شهرستانها

نهضت امام(ره) چگونه در بوشهر فراگیر شد؟

عبدالله فاتحی دبیر حزب موتلفه اسلامی استان بوشهر یکی از مبارزین دوران ستمشاهی است که در طول یک مقطع چند ساله از زندگی‌اش به خصوص دوران دانشجویی فراز و فرودهای فراوانی را دیده و روزهای سختی را در زندان طاغوت سپری کرده است او اولین فرمانده سپاه پاسداران در بوشهر و همچنین یک دوره معاون سیاسی استانداری بوده است.
عبدالله فاتحی دبیر حزب موتلفه اسلامی استان بوشهر یکی از مبارزین دوران ستمشاهی است که در طول یک مقطع چند ساله از زندگیاش به خصوص دوران دانشجویی فراز و فرودهای فراوانی را دیده و روزهای سختی را در زندان طاغوت سپری کرده است او اولین فرمانده سپاه پاسداران در بوشهر و همچنین یک دوره معاون سیاسی استانداری بوده است.

فاتحی از چگونگی ورودش به عرصه انقلاب و به زندان رفتنش در زمان طاغوت به خبرنگار «شما» گفت: در زمان طاغوت یکی از روحانیون فعال و مبارز انقلاب به نام شیخ ابوتراب عاشوری که جمعی از دوستان را دور خود جمع کرده بود من نیز با همکاری برخی از بچه مذهبیها و به عشق امام و ولایت با توجه به علاقهای که داشتم به این جمع پیوستم. ما از جمع مزبور درسها آموختیم وبا انسجام خودمان توانستیم در آن منطقه محوریتی برای علاقه مندان به مبارزه باشیم. در آن زمان یکی از بچههای انقلابی به نام حسین راستی دستگیر شد، ما را نیز پس از او دستگیر کردند که در این حادثه به مدت ۶ ماه در زندان بودم.

من در طول این ایام دو بار به زندان رفتم برای اولین بار زمانی بود که با بچههای انقلابی بوشهر دستگیر شدیم که چند روزی را در شهربانی و ۴۰ روز هم زندان بوشهر بودم و بعد از ۲ ماه من را از بوشهر به سوی شیراز منتقل کردند که در آنجا با خیلی از مبارزان آشنا شدم.

 بار دومی که دستگیر شدم در دوران دانشجوییام بود. زمانی که من بیرون از خوابگاه بودم ساواکیها یکی از هم اتاقیهایم را شناسایی کرده بودند و با ورود من به همراه ۴ نفر دیگر دستگیر و به زندان بردند که من در آنجا با روحانیون زیادی از جمله آقای هاشمی رفسنجانی و دیگر روحانیون آشنا شدم.

وی در خصوص جلسات مذهبی دوران نهضت و پیش از انقلاب در بوشهر افزود: در این سالها ما جلسات هفتگی در منزل همین انقلابیون برگزار میکردیم و روزهای جمعه نیز دعای ندبه در حوزه علمیه که در بازار بود برگزار و دور هم جمع میشدیم و برای اینکه محلههای دواس و بهمنی از شهر دور بودند ما عصر به مسجد دواس میرفتیم و برای آنها دعای ندبه برگزار و دور هم جمع میشدیم در واقع روز جمعه دوبار دور هم جمع میشدیم.

https://shoma-weekly.ir/x4DTh4