خیر او و سیره پسندیده و مورد قبول بسیاری از فعالان سیاسی و متدینین با گرایش‌های مختلف است که در باره ایشان به نیکی یاد می کنند

مرحوم حبیبی به گواهی رهبر گرانقدر انقلاب از صداقت برخوردار بود و همین ویژگی موجب گردید در عرصه سیاسی ایران از اعتبار قابل توجهی برخوردار باشد. تلاش‌هایی که در ایام فتنه ٨٨ و نیز پس از درگذشت مرحوم استاد عسگراولادی در مسئله وحدت اصولگرایان به‌کار بست در خاطرها زنده است.

رمز و راز مانایی و ذکر خیر هر فردی ولو پس از مرگش از دیدگاه نظام توحیدی عبارت است از ایمان خلل ناپذیر به‌همراه اخلاص و تقوا است، اگر این حاصل شود باقی ماجرا برعهده خالق عالم است که کفالت بنده خود را برعهده می‌گیرد. در قضیه شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و رستاخیز تشییع پیکر تکه تکه شده ی او و یارانش این معنا به شکلی بدیع و کم نظیر به نمایش درآمد. دشمن می‌خواست نور او را خاموش کند اما خدا او را شعله ور تر کرد و آنانی هم که نمی‌شناختندش به این معرفت بار یافتند. مرحوم محمدنبی حبیبی نیز از جمله این سالکان بود که ضمن باورمندی به کار در حوزه سیاسی و در قالب تحزب و استقامت ورزیدن بر باورهای خود، اما به شدت منصف و به‌دور از تندروی و فاصله گرفتن از اخلاق بود.

فعالان سیاسی و مدیران جامعه می بایست در تمرین کار سیاسی و اجرایی خود چنین الگوهایی را مرتبا مرور کرده و از رفتار و منش و سیره آنان درس گیرند و در عرصه کارزار به‌کار بندند. با چنین رویه ای کارآمدی و توانمندی مدیریت در جامعه اسلامی روغن کاری شده و چرخ مدیریت به‌درستی و روانی خواهد چرخید و ثمرات درخشان خود را به بار خواهد نشاند. ان شاءالله