۱. تمرین برای حضور قلب
«نماز قالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نماز خالی نماند. نمی گوییم جسم بی روح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد!««من حتّی عرض می کنم اگر کسی معنای نماز را هم نداند، اصلاً هیچ نداند معنای این عبارات چیست، اما همین قدر بداند دارد با یکی حرف میزند، دارد با خدا حرف میزند، این قضیه انسان را نزدیک می کند... حضور قلب و توجه، کاری است که به تمرین احتیاج دارد.»
۲. معنای کلمات نماز را بدانیم
«همه آحاد نمازگزار باید سعی کنند که نماز را با توجه به معانی کلمات بخوانند، یعنی در نماز با خدای عزیز و رحیم سخن بگویند. لازم است دست اندرکاران، اوراقی شامل ترجمه نماز در همه سطوح، فراهم و میلیونها نسخه از آن را در همه جا منتشر کنند. به هر کسی باید این امکان را بدهید که معانی کلمات نماز را بفهمد.»
۳. رابطه مستقیم مستحبات و حضور قلب
«در روایات برای حالات مختلف نماز یک خصوصیاتی را گذاشتند؛ واجب نیست، مستحب است. در وقت ایستادن به کجا نگاه کنید؛ در وقت سجده کردن به کجا نگاه کنید؛ در وقت رکوع، بعضی از روایات دارد، چشمتان را ببندید؛ بعضی روایات دارد به جلو نگاه کنید؛ این خصوصیات همه کمک
می‌کند به آن حالت حضور و توجهی که برای انسان لازم است.»
۴. نمازِ مایه قساوت. چرا!؟
«رحمت خدا بر مرحوم شیخ محمد بهاری که در یکی از نوشته هایشان می گویند که دعا و ذکر و شاید نماز، وقتی بی توجه تکرار می شود، قساوت می آورد! نماز می خوانیم، نمازِ مایه قساوت. چرا!؟ چون در حال نماز حضور قلب نداریم، توجه نداریم. پس این نماز یا با توجه است، که مایه رقت و قرب و لطافت و صفاست؛ یا نمازِ بی توجه است، که آن وقت به گفته ایشان مایه قساوت قلب است.»
5. نباید نماز را سبک بشماریم
«استخفاف یعنی سبک شمردن، کم اهمیت شمردن. حالا این نمازِ با همه این خصوصیات، با همه این فضائل، چقدر از انسان وقت می گیرد؟ نماز واجب ما اگر انسان بخواهد با دقت و با قدری ملاحظه بخواند، فرض کنید سی و چهار دقیقه وقت می گیرد، والّا کمتر وقت خواهد گرفت! ما گاهی اوقات می شود که پای تلویزیون در انتظار برنامه ای که مورد علاقه ماست نشسته ایم و قبل از آن، دائم تبلیغات، تبلیغات، تبلیغات - بیست دقیقه، پانزده دقیقه - که هیچ کدام هم به درد ما نمی خورد، می نشینیم گوش می کنیم و وقتمان را از دست می دهیم. بیست دقیقه های زندگی ما اینجوری است. منتظر تاکسی یا اتوبوس می شویم، منتظر رفیقمان می شویم که بیاید جایی برویم، منتظر استاد
می‌شویم که سر کلاس دیر کرده، منتظر منبری می شویم که دیر به مجلس رسیده؛ همه اینها - ده دقیقه، پانزده دقیقه، بیست دقیقه - به هدر میرود. خوب، این بیست دقیقه و بیست و پنج دقیقه و سی دقیقه را برای نماز - این عمل راقی، این عمل بزرگ - مصرف کردن مگر چقدر اهمیت دارد.»
6. از روی خجالت نماز را تأخیر نیندازید
«مؤمن هیچ کار خیری را هم از روی خجالت و حیا ترک نمی کند. به بعضی ها می گویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟ می گویند خجالت کشیدیم! نه؛ از روی حیا، هیچ کار نیکی را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند. خواهند گفت خودشیرینی می‌کند؟ بگویند. اگر حرفی حقّ است و اگر کاری خوب است، آن را به خاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید.»
«کار کردن در یک کارگاه علمی، کارگاه آموزشی، مرکز تحقیقات، فلان کلاس درس و فلان دانشگاه، هیچ منافاتی با این ندارد که انسان نمازش را اول وقت، با توجه و با احساس حضور در مقابل خداوند بجا آورد.»
7. تا می توانید نماز را به جماعت بخوانید
«کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به نماز با چشمِ «میعاد ملاقات با خدا» بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود را در حضور او ببیند؛ نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به جماعت بگزارد.»
8. نافله صبح و مغرب را بخوانید
«توصیه مؤکد اینجانب به همه بویژه جوانان آن است که خود را با نماز مأنوس و از آن بهره مند سازند. یعنی این که نماز را با توجه به معنی و با احساس حضور در محضر پروردگار متعال جلت عظمته، به جای آورند و این کار را با تمرین، بر خود هموار و آسان سازند و تا بتوانند نوافل، مخصوصا نافله نمازهای صبح و مغرب را نیز ادا کنند. »
پی نوشت ها در دفتر نشریه موجود است.
