مبناى علوم انسانى غربى غیرالهى است
بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها: «مسئله دیگر هم مسئله علوم انسانی است که از مدتى پیش این مطلب را مطرح کردیم؛ دلایل این کار هم مکررا گفته شده. حقیقتا ما نیازمند آن هستیم که یک تحول بنیادین در علوم انسانى در کشور بهوجود بیاید. این به معناى این نیست «که ما از کار فکرى و علمى و تحقیقىِ دیگران خودمان را بىنیاز بدانیم - نه، برخى از علوم انسانى ساختهوپرداخته غربىها است؛ در این زمینه کار کردند، فکر کردند، مطالعه کردند، از آن مطالعات باید استفاده کرد - حرف این است که مبناى علوم انسانى غربى، مبناى غیرالهى است، مبناى مادى است، مبناى غیرتوحیدى است؛ این با مبانى اسلامى سازگار نیست، با مبانى دینى سازگار نیست. علوم انسانى آنوقتى صحیح و مفید و تربیتکننده صحیح انسان خواهد بود و به فرد و جامعه نفع خواهد رساند که براساس تفکر الهى و جهانبینى الهى باشد؛ این امروز در دانشهاى علوم انسانى در وضع کنونى وجود ندارد؛ روى این بایستى کار کرد، فکر کرد.» (11/4/93)
هوایی برای تنفس نخبگان
دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنواره مردمی فیلم عمار با رهبر انقلاب: «علوم انسانی هوای تنفسی مجموعههای نخبه کشور است که هدایت جامعه را برعهده دارند؛ بنابراین آلوده یا پاکبودن این هوای تنفسی بسیار تعیینکننده است.» (1/12/91)
از یادگیری احساس سرشکستگی نداریم
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان: «ما به هیچ وجه نگفتیم که دانستههای غربیها را که در زمینههای گوناگون علوم انسانی پیشرفتهای چند قرنیِ زیادی داشتند، یاد نگیریم یا کتابهای اینها را نخوانیم؛ ما میگوییم تقلید نکنیم... مبانی علوم انسانی در غرب از تفکرات مادی سرچشمه میگیرد. هرکس که تاریخ رنسانس را خوانده باشد، دانسته باشد، آدمهایش را شناخته باشد، این را کاملا تشخیص میدهد. خب، رسانس مبدا تحولات گوناگونی هم در غرب شده؛ اما مبانی فکری ما با آن مبانی متفاوت است. هیچ ایرادی هم ندارد که ما از روانشناسی و جامعهشناسی و فلسفه و علوم ارتباطات و همه رشتههای علوم انسانی که غرب ایجاد و تولید کرده یا گسترش داده، استفاده کنیم. من بارها گفتهام که ما از یادگیری به هیچ وجه احساس سرشکستگی نمیکنیم. لازم است یاد بگیریم، از غرب یاد بگیریم، از شرق یاد بگیریم - «اطلبوا العلم ولو بالصّین» - خب، اینکه روشن است.» (19/5/90)
باید در علوم انسانی اجتهاد کنیم
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان: «در مورد علوم انسانی که صحبت شد، این نکته را من عرض بکنم؛ آنچه که ما در باب علوم انسانی گفتیم و من تکرار میکنم، همان چیزی است که عرض شد: ما بایستی در علوم انسانی اجتهاد کنیم؛ نباید مقلد باشیم.» (19/5/90)
خطر دانشهای مسموم
بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم: «اینکه بنده درباره علوم انسانی در دانشگاهها و خطر این دانشهای ذاتا مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاهها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانی که امروز رایج است، محتواهایی دارد که ماهیتا معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رایج شد، مدیران براساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در راس دانشگاه، در راس اقتصاد کشور، در راس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند.» (29/7/1389)
ریشه و اساس علوم انسانی در قرآن است
بیانات در دیدار جمعی از بانوان قرآنپژوه کشور: «من درباره علوم انسانی گلایهای از مجموعههای دانشگاهی کردم - بارها، این اواخر هم همین جور - ما علوم انسانیمان بر مبادی و مبانی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی بنا شده است...
این علوم انسانی را ما بهصورت ترجمهای، بدون اینکه هیچ گونه فکر تحقیقیِ اسلامی را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، میآوریم تو دانشگاههای خودمان و در بخشهای مختلف اینها را تعلیم میدهیم؛ در حالی که ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد. یکی از بخشهای مهم پژوهش قرآنی این است. باید در زمینههای گوناگون به نکات و دقایق قرآن توجه کرد و مبانی علوم انسانی را در قرآن کریم جستجو کرد و پیدا کرد. (27/8/88)
نظریات غربی از قرآن هم برای بعضی معتبرتر است!
بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان: «البته منظورم فقط هم علوم طبیعی نیست؛ اهمیت علوم انسانی کمتر از آن نیست: جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفه. نظریههای جامعهشناسی غرب، مثل قرآن برای بعضیها معتبر است؛ از قرآن هم معتبرتر! فلان جامعهشناس این جوری گفته؛ این دیگر برو برگرد ندارد! چرا؟!
بنشینید فکر کنید؛ نظریهپردازی کنید؛ از موجودی این دانشها در دنیا استفاده کنیم؛ بر آن چیزی بیفزاییم و نقاط غلط آن را برملا کنیم. این از جمله کارهایی است که جزو الزامات حتمی پیشرفت است.» (27/2/88)