زنان

نگاهی تازه به خانه داری به عنوان یک هنر و حرفه

چه کسی میتواند منکر این واقعیت شود که خانه داری یک حرفه و در عین حال یک هنر است؟ با این وجود نگاهی که در جامعه ما نسبت به این موضوع وجود دارد ارتباط و سنخیت چندانی با اهمیت، ظرافت و حساسیت های این حرفه و هنر ارزشمند ندارد و خیلی ها تصور می کنند که خانه داری یک امر روزمره ساده است که نیاز به هیچ گونه زحمت و تلاش مضاعف و دانش و مهارت چندانی ندارد.
برخورداری از شان و ارج اجتماعی بیشتر و کسب آبرو و افتخار از آرزوها و خواسته های همه انسانهاست. همه میخواهند از سوی انسانهای جامعه پیرامون خود مورد پذیرش قرار گرفته و کانون توجه و محبوبیت باشند.
اما به راستی کدام قاعده و منطق روشنی می تواند حکم دهد که یگانه راه کسب ارج اجتماعی بیشتر برای زنان، همانا دارا بودن موقعیت شغلی خارج از خانه است؟
از این گذشته با اندکی پرس و جو و تحقیق پیرامون تصورات مردان و زنان در خصوص مسالهای به نام جایگاه و شان اجتماعی در مییابیم که خیلی وقت ها بسیاری از ما، این موضوع را با مفاهیم موهوم و عوامانهای مانند باکلاس بودن یکی میدانیم و چنین تصور میشود که برخورداری از "کلاس” به معنی و مفهوم طبقاتی و غربی آن خیلی مهمتر از آن معنایی است که از واژههایی همچون آبرو، اعتبار و حیثیت فهمیده میشود. وقتی که از جایگاه و اصطلاحا "کلاس” زنان شاغل در خارج از خانه سخن به میان میآید به طور تلویحی و غیرمستقیم به این نکته اشاره میشود که اساسا زن خانه داری که همسرداری، فرزندداری و خانه داری را هنر و حرفه و رسالت خود میداند، تحت هیچ شرایطی نمیتواند از شان اجتماعی چندان بالایی برخوردار باشد! بدون تردید چنین تصور و باور غلطی جفا و ستم غیر انسانی و بی مانندی است در حق میلیون ها مادر و همسر و نیز دختران خانه داری که به تمام معنا، رسالت خانه داری را در اوج تعهد و مسئولیت پذیری به جای میآورند و عملا وقت، استعداد و توان خود را صرف آن می کنند که کانون و در عین حال ستون خانواده باشند.
نگاهی اجمالی به تاریخ دین مبین اسلام، توصیه ها و آموزه های دینی و اخلاقی پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) نشان میدهد که بلااستثنا همه آن بزرگواران به اهمیت خدمت و فعالیت بانوان خانه دار اشاره کرده و کار و تلاش زن را در مقام همسر، مادر، خانه دار، پرستار، آشپز و هادی و نگهبان ستوده و بر اهمیت و حساسیت این وظایف تاکید ورزیدهاند.
از این گذشته با مطالعه در کتابهای تربیتی، روانشناسی، جامعهشناسی، آموزشی و فرهنگی در مییابیم که زنان در همه اموری که با رسالت آنان در خانه و خانواده ارتباط دارد، وظایفی خطیر و تاثیرگذار بر عهده دارند. مطالعه زندگی نوابغ و انسان های برجسته نشان میدهد که همیشه پای زنی توانمند و فداکار در مقام همسر، مادر و یا خواهر در میان است.
با وجود همه این استدلالات و در شرایطی که همه ما به اهمیت نقش زنان خانه دار در مقام مادر، همسر و مولد شور و نشاط و سرزندگی آگاه هستیم، باز هم متاسفانه در مناسبات رفتاری، اجتماعی و نیز در حوزه فرهنگ، رسانه و هنر در این خصوص تلاش چندانی صورت نمیگیرد و خیلی وقتها ایجاد تصورات غلط در خصوص نقش و جایگاه زنان خانه دار، از برخی بانوان  خانه دار موجوداتی میآفریند که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار بوده و نمیتوانند از موقعیت خود دفاع کنند.
خوشبختانه در جامعه ما گذشته از تمام آسیبها و نارساییهای تربیتی، هنوز هم چراغ دین و ارزشهای مذهبی و فرهنگی فروزان است.
مساجد، کانون های دینی و مذهبی موجود در هیات ها و محافل ارزشی، توان و ظرفیت آن را دارد که بانوان خانه دار را در عرصههای مهمی همچون امور خیریه، فرهنگی و علمی به کار بگیرد و آنان را به سوی این باور حقیقی سوق دهد که اتفاقا زنان خانه دار در بسیاری مواقع میتوانند زمان، توان و انگیزه بیشتری برای مشارکتهای اجتماعی سالم و نشاط آفرین داشته باشند. غیر از کانون های دینی و مذهبی در حوزه انجمن های فرهنگی، خانوادگی، ورزشی و مردم نهاد نیز میتوان شرایط را به گونهای فراهم کرد که زنان خانه دار توان و استعدادهای خود را در مشارکتها و فعالیتهای اجتماعی نیز به کار بگیرند. جا دارد در هر دو حوزه، مسئولین و نهادهای مرتبط با اختصاص اعتبارات و بودجه های کافی و نیز ایجاد امکانات زیرساختی لازم، زمینه آن را فراهم کنند که زنان خانه دار با معضلی به نام بیکاری و انزوا روبرو نشوند.
به موازات تغییر و تحولات مهمی که در سبک زندگی جامعه ما روی داده، کار و فعالیت زنان خانه دار نیز متحول شده است. زندگی ماشینی در جامعه امروز ما حوزه خانه ها را نیز در نوردیده و امکانات جدید، کاهش تعداد فرزندان، تغییر الگوهای کار در خانه، معماریها و ادوات رفاهی جدید، در کل باعث شده زنان خانه دار رتق و فتق امور خانه و خانواده را در مدت زمان کوتاهی انجام دهند و اوقات فراغت بیشتری در اختیار داشته باشند و درست همین جاست که پای ده ها تهدید و فرصت نوین به میان میآید و اهمیت پرداختن به چند و چون سپری شدن اوقات فراغت زنان را برجسته میسازد.
در ذهن خود تصور کنیم خانمهای خانهداری را که روزانه بیش از سه چهار ساعت وقت اضافی و یا اوقات فراغت در اختیار دارند. اگر فرض کنیم طیف وسیعی از این زنان خانه دار تماشاگر شبکههای تلویزیونی ماهوارهای باشند و نیز گروههایی از آنان در خانه دارای امکان فن آوری اطلاعات و اینترنت باشند و به موازات آن از امکان ورزش و فعالیت مثبت اجتماعی خارج از خانه برخوردار نباشند، چه روی میدهد؟
چه کسی میتواند تضمین کند که این گروه از زنان جامعه ما از آسیب های فرهنگی و اخلاقی در امان میمانند؟ از این گذشته حتی اگر این موارد را در نظر نگیریم و فرض ما بر این باشند که زنان خانه دار کاربر استفاده از اینترنت و ماهواره در اقلیت باشند، باز هم در بهترین حالت آنان در معرض خطر انزوا و تنهایی شدید، کم حوصلگی و در نهایت افسردگی قرار گرفته و یا با توجه به دیگر آسیبهای موجود در جامعه احتمال لغزش ها و خطاهای ریز و درشت فراهم میشود.
 بنابراین پرداختن به مساله مهمی به نام اوقات فراغت زنان خانه دار چنان حیاتی و ضروری است که غافل ماندن از آن در آینده ای نزدیک هزینه های سنگینی بر دست جامعه ما میگذارد.
ایجاد و ایمن سازی پارک ها و اماکن تفریحی و ورزشی، اردوهای زیارتی و سیاحتی، طرح این موضوع در مساجد و مراکز دینی و فرهنگی و هنری، توسعه بازارچه های صنایع دستی در حوزه هایی همچون محلات و مجتمع های مسکونی، اختصاص رسانه های ویژه، کتابخانه های سیار و نیز استفاده از توان و زمان زنان خانه دار در امور خیریه و دینی، از نخستین راهکارهایی است که میتوانند در این مسیر راهگشا و موثر واقع شوند.  چه کسی میتواند منکر این واقعیت شود که خانه داری یک حرفه و در عین حال یک هنر است؟ با این وجود نگاهی که در جامعه ما نسبت به این موضوع وجود دارد ارتباط و سنخیت چندانی با اهمیت، ظرافت و حساسیت های این حرفه و هنر ارزشمند ندارد و خیلی ها تصور می کنند که خانه داری یک امر روزمره ساده است که نیاز به هیچ گونه زحمت و تلاش مضاعف و دانش و مهارت چندانی ندارد.
بنابراین پیش از هر چیز لازم است در این عرصه فرهنگ سازی و آگاه سازی رسانه ای صورت بگیرد و نشان دهیم که امر خانه داری، چیزی فراتر از تصورات سطحی و کلیشه ای موجود در بسیاری از برنامه های تلویزیونی و رادیویی ماست.

https://shoma-weekly.ir/Yittwc