الف: یک مرد آرام؛ و خداحافظی پرسروصدا

روزی که قرار بر این شد تا «مهدی مهدوی‌کیا» در یک بازی نمادین و 5 دقیقه‌ای از فوتبال خداحافظی کند همه ما ناراحت و مخالف بودیم و زمانی هم که تصمیم گرفتند او را در لیست 18 نفره جای دهند و سپس فقط 5 دقیقه به «مهدی» بازی بدهند باز هم ناراحت شدیم.اصولاً شیوه برخورد ما با اسطوره‌ها درست نیست. سالهاست اسطوره‌کشی مد شده و این اتفاق به کرات می‌افتد. یک روز فلان مدیرعامل غیرفوتبالی چوب حراج به اعتبار بازیکن بزرگش می‌زند و روزی دیگر همان مربی همان بلا را سر همبازی‌اش می‌‌آورد و این چرخه مسموم کماکان ادامه دارد!اساساً در فوتبال ما آفتی به وجود آمده که بزرگانش یک به یک باید حذف شوند و بروند گوشه منزل! مگر همین بلا بر سر جواد زرینچه نیامد؟ مگر فرشاد پیوس را چه شد؟ یا همین اواخر خداداد عزیزی و کریم باقری کجا رفتند؟ و بالاخره نوبت به «مهدی مهدوی‌کیا» رسید تا در روزی جنجالی و پرسروصدا که به شکست تیم محبوبش پرسپولیس نیز انجامید برای همیشه با فوتبال وداع کند؛ وداعی تلخ و غمناک!شاید از آن بدتر اتفاقی بود که پس از خداحافظی مهدی افتاد. گروهی از دوستان سابق با ناجوانمردی کامل(!) شکست مقابل سپاهان را به بازی 5 دقیقه‌ای «مهدوی‌کیا» ربط دادند تا خودشان را تبرئه کنند!آخر یکی نبود بپرسد: واقعاً پرسپولیس به بازی 5 دقیقه‌ای «مهدی» باخت؟ آیا تیمی که دوبار جلو افتاده و سپس برد را با تساوی تاخت می‌زند مشکلی از بابت نیمکت خود ندارد؟ اصلاً علی کریمی که حدود یک ماه درست و حسابی تمرین نکرده بود باید از ابتدا فیکس بازی می‌کرد؟ یا اینکه میثم نقی زاده در سمت راست خط میانی چه می‌کرد؟! پرسپولیس در روزی که خوب نبود و سپاهان را سرحال‌تر می‌دید فینال جام حذفی را واگذار کرد و این موضوع هیچ ربطی به خداحافظی «مهدی مهدوی‌کیا» نداشت!

به نظر می‌رسد دستی در کار بود تا یک اسطوره دیگر بشکند و عجبا که مثل همیشه به هدفش رسید. در پایان ضمن ابراز تأسف بابت این قبیل اسطوره‌کشی‌ها، برای «مهدوی‌کیا» در ادامه کار و مربیگری آرزوی موفقیت داریم هر چند...

ب: یک مرد پرسروصدا و خداحافظی آرام

پرسپولیس در شبی تلخ فینال جام حذفی را واگذار کرده بود و بازیکنان سرخ نایی برای حرف زدن و مصاحبه نداشتند. شاگردان شکست خورده یحیی گل محمدی یکی یکی و پشت سر هم بی آن که رغبتی به میکروفون‌ها نشان بدهند از کنار خبرنگاران سمج و مشتاق گفت و گو می‌گذشتند و لام تا کام حرف نمی‌زدند اما...ناگهان سروکله جادوگر پیدا شد. ستاره که دقایقی قبل در رختکن پرسپولیس از خجالت بعضی‌ها درآمده بود، آرام آرام جلو آمد و به یکباره جلوی دوربین «ورزش و مردم» ایستاد.خبرنگاران هجوم آوردند تا مثل همیشه حرفهای جنجالی از زیر زبان مرد پر سر و صدای پرسپولیس بیرون بکشند. همه انتظار داشتند او از خداحافظی و وداع تلخ «مهدی مهدوی‌کیا» بگوید و از شکست مقابل سپاهان ولی شماره 8 همه را غافلگیر کرد!«این آخرین بازی من در ورزشگاه آزادی و فوتبال بود، دیگر مرا در میادین فوتبال نخواهید دید و علاقه‌ای هم به مربیگری ندارم!»باورش سخت می‌نمود. خبرنگاران تصور کردند این تصمیم خلق‌الساعه به دلیل باخت در ضربات پنالتی باشد و یکی آن وسط پرسید: «به خاطر باخت و شکست خداحافظی می‌کنید؟»و علی کریمی با همان لحن آرام گفت: «نه، به جان دو تا پسرم دو سه روز قبل این تصمیم را گرفتم و حتی همسرم هم نمی‌دانست. بالاخره هر آمدنی رفتنی دارد و...»ستاره حرفهایش را زد و همین که اشکی روی گونه‌هایش لغزید، ناگهان سکوت کرد و راهش را گرفت و رفت!رفت تا به قول خودش از این به بعد به کودکان فقیر و بیمار کمک کند و لبخند بر لب آنها بنشاند.ستاره محبوب رفت تا پرسپولیس بماند برای کسانی که این تیم پرطرفدار را ارث و میراث خود می‌دانند. کریمی بدون سروصدا خداحافظی کرد تا بار دیگر ثابت کند که غیر قابل پیش‌بینی‌ترین مرد این فوتبال است. هر چند زمزمه‌هایی مبنی بر فعالیت یحیی گل‌محمدی ودیگران برای منصرف کردن کریمی از تصمیم خود شنیده می‌شود، اما با شناختی که از جادوگر داریم بعید می‌دانیم او دوباره به فوتبال بازگردد.