سپیده سادات طباطبایی- هر وقت حرفش پیش می آمد، می گفت آن روزها که مثل الان نبود بدون اطلاع قبلی از اینکه طرفت که قرار است یک عمر با او زندگی کنی کیست و با اجبار پای سفره عقد می نشستی و بعد وقتی خطبه خوانده می شد باید تا آخر عمر می سوختی و میساختی، حالا نمی دانم چه شده تا طرف به فرد مقابلش می گوید بالای چشمت ابرو است قهر میکند و فورا تنها تصمیم به طلاق می گیرد.
این بخشی از درد و دل مادر بزرگ ها و یا حتی مادرانی است که پیش از ما ازدواج کرده اند و با بیش و کم زندگی ساخته اند و به هر تقدیر تا پایان عمر در کنار یکدیگر بودهاند، اما این روزها دیگر خبری از آنچه در گذشته حاکم بوده نیست.
زوج های جوان که البته در انتخاب کاملا آزاد هستند، در اثر نداشتن تفاهم که خود ناشی از دلایل مختلفی می گردد، گاهی توافقی و گاه با گذراندن وقت خود در دادگاه خانواده در نهایت به تصمیم تلخ جدایی می رسند، شاید یکی از دلایل عمده این مسئله را بتوان عدم درک صحیح جوانان از ازدواج دانست در این مقوله دختر و پسر به دلیل دخیل کردن بیش از حد احساسات خود به جای عقلشان در انتخاب بعد از گذشت مدت زمانی از زندگی در می یابند معیار انتخابشان با عقل سازگاری نداشته و همین پایه اول بسیاری از ناسازگاریهایی
میشود که بعدها از آن به عدم تفاهم تعبیر می کنند و قطعا متضرر اول این جریان زنان هستند، زیرا آنها به واسطه لطافت روحی بیشتر در معرض آسیب های روانی ناشی از اختلافات خانوادگی قرار دارند، البته شناخت طرفین بعد از ازدواج با هیچ گونه رابطه دیگری به دست نمی آید، از همین رو است که با بررسی آمار طلاق در شش ماهه نخست سال 92 درخواهیم یافت بیشتر این طلاق ها ناشی از ازدواج هایی است که پایه اولیه آنها در جایی غیر از خانه و خانواده شکل گرفته است، طبیعتا این گونه ازدواج ها به دلیل نداشتن بار حمایتی خانواده ها از طرفین چه در بعد مادی و چه از منظر روانی به راحتی آسیب پذیر هستند.
البته دسته دیگری از ازدواج ها که منجر به طلاق می شوند، ازدواج هایی هستند که به واسطه تغییر سبک زندگی، دستخوش تغییر قرار گرفته اند، این تغییرات گاهی در قالب توقعات دور از انتظار زوجین نسبت به هم نمود پیدا می کند و گاهی در اثر عدم تعهد زوج به یکدیگر و زندگی مشترکشان آشکار می شود به هر ترتیب در شرایطی که طلاق در جامعه اسلامی ما بیش از ازدواج رشد دارد، میتوان یک آماده باش عمومی علیه خطری بزرگ را بین آحاد مردم اعلام کرد.
زیرا این حلال ترین مغبوض خداوند آسیب هایی را برای تک تک افراد اجتماع در پی دارد؛ ناامنی های اجتماعی و روانی، ظهور بی بند و باری های رفتاری به ویژه در بین زنان به دلیل پاره ای از مشکلات و تربیت نسلی مأیوس و در معرض آسیب های اجتماعی و فرار از ازدواج و تجرد گزینی، به دلیل ترس از جدایی تنها نمونه های کوچکی از رشد بیش از حد آمار طلاق در جامعه خواهد بود، بنابراین تا دیر نشده باید چاره ای اندیشید زیرا در غیر این صورت تدبیر بی موقع در این زمینه خود در حکم نوش دارو بعد از مرگ سهراب خواهد بود.
*روانشناس