زنان

هدف نگاه کارتونی غرب به زن هویت زدایی از اوست

جریان فکری استعمار و جریان فیمینیسم و جریانات مشابه آمده اند یک فضای کاریکاتوری را نسبت به مسائل بانوان و زنان مطرح کرده اند و نگاه به آثار این پدیده چیزی جز خود باختگی و هویت زدایی نسبت به زنان را نشان نمی دهد به همین دلیل این جریان از حضور زنان مومن توانمند در عرصه های اجتماعی بیمناک هستند
نفیسه زارعی- توانمندسازی زنان موضوعی است که همواره محل بحث و جدل جریانات مختلف فکری و سیاسی بوده است؛ اما آن چیزی که بیش از همه محل اختلافنظر میشود؛ چگونگی حضور زنان توانمند در عرصههای گوناگون است؛ عدهای بر این باورند که زن با حفظ مسئله عفاف و حجاب نمیتواند وارد میدان شود و به همین خاطر خط بطلانی بر موضوع عفاف و حجاب در این خصوص میکشند؛ اما در مقابل دیدگاه عدهای نیز بر این باورند که اصل عفاف و حجاب به خودی خود در کنار حفظ کرامت زن موجب توانمندی و رشد زن در عرصههای مختلف میشود؛ حزب مؤتلفه اسلامی البته از آن دسته از مجموعههایی است که با رویکرد دوم به شکل عملی نسبتبه توانمندسازی زنان با رعایت اصل حجاب و عفاف تأکید داشته است؛ فهیمه جعفریان که کارشناس رشته حقوق و مسئول واحد بانوان استان خراسان رضوی حزب مؤتلفه اسلامی است؛ برای ما از چگونگی این توانمندی در جامعه اسلامی میگوید:

به نظر شما آیا ضرورت حفظ اصل عفاف و حجاب با فعالیت زنان و توانمندی آنها منافات دارد؟

آنچه مسلم است حضور زنان در اجتماع با توانمندشدن و باروری اندیشههای آنها هیچ منافاتی ندارد. ما اگر بخواهیم سوابق تاریخی این حضور سیاسی اجتماعی را بررسی کنیم، پی میبریم که زنان ایرانی حتی در زمانی قبلتر از جریان پیروزی انقلاب اسلامی؛ یعنی در زمان جنبش مشروطه و پیش از آن، در دوران قیام تنباکو بسیار موثر بودهاند؛ حتی در کتب و مراجع تاریخی این طور آمده است که زنان محجبه به مقابل کاخ ناصرالدین شاه رفته و از فتوای میرزای شیرازی حمایت کردند؛ در جریان پیروزی انقلاب اسلامی هم زنان جلودار جریانات انقلابی بودند؛ بعد از پیروزی نهضت حضرت امام خمینی(ره) و در دوران دفاع مقدس نیز در طول هشت سال جنگ تحمیلی به اشکال گوناگون در عرصه نبرد حضور داشتند و تعدادی از بانوان ما در میدان دفاع به شهادت رسیدند؛ بنابراین اصلا حجاب با فعالیت زنان هیچ منافاتی ندارد و سوابق تاریخی نیز این حقیقت را بهخوبی نشان میدهند؛ به هرحال زنان بهخوبی توانستهاند در کنار مردان و حتی گاهی در بسیاری از موارد جلوتر از مردان حضور داشته و در این قضیه پیشرو باشند.

نگاه سیاسی به مقوله عفاف و حجاب چه آسیبهای احتمالی را در سمت و سو دادن به موضوع توانمندسازی درپی دارد؟

به عقیده بنده اصولا اینکه ما نسبتبه مقولهها و موضوعات دینی نگاه سیاسی داشته باشیم، کاملا اشتباه و غلط است و مهمترین آسیبی که در پی خواهد داشت خدشه بر اعتقادات مذهبی مردم است و اینکه ما بخواهیم نسبتبه باورهای دینی و اعتقادی مردم نگاه سیاسی داشته باشیم و حجاب نیز بهعنوان یکی از همین باورها است که نباید با دید سیاسی به آن نگریسته شود.

بحث حجاب و عفاف بیش از هرچیز یک جنبه فطری دارد. شما اگر به تاریخ باستان هر ملتی توجه کنید و آن را مورد مطالعه قرار دهید حتی آن مجسمهها و تندیسهایی که توسط هنرمندان آن دوران ساخته میشد؛ تفاوت پوشش بین زنان و مردان این پیکرهها وجود دارد؛ بنابراین میتوان گفت زن آن پوشش و سطر خود را یک الهام فطری برای رشد خود میداند و برای بالابردن جایگاه اجتماعی خود مسئله پوشش را یک ارزش به حساب میآورد؛ دین اسلام هم یک دین مبتنیبر فطرت است و یک زن مسلمان بهصورت فطری علاقمند به حفظ حجاب و عفاف خود است و حیف است که به این دیدگاه زیبا و پاک یک نگاه سیاسی داشته باشیم و آن را با مسائل سیاسی آمیخته کنیم؛ درحقیقت این دید باعث خلط مبحث میشود و به کیفیت و نحوه حضور اجتماعی زنان آسیب خواهد رساند؛ علاوه بر آن چنین دیدگاهی عرصه را برای جولان افراد مغرض و افرادی که میخواهند از مسائل اعتقادی سوء استفاده کنند باز میکند و باعث خانهنشینی بیشتر زنان مومن خواهد شد.

به نظر شما که خود یک بانوی فعال در عرصههای گوناگون اعم از فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هستید؛ چرا جریانات فکری خاص مانند فمینیستها بر خلاف ادعاهایشان برای احقاق حقوق زنان؛ نسبتبه حضور زنان محجبه توانمند در فعالیتهای مختلف نگران و مضطرب هستند؟

برای پاسخ به این سوال باید گفت مهمترین نقشی که استعمار از ابتدا تاکنون داشته هویتزدایی و شخصیت کشی است و استکبار جهانی فضایی را ایجاد کرده که به موجب آن افراد و جوامع دچار خودباختگی و خودکم بینی میشوند؛ آنها ابتدا میخواستند از این طریق عظمت ملتها و استقلال آنها را به سخره و بازی بگیرند و از این راه آن را از بین ببرند و به اصطلاح افکار و روحیات آنها را بخواهند زیر سلطه خود ببرند و با طرح مسائلی مانند آزادی، ترقی، تمدن و این گونه مسائل پر زرق و برق به فرهنگ ستیزی بپردازند و به ارزشهای اسلامی خدشه وارد کنند، جریان فکری استعمار و جریان فمینیسم و جریانات مشابه آمدهاند یک فضای کاریکاتوری را نسبتبه مسائل بانوان و زنان مطرح کردهاند و نگاه به آثار این پدیده چیزی جز خودباختگی و هویتزدایی نسبتبه زنان را نشان نمیدهد و به همین دلیل این جریان از حضور زنان مومن توانمند در عرصههای اجتماعی بیمناک هستند؛ زیرا میدانند حجاب اسلامی به زن یک هویت و شخصیت میدهد و خود همین پایبندی به اعتقادات و از جمله حجاب نقش بسیار مهمی در انجام متعهدانه فعالیتهای بانوان را به دنبال دارد؛ بنابراین همیشه این جریانات سعی میکنند تا یک نیرو مقاومتی را در مقابل این اندیشه اصیل اسلامی ایجاد کنند.

نظر شما بهعنوان مسئول واحد بانوان خراسان رضوی در خصوص جایگاه حزب مؤتلفه اسلامی در بازشناسی مقوله زنان توانمند با اتکا به اصل عفاف و حجاب چیست؟

حزب مؤتلفه اسلامی از احزاب اصیل و ریشهدار انقلاب اسلامی است و از ابتدای گزینش نیروها به مسائل اعتقادی از جمله حجاب بسیار اهمیت داده و در واقع از خطوط قرمز حضور بانوان در حزب بحث حجاب اسلامی آنها بوده است، در خصوص بحث عفاف باید بگویم بنده در بسیاری از موارد آن را مهمتر از بحث حجاب میدانم؛ زیرا حجاب یک نوعی از پوشش است اما عفاف چگونگی حضور را در عرصه اجتماعی تبیین میکند، ما امروزه در بسیاری از موارد مشاهده میکنیم که افراد در بیشتر موارد مقوله حجاب ظاهر را حفظ میکنند؛ ولی بحث عفاف متأسفانه گاهی در زنان محجبه هم مشاهده میکنیم که در عرصههای فعالیت اجتماعی نظیر ادارات توجه به مهم کمتر میشود و ما باید به این مسئله توجه داشته باشیم.

این موضوع که ما حجاب و عفاف را در کنار هم قرار میدهیم گاهی سبب میشود بحث عفاف تحت الشعاع حجاب قرار بگیرد و به این موضوع کمتر توجه شود که این امر آسیبزا است؛ مؤتلفه اسلامی خصوصا در این سالهای اخیر نسبتبه سایر احزاب در بحث توانمندسازی زنان پیشرو بوده است، به ویژه در طی این سالها کلاسهای مختلفی را بهخصوص با حضور زنان تحصیل کرده در موضوعات گوناگون برگزار کرده است و از اساتید مجربی نیز استفاده شده است.

بهعنوان سوال پایانی خطکشی بین دو موضوع اجرای قانون و شرع اسلام چه آسیبهایی را در حوزه عفاف و حجاب به ویژه برای زنان بهدنبال خواهد داشت؟

تفکیک موضوع دین از امنیت امری ناشدنی است؛ زیرا قوانین کشور ما برگرفته از فقه و شرع مقدس اسلام است و اصلا قابل تفکیک نیست؛ در یک نگاه میتوان این تفکیک را این طور ارزیابی کرد که ما در سطح مجریان قوانین دچار اشکالاتی هستیم و گاها در اجرای مسائل امنیتی از افرادی استفاده میشود که کار بلد نیستند این امر بهویژه اکنون که فصل تابستان در پیش است و معضل عدم رعایت عفاف و حجاب را میبینیم؛ بیش از هرزمانی این نقیصه را آشکار میکند آنچه مسلم است ما هر ساله با چنین مشکلی مواجه هستیم؛ اما به اعتقاد من به دلیل عدم وجود مجری قانونی کارآزموده ما همچنان با این مشکل مواجه خواهیم بود و برای حل این معضل و آسیبهایی نظیر آن میبایست این مجریان بهصورت کاملا حساب شدهای انتخاب شوند؛ زیرا مهمترین آسیبی که در صورت فقدان چنین موضوعی ایجاد شده نوع برخورد با این معضلات است در هر حال اگر واقعا این برداشت را داشته باشیم که مسائل را با تفکیک فقه و شرع از قانون میبایست حل کرد این موضوع بهدلیل برگرفتهشدن قوانین ما از شرع مقدس خود آسیب جدی را وارد خواهد کرد؛ البته به اعتقاد من ممکن است این موضوع بد بیان شده باشد و در نتیجه موجب ایجاد برداشتهای غلط شود؛ این درحالی است که احتمالا روی سخن با مجریان قانون است که موظف به انجام وظیفه خود بر مبنای قانون برگرفته از شرع مقدس هستند، زیرا اسلام به ذات خود کاملا بر مبنای اعتدال و لطافت با موضوعات مختلف برخورد کرده و هیچ خدشه و ایرادی بر آن وارد نیست تا به واسطه طرح آن اشکال فضای جامعه ملتهب شود و بنابراین نباید قانون را از شرع اسلام مجزا دانست.

https://shoma-weekly.ir/HixuAO