امام رضا(علیهالسلام) در روایتی خطاب به عبدالعظیم(علیهالسلام) چنین میفرمایند: «ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکونت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بیفایده دعوت کن. به صلۀ رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چراکه این کار باعث تقرب به خدا و به من و به دیگر اولیاء اوست. دوستان ما نباید فرصت های گران بهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستان و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را عفو خواهد کرد، مگر آنهایی که به او شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، که از این سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد؛ مگر اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهلبیت(علیهالسلام) بیبهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه میبرم.»
مهربانی در میان امت
در واقع امام رضا(علیهالسلام) در این خطابه با بیان لطیف اوج محبت خویش به شیعیان(به عنوان زعیم شیعه در آن روزگار) را می رساند وقتی که میفرماید: «ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند».
در واقع امام(علیه السلام) به ما یاد میدهند که چطور راه شیطان را سد و افکار شیطانی را در نطفه خفه کنیم. بویژه امروز که شیاطین انس و جن از هر راهی درصدد نفوذ هستند و رهبر معظم انقلاب هم بارها موضوع نفوذ شیطان را مطرح کردند و فرمودند: این ها میکوشند با چهره دوست وارد شوند.
راستگویی و درستکاری
قلم زیبای حضرت خود گویای خیرخواهی و دلسوزی ایشان است، وقتی میفرمایند: «و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پُرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.» که این فراز، دنیایی از درس و آموزه را در خود نهفته دارد، زیرا رمز موفقیت یک شیعه صداقت در گفتار است، چنانکه در روایات متعدد این مسئله تصریح شده و امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: صداقت در گفتار، از ویژگیهایی است که پیامبر (صلی الله علیهو آله)، امیرمومنان (علیهالسلام) را با آن برگزیدند.
این توصیه و تأکید امام رضا(علیه السلام) به صداقت گفتار از اقتضائات زمانه ایشان بود، زیرا در آن دوران عدهای با برچسب شیعه و با طمع دست اندازی و تصرف در بیت المال، به دروغ مدعی مهدویت امام کاظم(علیه السلام) شده و امامت حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) را انکار کردند!؛ بنابراین حضرت (علیه السلام) چنین تأکیدی داشته و حتی این افراد را نفرین کردهاند.
تأکیدی که حضرت بر امانتداری در این نامه دارند، ذهن را در گیر میکند که چرا باید از میان این همه فضیلت اخلاقی، ثامن الحجج(علیهالسلام) امانتداری را مرکز ثقل قرار دهند؟
لازم به ذکر است گروهی که واقفیه نام داشتند، به طمع بیت المال علاوه بر رواج کذب در جامعه شیعی، در امانت الهی که در اختیارشان بود، خیانت کردند، بنابراین امام(علیه السلام) چنین تأکیدی داشتند که البته رعایت امانت و امانتداری باید همیشه تاریخ مد نظر قرار بگیرد.
چنانکه امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: امانت بر سه شعبه است: امانت در اموال، امانت اسرار و نیز نوامیس مردم؛ و امروز جامعه ما به شدت به این سه شعبه از امانتداری نیاز دارد. باید توجه داشت مسئله صداقت و امانتداری به اندازه ای در آموزههای دینی ما اهمیت دارد که در روایت آمده، به نمازها و روزههای افراد اعتماد نکنید، بلکه شخصیت افراد را در صداقت در حدیث و امانتداری او بنگرید.
امروز یکی از شعبههای امانتداری، اموال مردم است، برای مثال در انتخابات باید کسانی را برگزینیم که امین مردم و بیت المال و کوشا در حفظ این امانت باشند.
گناهان زبان
به نیمههای این نامه که میرسیم؛ سکوت، محوریترین بحث میشود و امام(علیه السلام) بر رعایت آن تأکید ویژه میکنند، زیرا بسیاری از گناهان با زبان و سخن ناشی میشود همچون غیبت، افترا، دروغ، شایعه پراکنی، بدزبانی و... حتی تا یکصد گناه را برای زبان برشمرده اند!، پس باید تا جای ممکن سکوت شود، گرچه در برخی مواضع شکستن سکوت لازم است. علاوه بر این، سکوت مانع از ریختن آبروی مؤمنان میشود و از تنازعات فردی و خانوادگی میکاهد، برای همین حضرت (علیه السلام) بر آن تأکید میکنند.
البته ایشان در ادامه میفرمایند: «و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیای اوست.» این یعنی حضرت (علیهالسلام) رابطه گرم و صمیمی شیعه را سبب تقرب به اهل بیت (علیه السلام) و دوستی خود میدانند.
همچنین، ترک منازعه در جامعه شیعی از دیگر تأکیدات حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) در این نامه است تا شیعه از جدال بیهوده دوری کرده و تا جای ممکن با یکدیگر مدارا کنند.
پرهیز از نزاع در میان شیعه
کمی که نامه را مرور کنیم، از دقت نظر امام(علیه السلام) شگفت زده میشویم، عجیب است که ایشان حتی مسائل زندگی امروزی را پیشبینی و بر تلاش برای رفع آنها توصیه کرده اند، سفارش به پرهیز از نزاع به طور قطع برای همین است.
باید توجه داشت در زندگی امروزی منازعات اجتماعی بیشتر وقت ما را میگیرد و ما را از سازندگی و پیشرفت باز میدارد، چراکه متهم کردن یکدیگر به عناد و دشمنی و بعد صرف وقت، توان و هزینه برای پاسخ دهی به این اتهامات، سرمایههای ما را میگیرد؛ از این رو حضرت رضا(علیه السلام) همسو با بیان نورانی قرآن که مؤمنان و مسلمانان را به مهربانی با یکدیگر و شدت عمل و برخورد با کفّار فرا میخواند، به دوستی و کنار گذاشتن دشمنی توصیه کرده و در این نامه فرمودهاند:«دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکباین گونه امور شود، یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند، از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز این گونه افراد از زیانکاران خواهند بود.»
رنجاندن مومن در ردیف شرک است
علاوه بر این، امام (علیه السلام) در ادامه این نامه میفرمایند: «به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد.جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود، اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(علیهالسلام) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه میبرم».
مهندسی فرهنگی جوامع در دور و نزدیک
به طور قطع امانتی امام رضا(علیه السلام) نزد عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)، مهندسی فکری فرهنگی خاصی دارد، اصلاً مگر میشود عالِم آل رسول(صلی الله علیه و آله) بدون پشتوانه و افق بلند فکری امانت برای شیعیان خود بگذارد؟
در دوران زندگانی حضرت ثامن الحجج (علیهالسلام)، شیعه به گروههای مختلف تقسیم میشد و فرقههایی همچون واقفیه کارشکنی میکردند تا جایی که آنها چنان علیه یونس بن عبدالرحمن، از نزدیکان امام (علیه السلام) بدگویی کرده بودند که دیگر امکان روشن کردن امور نسبت به او وجود نداشت و واقفیه حتی در محضر امام(علیهالسلام) به بدگویی علیه او پرداختند! اما حضرت (علیهالسلام) کوشیده اند با مهندسی فرهنگی خود در این نامه، شیعه را به یکدیگر نزدیک کرده و از تفرقه میان آنها جلوگیری کنند، یعنی با لطافت و زیبایی رهبری شیعه را در دست گرفته و درصدد تجمیع آنها تحت ولایت خود هستند.
در واقع نکاتی که امام رضا(علیه السلام) در نامه خود به عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) توصیه و گوشزد کرده اند، مقطعی نبوده و برای همیشه تاریخ کاربرد دارد، چنانکه حضرت (علیه السلام) در این نامه تأکید میکنند که شیعه نباید بین خود رنجش و دشمنی داشته باشد و اگر چنین کند، روح ایمان از جامعه میرود، چراکه مردم یکدیگر را دور از ایمان میدانند و هم از ولایت اهل بیت (علیه السلام) خارج میشوند.
امام (علیه السلام) تأکید دارند که اختلاف سلیقه نباید مانع از آن شود که ما شیعه اهل بیت(علیهالسلام) را دشمن بدانیم و این مسئله را چنان مهم میدانند که دشمنی شیعه با یکدیگر سبب فاصله آنها با خدا، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیه السلام) میشود.
از این رو، ما باید مؤمنانه به افراد در جامعه بنگریم، اما متأسفانه برخی یکدیگر را به گونه ای خطاب میکنند که حتی دشمنان اسلام را این چنین خطاب نمی کنند! اما اگر این نگاه ها و توصیههای رضوی در جامعه تسری بیابد و جامعه خود را موظف به نشر و عمل بداند، نسل آینده هم بهره مند میشود.