
امروز در استان ایلام دانشگاه هم در حوزه تعاملی حتی با دیگر دانشگاه ها و هم در بحث ارتقاء مهارتهای اجتماعی قادر به ایفای نقش خود نبوده است. به عنوان مثال در بحث «خودکشی» با وجود دایر نبودن رشته های علوم اجتماعی و... هنوز راهکار عملی برای کاهش نرخ خودکشی در ایلام پیدا نشده است. البته در نگاه به این موضوع و دیگر امورات دانشگاه باید بگوییم که فهم سازمانی دانشگاه یک پیچیدگی خاص دارد. این پیچیدگی ناشی از کارکردهای متنوع و تضادهای درونی دانشگاه است. واقعیت های اجتماعی، فنی، فرهنگی، صنعتی، سیاسی و ... در سطوح محلی، ملی و... این انتظارات را پیچیده ساخته است.
از منظر دانشگاهیان جامعه و نهادهای سیاسی اشتیاق خاصی برای حل موضوعات اساسی جامعه وجود ندارد. این فهم و پیچیدگی در ایلام با توجه به بافت سیاسی و قبیله ای ایلام دشوار تر از هرجای دیگر ایران است. لذا در گام اول در دولت تدبیر وامید این نگاه اصلاح شود و فرایند تعاملی دانشگاه و جامعه نهادینه وکانالیزه شود. شناخت فهم این تغییرات و برقراری این رابطه تعاملی می تواند به پویایی دانشگاه در عرصه علمی و فناوری کمک نماید. موضوعی که امروزه در حوزه آموزش عالی در ایلام یک نقیصه است. نگارنده باتوجه به سابقه سالها تدریس و تحصیل در عرصه آموزش اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی بر این باورم دانشگاه باید در اسلام با یک رویکرد نو وارد عرصه جامعه گردد تا پویایی خود را نشان دهد. به جهت جلوگیری از اطاله کلام برخی از این موارد را به عنوان ضرورت مورد اشاره قرار می دهم:
1. دانشگاه درگام اول در کشور و ایلام باید با جامعه سازگار شود. بنده براین باورم امروز چه در نیازهای جامعه و چه در حوزه رشته های آموزش عالی این سازگاری وجود ندارد. دراین جا یک روحیه جدید دانشگاهی مطرح می شود، یعنی بازسازی روشهای کار، حیطههای آموزشی، ارتباط با فلسفه، تاریخ، علم مدیریت، ریاست. در چنین فضایی شکل جدیدی از تعامل استاد و دانشجو برقرار و یک فرهنگ عمومی برای حل مشکلات جامعه پدید می آید. امروز این نقیصه بزرگ آموزش عالی در ایلام است.
2. فرهنگ دانشگاهی که همان «پژوهش محور» است باید در
دانشگاههای استان تقویت گردد. حاکمیت فرهنگ دانشگاهی باعث ارتقای کارایی و بهره وری در جامعه می شود. متأسفانه ما در بحث کارایی و بهره وری وضعیت خوبی در جهان نداریم.
3. تامین مالی آموزش عالی باید در صدر توجهات دولتمردان قرارگیرد. البته باید درکنار بخش دولتی جایگاه بخش خصوصی نیز نمایان گردد. متاسفانه در ایلام عمده حمایتها مختص به دولت بوده و بخش خصوصی ارتباطی در بحث سرمایه گذاری در حوزه پژوهش و فناوری با
دانشگاهها ندارد.
4. آموزش عالی در ایلام راهرو و نقشه جامع ندارد. به عنوان مثال در همین استان ایلام با وجود آنکه یک استان در حال توسعه و نیاز به فنون مختلف دارد، بی توجه به این نیاز آموزش عالی رشد یافته است. برای تایید این نظر و به عنوان یک ضعف بزرگ ما در ایلام به عنوان مثال بی توجه به نیازهای استان رشته علوم سیاسی را در 5 مرکز دانشگاهی ایلام راه اندازی کرده ایم. بدون اینکه به تبعات آنها فکر کنیم. باید نقشه جامع توسعه آموزش عالی ایلام تدوین گردد.
5.امروزه در جهان مدیریت کیفیت به عنوان یک شاخص در آموزش عالی مورد توجه است این موضوع باید در ایلام نیز مورد توجه قرار گیرد.
6.ضرورت حفظ استقلال و جایگاه دانشگاه، متاسفانه به این راهبرد نیز توجه نشده و باید مورد توجه قرارگیرد .
7.امروز در جهان نوین آموزش عالی با اقتصاد پیوند خورده است دانشگاه ما باید در ایران و ایلام به انتظارات نظام اقتصادی و صنعتی پاسخ دهد.
8.توجه ویژه به بحث خودسازی برای اعضای هیئت علمی، خودسازی حرفه ای اعضاء هیئت علمی نیازمند حمایت مالی و معنوی دانشگاه ها،
بنگاه های اقتصادی و تولیدی، نهادهای اجتماعی از پژوهش های بنیادی و کاربردی است. توجه به فرصت های مطالعاتی، ضرورت طراحی و برنامه ای درس های غنی وگسترش آموزش اثر بخش می تواند در این رابطه مفید باشد.
در پایان امید دارم در شرایطی که بر فضای جامعه بذر امید پاشیده شده است با تدبیر مسئولان، آموزش عالی در ایلام جایگاه واقعی خود را پیدا نماید. یقین بدانیم تا آموزش بخصوص آموزش عالی جایگاه خود را پیدا نکند توسعه در هر شکلی امکان پذیر نخواهد بود.