زنان

وقتی بانوی آهنین غرب در قبال انقلاب اسلامی هیچ شد

به هر روی جنگ تحمیلی بعد از هشت سال با تمام پستی‌ها و بلندی‌هایش به پایان رسید و البته رو سیاهی‌اش ماند به زغال زیرا تاچر و دولت حاکمش دریافتند که انقلاب اسلامی و فرزندانش هرگز اجازه کوچکترین دخالت و تجاوز چه به صورت آشکار و چه به شکل نهان را به دشمن نخواهند داد و به تعبیر بهتر می توان گفت بانوی آهنین غرب در قبال انقلاب اسلامی ایران هیچ شد.

نفیسه زارعی- آنقدر پر و بال به او دادند که احساس کرد می تواند یک سر و گردن از سایر زنان جامعه هم عصرش بالاتر قرار گیرد و در هنگام نخست وزیریاش بر یک کشوری که ادعای امپراتوری گذشته آن هم با قید کبیرش را داشت با ژستی مردانه که بیانگر تفکر فمینیسم است در سیاست حاضر شود و تاچریسم را بنیان گذارد و هرچند همانند سایر رجال سیاسی بریتانیا سعی در برقراری ارتباط ظاهری با ملل دیگر به ویژه جهان سوم را داشت اما در باطن با سیاست انگلیسی تفرقه بینداز و حکومت کن تمام سعی خود را در تاراج سرمایه های کشوری چون ایران که حکومت مرکزیش تحت لوای دولت او و همپیمان همیشگی و به اصطلاح رفیق گرمابه و گلستانش؛ آمریکا بود با جدیت تمام تلاش می کرد. مارگارت تاچر نخست وزیر اسبق بریتانیا همان زن سیاستمدار استعمار پیری است که یک سال پیش از انقلاب اسلامی در ایران و هنگامی که هنوز نخست وزیر نشده بود و رهبر حزب اپوزیسیون محافظهکار بریتانیا بود با محمدرضا پهلوی در کاخ نیاوران دیدار کرد که بنا به اذعان بسیاری از رجال سیاسی انگلستان این دیدار فصل تازهای درحضور زن سیاستمداری که بعدها به واسطه سیاست هایش در قبال بلوک شرق به بانوی آهنین ملقب شد  در صحنه سیاسی و دیپلماتیک به عنوان رهبر حزب محافظه کار بریتانیا ایجاد کرد، البته لقب بانوی آهنین هرچند به مذاق مارگارت هیلدا تاچر انگلیسی بسیار خوشآمد اما برایش چندان خوش اقبال نبود زیرا هنگامی که دولت وی در رفت و آمد بین تهران و لندن برای حمایت از شاه بهسر می برد رژیم طاغوتی پهلوی از دایره المعارف سیاسی جهان حذف شد و در زبالهدان تاریخ مدفون گردید و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی نهایی و قطعی دست یافت. البته ده روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دولت جیمز کالاهان، نخستوزیر وقت انگلیس، دولت تازه حاکمیت یافته بر ایران را به رسمیت شناخت ولی دو ماه پس از این مسئله، مارگارت تاچر نخست وزیر جدید انگلیس اعلام کرد کشورش در این رابطه تجدید نظر خواهد کرد. این اعلام سرآغاز سیاستی بود که تاچر طی یازده  سال زمامداری خود بر انگلیس در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت اما این نخست وزیر آهنین که تاب دیدن ایران اسلامی را که بدون وابستگی به بلوک شرق و غرب حیاتی تازه یافته بود را نداشت، بنابراین اولین موضع گیری خود در برابر انقلاب اسلامی ایران را مبنی بر اعلام موافقت کشورش با پیشنهاد بعضی مقامات آمریکایی در خصوص  لزوم حمله نظامی به ایران در پاسخ به تصرف سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران آشکارا اذعان کرد.

به همین دلیل در فروردین 1359 از درخواست آمریکا برای پیوستن به تحریم اقتصادی ایران حمایت و در اردیبهشت 1359 از مداخله نظامی آمریکا در طبس حمایت کرد اما شدت عداوتها تا جایی ادامه یافت که وی از اقدام سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی برای این اثر پلیدش تقدیر و حمایت کرد و البته در قبال فتوای امام خمینی (ره) او و دولتش دریافتند که قطعاً با حکومتی فراتر از حکومت های طرف قرارش روبهرو است.

در جریان حمله رژیم بعثی عراق به ایران دولت تاچر اعلام بیطرفی کرد ولی طبق اسناد منتشر شده از مرکز اسناد ملی انگلیس، دولت مارگارت تاچر در اواخر سال 1980 تا اوایل 1981 ، علاوه بر فروش تسلیحات نظامی، برای عراق پایگاه نظامی دریایی و هوایی ایجاد کرده بود. این اقدام انگلستان در حالی صورت گرفت که این کشور قطعنامه شورای امنیت را درباره ضرورت خودداری از هر اقدامی که به تنش بیشتر و گسترش جنگ میانجامد، امضا کرده بود.بر اساس این اسناد، فهرست سلاحهایی که دولت تاچر فروش آن را به رژیم صدام پیشنهاد کرده بود، شامل 78 نوع تجهیزات نظامی از جمله خودروهای لندرور، خودروهای نجات، انواع رادار، لوازم یدکی انواع تانک است، که البته همه آنها به فروش نرفت.

به هر روی جنگ تحمیلی بعد از هشت سال با تمام پستیها و بلندیهایش به پایان رسید و البته رو سیاهیاش ماند به زغال زیرا تاچر و دولت حاکمش دریافتند که انقلاب اسلامی و فرزندانش هرگز اجازه کوچکترین دخالت و تجاوز چه به صورت آشکار و چه به شکل نهان را به دشمن نخواهند داد و به تعبیر بهتر می توان گفت بانوی آهنین غرب در قبال انقلاب اسلامی ایران هیچ شد.

https://shoma-weekly.ir/EHTefu