این برنامه ها نظیر درون زایی و برون گرایی اقتصاد، مردمی سازی اقتصادی، شفاف سازی و سالم سازی اقتصاد، ارتقای بهره وری، اقتصاد دانش بنیان، انضباط مالی و قطع وابستگی به بودجه نفت، عدالت بنیان کردن اقتصاد، هدفمندی یارانه ها، گفتمان سازی و فرهنگ سازی، توسعه ظرفیت های تولید نفت و گاز و سیاست های پولی و ارزی بود که برای آنها در سال 95، 96 پروژه طراحی کردند.
از این 96 پروژه 29 پروژه برای درون زایی اقتصاد، 12 پروژه برای برون گرایی اقتصاد،3 پروژه برای مردمی سازی اقتصاد،1 پروژه برای شفاف سازی و سالم سازی اقتصاد، 7 پروژه برای ارتقا بهره وری، 3 پروژه برای اقتصاد دانش بنیان، 8 پروژه برای انضباط مالی، 16 پروژه برای توسعه ظرفیت های تولید نفت و گاز و 4 پروژه برای سیاستهای پولی و ارزی تعریف شده که ایرادات زیادی در آنها دیده می شود.
متأسفانه برای اقتصاد دانش بنیان که سهم مهمی در درون زایی اقتصاد، صادرات دانش بنیان، کسب درآمدهای نفتی و جایگزینی در نفت دارد، سه پروژه در نظر گرفته شده که از دل آنها تحول اقتصاد دانش پایه بیرون نمی آید.
هر سه پروژه ای که برای مردمی سازی دیده شده، اغلب به واگذاری‌ها اختصاص دارد، در حالی که
مردمی سازی اقتصاد پروژه کلان تری از این موضوع‌است. اگر می‌خواهیم واقعا مردم در کسب و کارهای کوچک و متوسط حضور پیدا کنند و نیاز به یک کار جدی است که متأسفانه در پروژه های دولت دیده نشده است.
برای شفاف سازی و سالم سازی اقتصاد یک برنامه و پروژه بسیاری ناچیزی دیده شده است، درحالی که تا زمانی که ما نتوانیم واقعا فساد را کنار بگذاریم و شفاف سازی کنیم واقعا نمی توانیم اقتصاد را مقاومتی کنیم. در نهایت باید گفت برای سه بخش مهم و کلیدی اقتصاد مقاومتی پروژه های خوبی تعریف نشده است.
همچنین این پروژه ها هدف محور نیستند، یعنی مشخص نیست که اگر این هفت پروژه در اقتصاد کشور اجرا شود بهره وری در اقتصاد کشور افزایش پیدا کند.

برداشت من این است که این پروژه ها نمی تواند اهداف اقتصاد مقاومتی را محقق کند.به عبارتی دولتمردان از برنامه به پروژه نرسیدند، 12 برنامه را نوشتند یک گروه پروژه هم از دستگاههای اجرایی گرفته اند. بعد اینها را به همین شکل به هم وصل کرده اند.قرار بود که از برنامه ها به پروژه برسیم، اگر از برنامه به پروژه می رسیدیم می توانستیم به
مردمی سازی اقتصاد دست پیدا کنیم. به نظر می رسد پروژه ها از جایی دیگر طراحی شده و برنامه های اقتصاد مقاومتی در جای دیگری طراحی شده و در یک مکان به هم وصل شده است. به همین دلیل پروژه ها اهداف اقتصاد مقاومتی را محقق نمی کند.
پایان پروژه ها مشخص نیست و زمان ندارد و منابع مالی و بودجه ای برای این پروژه ها دیده نشده است. برای برخی از وزارتخانه های مهم برنامه ای دیده نشده است. مثلا در بحث برونگرایی اقتصاد دیپلماسی اقتصادی بر عهده وزارت امور خارجه است. این در حالی است که اصلا برنامه ای برای وزارت امورخارجه در سال 95 طراحی نشده است.
بحث شفاف سازی و مبارزه با فساد بر عهده وزارت دادگستری است در حالی که برای آن برنامه ای دیده نشده است. تقدم و تاخر پروژه ها مشخص نیست. معلوم نیست که می خواهند همه
پروژه ها را با هم دنبال کنند، یا اولویت بندی دارند.
اگر این 96 پروژه را کنار هم بگذارید از دل آن اهداف اقتصاد مقاومتی خارج نمی‌شود، زیرا جدا از برنامه ها تعریف شده است. دولتمردان باید الزامات مردمی سازی اقتصاد را پیدا می کردند سپس از دل آن مجموعه پروژه هایی را خارج می کردند.
برنامه اقتصاد مقاومتی سال 95 نیاز به یک بازنگری جدی دارد، که امیدواریم دولت آن را جدی بگیرد.

* استاد دانشگاه خوارزمی