتخابات ناآگاهانه میدانند. مجمع روحانیون نیز به مثابه یک حزب رسماً به ضد انقلاب پیوست و بهجای مرزبندی با دشمن به مرزبندی با نظام پرداخته و در بیانیه خود نظام را غیر مردمی خواند.
حرکات کف خیابانی که کشور را دچار یک موضوع امنیتی پیچیده کرد، در جلسات این آقایان طراحی میشد. تفکر آقایان مبتنی بر نگاه لیبرال دموکراسی است و برای بازگشت به قدرت از هر شیوه غیراخلاقی استفاده میکنند.
خواهران سه قلو به مثابه دست خبیث شیطان بزرگ آمریکا در ایران عمل میکردند و این لکه ننگی برای بعضی از افراد و گروههای اصلاحطلب موجود در کشور و حتی در استان که هنوز بر طرفداری از سه جبهه کفر و فتنه پای میفشرند و سینه چاک میکنند، انگ وطن فروشی و ستون پنجمی بر پیشانی آنها زده شده؛ اما با بیشرمی تمام حاضر به توبه نبوده و در پی تطهیر فتنه گراناند؛ اما نقش برخی خواص پشت پرده نباید فراموش شود که سکوتشان بسیار برای نظام هزینه داشت.
در عین حال با توجه به شعار اعتدالگرایی، دولت نباید اجازه دهد که احزاب ساختارشکن این شعار رئیس جمهور را کمرنگ کنند و بزرگان و عقلای هر دو جناح نیز اجازه برهم زدن آرامش فعلی کشور را به این احزاب نداده و مانع رشد آنها شوند.
*دبیر حزب مؤتلفه اسلامی استان همدان