نفاق جدید انتخاباتی، مقوله حقالناس است که پرده دیگری از القاء شبهه به جامعه میباشد تا از این طریق همه مسیرها به سمت هدف مطلوب بازیگران داخلی و خارجی انتخابات باشد. با رصدسازی و تجزیه وتحلیل خط تبلیغاتی دشمن در همه انتخابات گذشته تمایل و علاقه به تاثیرگذاری در نتیجه رای ملت ایران مشهود بوده است. با اندکی تامل و تحلیل شبیهسازی و مطابقات خط تبلیغاتی دشمنان بیرونی و عناصر وابسته و یا فریب خورده و یا ناآگاه داخلی، همواره مشخص و مستند بوده است.
مقوله حقالناس از جمله توصیههای رهبری بوده که مصادیق فراوانی داردو اهمیت آن در انتخابات علاوه بر اینکه بار سیاسی خود رادارد، جلوهای نظام سیاسی و حکومتی و مردمسالاری اسلام است در ادبیات سیاسی جای بحث و تحلیل و تفسیر دارد یکی از شاخصهای ارزیابی جریانهای سیاسی، بخصوص در انتخابات این است که نیّت جریانها نسبت به موضوع چیست؟
در وضعیت فعلی و موج فلهای ثبتنامها در انتخابات مجلس و حتی خبرگان رهبری و وجود مستندات محرز قانونی و حتی عرفی در عدم صلاحیت برخی ثبتنام کنندگان، و با اندکی دقت نیّت بعضی جریانها در سواستفاده از موضوع حقالناس که فضاسازی علیه نهاد قانونی شورای نگهبان است، مشخص میگردد. مستند این ادعا این است که اعتراض در دفاع از حقالناس در رد صلاحیتهای هیئت اجرایی در مطبوعات زنجیرهای و اجارهای مشاهده نمیشود. ولی ده روز دیگر صبر کنید داد و فریادها را علیه شورای نگهبان بررسی نمایید.
نفاقگرایی نسبت به مقوله حقالناس در حدی بوده که مقام معظم رهبری برای افشاء سواستفادهها نسبت به موضوع بیان شده توسط ایشان، تعریف فراگیرتر و واضحتری نمودند. زیرا در نگاه برخی حقالناس، حق مدعیان کرسیهای مجلس توسط هر نااهلی و هر فاقد صلاحیتی و هر قانونشکنی و رد نهایت هر متعرضی به حقوق بیتالمال میباشد و در اینجا حق هشتاد میلیون نفر ایرانی و جمعیت میلیاردی مسلمانان و حق احکام شرعی و قانونی و عرفی و اجتماعی حق نیست ولی آن یاغی که علیه نظام اسلامی قیام نمود و با اردوگاه دشمن هماهنگی کرد، حقالناس است و یا اگر طلبه بی بصیرتی و یا دنیاطلبی در هیچکدام از امتحانهای ولایت محوری امتحان پس نداده ولی ادعای دخالت در حیطه انتخاب رهبری امت اسلامی را داشته و رد صلاحیت شود، حقالناس است و این قصه ادامه طولانی دارد.
در نفاق انتخاباتی قبلی و قبل از آن، طرح کمیته صیانت از آراء فتنه دیگری بود که شماره یک آن را دستگاههای تبلیغاتی دشمن بانگ میزدند و شماره 2 آن را عناصر وابسته و یا فریب خورده و یا دنیاطلب داخلی ندا داده و صیانت از اراء را تبلیغ و ترویج میکردند که معنی ساده و ابتدایی آن دمیدن روح بی اعتمادی در فضای افکار عمومی و نادیده گرفتن قانون و نهادهای قانونی بود و دیدهایم که در فتنه 88 از کشکول صیانت از آراء خون بیرون ریخت. نتیجه آنکه طرح معانی غلط و وارونه از مقوله حقالناس که فتنهای جدید با زیرکیهای جدید بیش نیست، چیزی جز آن نیست تا اگر طراحان و مطرح کنندگان آن در انتخابات خبرگان و مجلس به نتیجه دلخواه نرسیدند یا در شیپور اتهام و بی اعتمادی بدمند و یا اینکه انگیزه پلید دیگری رادنبال کنند.