طلا از جمله فلزاتی است که از زمانهای باستان مورد استفاده بشر قرار گرفته است.
باستان شناسان بر این باورند احتمالاً در ابتدا ریزههای براق آن در کنار رودخانهها توجه او را جلب کرده باشد.
گیرشمن، در کتاب ایران از آغاز تا اسلام مینویسد: در دوره مادها از معادن طلای اطراف همدان بهرهبرداری میشده است.
همچنین ویل دورانت در جلد اول کتاب تاریخ تمدن به نام «مشرق زمین گهواره تمدن» به نقل از هاوارت می گوید: در کوههایی که این قوم (مادها) برای سکونت خود انتخاب کرده بودند مس، آهن، طلا، نقره، سنگ مرمر و سنگهای گرانبها به دست آوردند.
از استرابون جغرافینویس یونانی نقل شده که در ایران، طلا، نقره، مس، آهن، سرب و زرنیخ استخراج میشده و بیشتر از ناحیه کرمان به دست میآمده است.
نمایندگان چین که در دوره ساسانیان بین سالهای 455 و 531 میلادی به دربار ایران رفت و آمد داشتهاند مینویسند: در تیسفون پایتخت ساسانی محصولات طبیعی عبارت از طلا، نقره، مرجان، عنبر، مروارید و اشیاء زجاجی ، بلور، آهن، مس، شنگرف و جیوه بوده است.
باستان شناسان عقیده دارند که در ایران طلا از هزاره سوم قبل از میلاد مورد استفاده قرار گرفته و از آن اشیاء زینتی درست میکرده اند.
در جواهرنامه سلطانی نوشته شده: از خواجه ابوریحان، در کتاب تسامیع، بقراط بیان کرده که کانی در حدود زابلستان است و احمد طبیب ساوجی بر آن است که در نواحی دامغان و جبال جنوبی کرمان چند کان زر غیرخالص مشاهده کرده است.
سرانجام جرجی زیدان در کتاب تمدن اسلام از معادن طلای خراسان ماوراء النهر و دمندان در کرمان نام میبرد.
بعد از حمله مغول تا دوره صفویه از معادن طلا در ایران بهره برداری می شده است. ولی مثل این است که در دوره صفویه فعالیت در معادن طلا چشمگیر نبوده است. در برخی تواریخ آمده است که شاه عباس هم خواست معدن قدیمی طلا را استخراج کند اما چون خرجش بیشتر از دخلش بود از آن منصرف شد
تاورنیه در سفرنامه خود مینویسد:
این مسئله مسلم است که در قدیم معادن طلا و نقره در ایران بوده چنانکه هنوز اثر آن در بعضی حفریات بسیار عمیق دیده می شود ولی از وقتی که طلا و نقره زیاد شده و از اتیوپی و جزایر سوماترا و چین و بعضی جاهای دیگر وارد می شود، دیگر ایرانیها در مملکت خود به کشف طلا و نقره نپرداختند.