اقتصاد

نباید با سوءمدیریت‌ها به تحریم‌های بیرونی دامن بزنیم

گر توانستیم در مقابل تمام کسانی که برای این مملکت مشکل ایجاد می‌کنند، مثل همین تحریم‌ها، مقاومت کنیم و بدون آن‌ها کشورمان را اداره سازیم، اقتصاد مقاومتی است.
در ابتدای امسال رهبر انقلاب صحبت از حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی کردند، حماسه سیاسی در سه بخش به نحو احسن انجام شد. انتخابات، راهپیمایی ۱۳ آبان و ۲۲ بهمن، ولی حماسه اقتصادی ظاهراً فوقالعاده از حماسه سیاسی عقب افتاده است. نظر شما چیست؟

این دو متأثر از همدیگرند و اگر هماهنگ پیش نروند، آن دیگری را از خود متأثر میکند. در حوزه سیاسی بحمدالله حضور در انتخابات، ۲۲ بهمن و مسائل دیگری که در امسال پیش آمدند و پشتیبانی مردمی از این موضوع باعث شد حماسه سیاسی به وقوع بپیوندد. مسئله بعدی این است که مسائل اقتصادی باید به دنبال حماسه سیاسی بهگونهای مدیریت شود که حافظ حماسه سیاسی شود. اگر با شکوفا کردن اقتصاد حداقلهای مردم را تأمین نکنیم، حماسه سیاسی را هم معلوم نیست بتوانیم حفظ کنیم، لذا دولت باید به این موضوع توجه خاصی کند، نه به این صورت که یله و‌‌ رها باشد. درست است که تهدیدهای بیرونی داریم، ولی نباید با سوءمدیریتها به تحریمهای بیرونی دامن بزنیم.

مطلب بعد این است که در سایه هماهنگی قوا میتوانیم بحث اقتصادی را هم خوب پیش ببریم، مشروط بر اینکه مسئله اقتصاد مقاومتی هم ضمیمه آن شود. مقاومتی یعنی باید مسائل اقتصادی را جوری پیش ببریم که بهرغم تمام تحریمها در داخل بتوانیم پاسخگوی معضلات و مسائل اقتصادیمان باشیم. این مستلزم آن است که تولید باید وضعیت خوبی پیدا کند، بازرگانی و صادراتمان باید قوام یابند و این هم انجام نمیشود مگر اینکه کارها را به دست مردم بسپاریم، منتهی این دولت باید قفلهایی که از طریق دولتهای نهم و دهم زده شده است، بردارد. در این پنج شش ماهی که گذشته است، در زمینه اقتصادی پیشرفتی نکردهایم و اینجای تأسف است. رکود کاملی بر بازار حاکم شده است.

اگر امروز تورم قدری مهار شده است، حاصل کاری نیست که در دولت کردهایم، بلکه حاصل رکود است و یک مقدار هم مسائل هستهای ما باعث شده است ترمزی شود. اگر خدای نکرده نتوانیم مسئله هستهای را بهخوبی مدیریت کنیم و از طرفی امکاناتی در اختیار قرار نگیرد که بتوانیم رکود را از بین ببریم و مشکلات تولید و صادراتمان مرتفع شوند، نگران مسائلی هستیم که مشکلآفرین خواهند بود، ضمن اینکه در سال آینده با مسائلی روبرو هستیم، مثل مالیات بر ارزش افزوده که از شش درصد تبدیل به هشت درصد میشود که باز خود عامل گرانی خواهد شد. مسئله بعدی این است که اگر نتوانیم امکانات نظام را مدیریت کنیم، مشکلزا میشود. مسئله حاملهای انرژی است که اگر به صورت منطقی با آن برخورد نشود، مجموعه اینها باعث میشود تولید ما مقرون به صرفه نباشد، صادرات ما به دلیل گران تمام شدن قیمت تمام شده کاهش یابد و من حیث المجموع واردات را بر ما تحمیل میکند و اگر واردات افزایش و تولید و صادرات کاهش یابند، تراز مثبت نخواهیم داشت و در نتیجه اقتصاد ما را دچار مشکل میکند و لذا تمام مسئولین ما اعم از مجلس و دولت باید بسیار منطقی برخورد کنند و مسائل احساسی و شعاری را وارد نکنند که برای جامعه ما معضل به وجود میآورد و باعث ناراحتی بخش زیادی از جامعه را که کمدرآمدها تشکیل میدهند، نشویم که یک معضل هم از قِبَل نارضایتی برای نظام به وجود بیاید.

به نظر میرسد در معنای حماسه اقتصادی در میان کارشناسان اختلافاتی داریم. از شکوفایی اقتصادی صحبت و آن را با حماسه سیاسی مرتبط کردید. آیا حماسه اقتصادی دقیقاً به معنای شکوفایی اقتصادی است؟

مسلماً همین طور است. من به اقتصاد مقاومتی اشاره کردم. اگر توانستیم در مقابل تمام کسانی که برای این مملکت مشکل ایجاد میکنند، مثل همین تحریمها، مقاومت کنیم و بدون آنها کشورمان را اداره سازیم، اقتصاد مقاومتی است. امکانات هم داریم. یک وقت هست شعار میدهیم، یک وقت هست از روی منطق میتوانیم بگوییم با اقتصاد مقاومتیای که جهادگونه باشد، موفق میشویم. یک روزی جنگ را شروع کردیم که دست ما از بسیاری از امکانات تهی بود، ولی به دلیل پایمردی، استقامت و مقاومت مردم هشت سال در مقابل تمام کفر و جهان ایستادیم.‌‌ همان طور که توانستیم جنگ را بدون اینکه از بیگانه کمک بگیریم اداره کنیم، اقتصاد مقاومتی را هم به‌‌ همان شکل میتوانیم اداره کنیم. امکاناتمان هم کم نیست و میتوانیم از داخل و با کمک ایرانیان خارج از کشور جوری تدارک ببینیم که منهای احتیاج به بیگانگان خودمان را اداره سازیم، آن موقع میتوانیم در زمینه سیاسی هم پای میز مذاکره حرفمان را بزنیم، ولی اگر قرار باشد کارمان را درست انجام ندهیم، معلوم نیست وابستگی اقتصادی ما را به وابستگی سیاسی وارد و به بسیاری از مسائل دیگر هم وابسته نکند؛ لذا معنی اقتصاد مقاومتی این است که هر وقت توانستیم بدون وابستگی به دیگران خودمان اقتصادمان را اداره کنیم، آن وقت میتوانیم بگوییم اقتصادی درست کردهایم که میتوانیم حرفمان را بزنیم.

یعنی کاملا از دیگران مستقل شویم؟

البته منکر این قضیه نیستم که اقتصاد یکی از مسائل وابسته به دنیاست و به صرفه است که داد و ستدها و ارتباطات وجود داشته باشند، ولی این برای زمان عادی است. در زمان عادی همه مسائل بهجای خود محفوظ هستند، ولی در زمان غیرعادی مثل این یا زمان جنگ تحمیلی که بر ما تحمیل شد و توانستیم موفق شویم، یقیناً قادر خواهیم بود در حوزه اقتصاد هم درست عمل کنیم. علتش این است که یک کشور فقیر نیستیم. ما یک کشور بالقوه قوی هستیم که بهراحتی میتواند اقتصادی را اداره کند که روی پای خودش بایستد، لذا فقط باید این نیروهای اقتصادی را بالفعل کرد.

بحمدالله هم از نظر معادن، هم از نظر امکانات و هم از نظر نیروی انسانی که بالای ۵۰ درصد برای ما سرمایه است، غنی هستیم و نیروی انسانی است که این قدرت بالقوه را میتواند بالفعل کند. ما همه این توانایی را داریم، مشروط بر اینکه مزاحمتهایی که درون دولتها است و سالهای سال است وجود دارند و بندهایی که به پای مردم بسته شدهاند یا
گه
گاهی وعدههایی که داده میشود و عمل نمیکنند، رفع شود و اگر این بندها باز شوند ملت ایران بهراحتی میتواند کشور را بدون وابستگی به بیگانگان اداره کند.

حماسه اقتصادی بیشتر وظیفه مسئولین نظام است یا مردم؟

این وظیفه آحاد مردم است، منتهی مردم باید ذوق این را پیدا کنند که به میدان بیایند. مردم به نظام معتقدند و حتی ایرانیهای خارج از کشور این عِرق میهنی را دارند، منتهی بستر و فضاسازی برای فعالیت آنها در دست دولتها است. دولتها برای اینکه بستر و فضا را آماده سازند تا مردم بتوانند این حرکت را شکل بدهند، باید برنامهریزی کنند و اراده قوی داشته باشند، چون بدون این بسترسازی حرکت مردم برای تقویت بنیه اقتصادی کشور غیرممکن خواهد بود. یک کشاورز فقط نمیتواند روی زمین دانه بپاشد، زمانی کشاورز میتواند حاصل را بردارد که بستر و زمین را برای ریختن تخم مساعد کند. برای ریختن و تبدیل اقتصاد به یک اقتصاد شکوفا، بسترسازی مساعد و مناسبی در دست دولتهاست. موقعی که دنیا ما را در تنگنا قرار داده است، باید مسیری را طی کنیم که بتوانیم در تمام زمینهها بدون وابستگی به غیر، تقریباً به صورت خودکفا عمل کنیم. ممکن است این کار در اقتصاد دنیای امروز مقرون به صرفه نباشد، ولی این اصل مربوط به دورانهای عادی است.

زمانی که کشور در حالت تحریم و تهاجم قرار دارد، طبیعتاً باید برنامهریزی متفاوتی داشته باشد که در واقع‌‌ همان اقتصاد مقاومتی است. بدیهی است در دنیایی که همه چیز در پرتو ارتباط معنا مییابد، تولید برخی از کالاها به صرفه نیست و بهتر است وارد نشوند. مثل ساعتی که در سوئیس ساخته میشود و ممکن است قطعات مختلف آن از جاهای گوناگون وارد شوند و به صرف کشور ما نیست که برای تهیه یک پیچ کارخانه بزنیم، ولی همه اینها مربوط به زمانهای عادی است. در زمانهای غیرعادی ناگزیریم روی پای خودمان بایستیم و قوی شویم.


https://shoma-weekly.ir/rfYL3J