
بابت همه این اتفاقات خدارا شکر میکنیم، اما با اجازه تمامی این دوستان و قهرمانان نامی قصد داریم، از یک واقعیت تلخ پرده برداشته و از این ورزشکاران سرشناس و مدالآور بپرسیم: چرا هیچ یک از آنان برای انتخابات فدراسیونهای ورزشی سر و دست نمیشکنند؟
در شورای شهر تهران چه خبر است که در ورزش نیست؟ و از همه مهمتر تخصص این دوستان ورزشی در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و شهرسازی چیست؟ راستی چه خبر است که حتی رؤسای فدراسیونهای ورزشی هم با تمام مشغلههایی که دارند، کاندیدای شورای شهر میشوند؟ فدراسیونهایی که اداره آنها کار تمام وقت میخواهد! اگر قصد خدمت واقعی به مردم است، یک مسئولیت و پست کافی است.
نیک میدانیم، گوش شنوایی پیدا نمیشود تا این حرفها و سئوالات را بشنود و یا لااقل در باره آن فکر کند، اما حرف حساب هم جواب ندارد. در این میان «حمید سوریان» خیلی زود انتقادات «محمدبنا» و سایر دلسوزان کشتی را شنید و دور دنیای سیاست و شورای شهر را خط قرمز کشید و دو باره تمرینات خود را از سر گرفت. همین طور «یوسف کرمی» نیز چنین کرد و پیش از هر دو اینها «رسول خادم» به رغم چند سال تجربه کاری در شورای شهر تهران به سر جای اول خود بازگشت.
همچنین چه خوب گفت، علیرضا دبیر عضو سابق و کنونی شورای شهر تهران که پیش از این گفته بود: جلسات فشرده شورای شهر جای ورزشیهای پرمشغله نیست. با این حال محمد علیآبادی رئیس کمیته ملی المپیک کشورمان و بزرگترین ناکام انتخابات شورای اسلامی شهر تهران که در سطح شهر تهران تبلیغات گستردهای داشت و نتوانست بین حتی 80 نفر اول جایی داشته باشد، گفت: حضورم در کمیته ملی المپیک و شورای شهر تهران هیچ منافاتی با هم ندارد!
نکته تأسفبرانگیز آن جایی است که با کوچ این قهرمانان تحصیلکرده، ورزش از نیروی متخصص تهی میشود و شهر تهران نیز با مدیریت ورزشیها کماکان با مشکلات پیچیده و قدیمی خود دست و پنجه نرم خواهد کرد!
عجبا! که سالهاست هر دو اتفاق به وقوع میپیوندد و کسی هم به فکر نیست. البته تا نظر قهرمانان مدالآور ورزشی ما چه باشد؟