چرا نتوانستیم در المپیک و مسابقات جام جهانی خوب کار کنیم؟
همه تیمها خوب هستند و هر هشت تیمی که برای جام جهانی میآیند به دنبال مقام هستند. متاسفانه همه فکر میکنند مدال را برای تکواندوی ایران کنار گذاشتهاند در حالیکه همه کشورها برای مدال تلاش میکنند. ما در المپیک شاهد این تجربه بودیم و به مدال نرسیدیم. همه دیدند که با کوچکترین غفلت مدال از دست میرود.
انتقادها از انتخابهای شما برای رقابتهای گرندپری و جامجهانی باکو به شدت زیاد است؟
اگر من نفرات بهتری را داشتم که بدون شک آنها را به این دو مسابقه مهم میبردم. هیچ مربی نمیآید که بهترین نفراتش را کنار بگذارد و کسانی را انتخاب کند که در آمادگی پایینتری هستند. به نظر من ما اردوها را دیر شروع کردیم و برای همین نتوانستیم نتیجهای که باید را کسب کنیم. تمام تکواندوکاران ما قبل از اعزام به این مسابقات مجبور بودند در لیگ شرکت کنند و به همین دلیل دست ابوالفضل یعقوبی آسیب دید و بهنام اسبقی نیز دچار آسیبدیدگی شد. بیشتر وقتمان در اردو برای ترمیم آسیبدیدگیها گذشت. متاسفانه تکواندوکاران بازیهای سنگین قبل از اعزام داشتند.
کسب یک مدال طلا از دو رقابت مهم سهم کمی برای تکواندو ایران نیست؟
بله، کم بود و ما میتوانستیم بهترعمل کنیم ولی در رقابتهای گرندپری 12 مدال توزیع شد و ما حداقل توانستیم یکی از 4 مدال طلا را بهدست آوریم. آنهایی که شکستها را دیدند حداقل مدال طلایی که سجاد مردانی گرفت را هم ببینند. ضمن اینکه فراموش نکنیم که مسابقات لیگ در بدترین زمان ممکن برگزار شد. باشگاهها حاضر نشدند ملیپوشان خود را به تیم ملی بدهند و اصرار بر حضور آنها در کوران مسابقات داشتند. ما 3 هفته عقبماندگی رقابتهای لیگ را در آستانه اعزام تیم ملی به رقابتهای گرندپری و جام جهانی باکو برگزار کردیم. شکی نیست که برگزاری مسابقات به صورت فشرده احتمال اسیب دیدگی را بالا میبرد.
یعنی نباید سطح آمادگی ملیپوشان ما به گونهای باشد که بتوانند با آسیبدیدگیهای اندک هم به مدال برسند؟
ببینید ما در فینال رقابتهای گرندپری با حریفان نامداری مسابقه دادیم. سطح مسابقات بسیار بالا بود. آنهایی که شکستهای ملیپوشان ما را دیدند و انتقاد کردند آیا به این مسئله اشاره کردند که اکثر قهرمانان المپیک از کشورهای دیگر نیز شکست خوردند و حذف شدند. خراب کردن خیلی آسانتر از ساختن است. بهراحتی ایجاد حاشیه میکنند و یک ناکامی را آنقدر بزرگ میکنند که دیگر جای ماندن نیست. من جدا شدم اما اگر میخواهند تکواندو موفق شود از سرمربی بعدی و کادرفنیاش انتقادی نکنند. این کارها به سود تکواندو نیست.
از چه زمان متوجه حواشی علیه ملیپوشان تکواندو شدید؟
ما از یک سال قبل از المپیک بهرغم آنکه موفق بودیم مورد انتقاد قرار میگرفتیم. مکررا عنوان میشد که حضور در رقابتهای گرندپری الزامی نیست و بودجه فدراسیون به هدر میرود. آن هم در شرایطی که حضور در این رقابتها به رنکینگ المپیکی و جهانی ملیپوشان کمک شایانی می کرد و فدراسیون تکواندو هم موظف بود این اعزامها را انجام دهد. آنقدر گفتند تاکتیکهای تکواندوکاران ایران لو رفته که ذهنیت ملیپوشان ما خراب شد و آنها باور کردند که حریفان دستشان را خواندهاند. برای همین هم در المپیک نتوانستند کارآیی لازم را داشته باشند. عدم تمرکز تکواندوکاران المپیکی را با شکست مواجه کرد و ما حاصل چندین سال زحمت خود را از دست دادیم.
علت شکستهای تیم ملی در جامجهانی باکو چه بود؟
ما بعد از مسابقات گرندپری اسبقی را به دلیل مصدومیت از دست دادیم و به جای او بهناچار جلالی را انتخاب کردیم. یعقوبی هم مصدوم بود و در مبارزه حضور داشت. ما در گروه بسیار سختی بودیم. روسیه، کرهجنوبی و ترکیه از بهترین تیمهای جهان هستند. با این حال ما از سد روسیه که سابقه قهرمانی جهان را دارد، گذشتیم. برابر کرهجنوبی و ترکیه هم خستگی و مصدومیتها باعث شد که ناکام شویم و شکست بخوریم.عدهای عنوان کرده بودند ترکیه حریف سرسختی نبوده است. این افراد نمیدانند که ترکیه قهرمان المپیک و قهرمان جهان در ترکیب خود داشت.
بهتر نبود این تیم خسته و دارای مصدوم تکواندو در مسابقات جام جهانی شرکت نمیکرد؟
اگر به این رقابتها نمیرفتیم آن وقت انتقادها شروع میشد که چرا تکواندوی ایران با این همه پتانسیل فرصت حضور در جامجهانی را از دست داد. مشکل اصلی تکواندو انتقادات بیش از حد بود و هنوز هم هست. بهتر است مسئولان فدراسیون بهدنبال راهکاری باشند که از نفرات بعدی با ربط و بی ربط انتقاد نشود. نیاز امروز تکواندو یکدلی خانواده آن است. چیزی که من ندیدم.
فکر میکنید کجای کار کوتاهی کردید که تیمتان زمین خورد؟
هیچوقت کمکاری نکردم و با جان و دل در خدمت تیم ملی کشورم بودم. 3 سال زحمت کشیدم و بالغ بر 100 مدال برای ایران بهدست آوردم. بسیاری از من انتقاد کردند که تو ضعف فنی داری و تخصص لازم برای نفر اول بودن را نداری. درحالی که من شاگرد کلاس همین افراد بودم. دوره من تمام شد این گوی و این میدان. بگذارید فردی بیاید که مورد تایید منتقدین است. خواهید دید که همان فرد پس از اولین ناکامی با تیغ تیز انتقادات افرادی که تاییدش کردند، لطمه میخورد.
چرا مهدی خدابخشی در تیم شما جایگاهی نداشت؟
من بر حسب وظیفهای که داشتم همه ملیپوشانی که نیاز بود در اردو باشند را دعوت کردم. از مهدی خدابخشی نیز برای حضور در تیم ملی دعوت کردیم، اما او به فدراسیون اعلام کرد که فعلا شرایط نرمالی ندارد و امیدوارم با کسب آمادگی روحی – روانی به اردوها ملحق شود. ورزشکار باید بر حسب شرایط تیم ملی به اردو بیاید و اگر ورزشکاری عرق ملی داشته باشد، از جان برای تیم مایه می گذارد.
موافقت رئیس فدراسیون با استعفای شما عدم حمایت از سرمربی تیم ملی نبود؟
اتفاقا این کار حمایتی دیگر از من همچون تمام زمانی بود که در تیم ملی کار کردم. هر ورزشی در برههای دچار افت میشود و این بار نوبت تکواندو بود. پولادگر با خواسته من موافقت کرد چون خواسته جامعه تکواندو این بود. فضا را به سمتی بردند که من باید جدا میشدم و پولادگر هم نگذاشت اعتماد مردم به فدراسیون تکواندو از بین برود. من از او تشکر میکنم که باز هم گامی به نفع تکواندو برداشت. معتقدم فدراسیون تکواندو هنوز هم یکی از بهترین فدراسیونهای ماست و در آینده باز هم این ورزش مدالهای با ارزشی را برای ایران در میادین معتبر بهدست میآورد. تکواندو قلب تپنده ورزش ایران است و بعد از من هم یکی از برترین ورزشهای ایران خواهد ماند. میدانم که مدیریت خوبی که در فدراسیون تکواندو وجود دارد فضا را به سمتی خواهد برد که باز هم شاهد برتری تکواندوکاران ایرانی خواهیم بود.
صحبت آخر؟
کسانی که دوست ندارند تکواندو موفق شود، بار منفی زیادی به تیم منتقل کردهاند و شاید همینها باعث شدند که انسجام تیم کم شود و عملکرد تیم در المپیک و جام جهانی لطمه ببیند. این گونه آدمها به خانواده تکواندو خیانت میکنند.