زنان

نگاه حمایتگرانه به زنان کارتن خواب

برای حل این مشکل سازمان‌هایی مانند بهزیستی، شهرداری، وزارت کشور و... نیز وارد میدان شدند و هر نهاد به فراخور ظرفیت خود طرح و برنامه هایی را ارائه داد؛ در این میان اما مشکل ذکر شده؛ یعنی زنان کارتن خواب باردار عده ای را به این فکر واداشت که این معضل را به شکلی دیگر حل کنند و پیشنهاد عقیم سازی زنان کارتن خواب روی میز پیشنهادات قرار گرفت؛ معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری از جمله اولی‌هایی بود که مخالفت جدی خود را با این موضوع مطرح کرد؛ طبیعتا این معقول ترین واکنش ممکن در برابر یک تصمیم غیر منطقی بود؛ زیرا زنان معتاد نیز حق زندگی و حیات دارند و با نگاه به اینکه اعتیاد یک بیماری قابل درمان است می توان اینگونه استدلال کرد که ممکن است این زنان در آینده‌ای نه چندان دور عزم خود را برای ترک اعتیاد و رهایی از کارتن خوابی جزم کرده و با حمایت نهادهای حمایتگر به جریان زندگی عادی برگردند
شکیبا احمد زاده- درحالی که تا همین چندی پیش موضوع یکی از محلات پایتخت به شدت حساسیت مسئولان و متولیان فرهنگی را برانگیخته بود و اینطور به نظر میآمد که همه آنها به فکر چاره ای برای حل بحران این نقطه که یک بحران همهگیر و جهانی است هستند.

اعتیاد که محصولی جز فقر، فروپاشی خانواده و در نهایت کارتن خوابی با خود به همراه نمیآورد در این دوره و زمانه تبدیل به یک معضل عام شده است، معضلی که تا پیش از اینها آن را مردانه تلقی میکردیم و گمان میشد که ممکن است زنان هرگز به دام آن نیافتند، این سال ها اما شاهد پدیده زنانه شدن اعتیاد هستیم، زنانگی اعتیاد معمولا محصول عوامل متعددی است، عواملی از قبیل قرار گرفتن در خانوادهای که یکی از اعضا اعم از پدر، برادر و یا همسر مبتلا به اعتیاد است، نقص فرهنگی در زندگی خانوادگی و...، اما آنچه مهم به نظر میرسد این است که به طبع رشد آمار زنان معتاد به ویژه در جوامع شهری شاهد عوارض و عواقبی نظیر پدیده کارتن خوابی هستیم. مسئله کارتنخوابی همیشه بهعنوان یک آسیب مهم اجتماعی مطرح بوده و به ویژه در پاییز و زمستان به دلیل سردشدن هوا بحث آن داغ تر از همیشه میشود، اما یکی از مباحثی که در سالهای اخیر مورد توجه مسئولان قرار گرفته، افرایش کارتنخوابی زنان و نگرانیهایی است که در این رابطه وجود دارد. اولینبار سال 93 بود که زمزمههایی درباره کارتنخوابی زنان و افزایش این مسئله به گوش رسید و مسئولان حوزههای مختلف، یکی پس از دیگری بر ضرورت برنامهریزی برای ساماندهی زنان کارتنخواب و کاهش تعداد آنها تأکید کردند در همان گامهای ابتدایی آمارهایی که در این زمینه مطرح شد، متفاوت بود و از 2 هزار تا 5 هزار زن کارتنخواب را دربر میگرفت؛ آمارهایی که واکنشهای متناقضی را به همراه داشت و برخی از مسئولان آن را تکذیب و برخی دیگر بر صحت آن پافشاری میکردند. اما به هرحال، همگی مسئولین متفقالقول هستند که در سالهای اخیر آمار کارتنخوابی زنان افزایش یافته و این مسئله نگرانکننده است؛ بهخصوص که تعداد زنان کارتنخواب باردار نیز قابل توجه است و این یعنی افزایش ابعاد و تأثیرات منفی این آسیب اجتماعی شوم.زنان کارتن خواب به خودی خود جزء اقشار بسیار آسیب دیده و در عین حال وامانده از حمایت و مددکاری های اجتماعی هستند؛زیرا نگرش جامعه به آنها به دلایل متعدد و گوناگونی اصلا مثبت نیست و در طی این سالها کمتر به آنها پرداخته شده است، آنها هم از حمایتهای خانواده و هم از حمایتهای جامعه محرومند و موضوع بارداری در این زنان نیز به دلیل داشتن اعتیاد و خطراتی برای جنین در اثر حمل توسط مادر معتاد وجود دارد نیز بسیار زیاد است.

اما ورود دولت و متولیان امر به مسئله زنان کارتن خواب از تیرماه دوسال قبل آغاز شد و یکی از اولین ارگانهایی که به مسئله کارتنخوابی زنان ورود پیدا کرد، معاونت امور زنان و خانواده بود. شهین دخت مولاوردی در حالی خود را وارد این جریان کرد که کمی بعد از امضای تفاهم نامه ای مشترک میان چند وزارتخانه با ستاد مبارزه با مواد مخدر خبر داد و از معاونت مطبوعاتی به عنوان هماهنگ کننده میان دستگاه های مختلف برای حل کارتن خوابی زنان یاد کرد؛ اما گاهی در میانه راه بهره برداری های نامتعارفی نیز از این ارگان هماهنگ کننده در موضوع زنان کارتن خواب به چشم میخورد.

برای حل این مشکل سازمانهایی مانند بهزیستی، شهرداری، وزارت کشور و... نیز وارد میدان شدند و هر نهاد به فراخور ظرفیت خود طرح و برنامه هایی را ارائه داد؛ در این میان اما مشکل ذکر شده؛ یعنی زنان کارتن خواب باردار عده ای را به این فکر واداشت که این معضل را به شکلی دیگر حل کنند و پیشنهاد عقیم سازی زنان کارتن خواب روی میز پیشنهادات قرار گرفت؛ معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری از جمله اولیهایی بود که مخالفت جدی خود را با این موضوع مطرح کرد؛ طبیعتا این معقول ترین واکنش ممکن در برابر یک تصمیم غیر منطقی بود؛ زیرا زنان معتاد نیز حق زندگی و حیات دارند و با نگاه به اینکه اعتیاد یک بیماری قابل درمان است می توان اینگونه استدلال کرد که ممکن است این زنان در آیندهای نه چندان دور عزم خود را برای ترک اعتیاد و رهایی از کارتن خوابی جزم کرده و با حمایت نهادهای حمایتگر به جریان زندگی عادی برگردند و حتی طعم تجربه ای شیرین به نام مادر بودن را بچشند، این موضعگیری معاونت اما زمانی دارای ارزش حقیقی است که از حرف به عمل نزدیک شود و با توجه به اینکه شنیدهها حاکی از سهم مناسب این ارگان از بودجه 95 میکند، بخشی از این بودجه را صرف چاره جویی و اقدام عملی برای حمایت از این زنان و حل مشکلات آنها کند تا آنکه بخواهد قراردادهای بین المللی را به امضا رسانیده و مواضع و اقدامات خود را متمرکز بر آنها کند.

* مددکار اجتماعی

https://shoma-weekly.ir/d2ONke