جامعه

منشوری برای گسترش سبک زندگی اسلامی

درنگی کوتاه در رساله حقوق امام سجاد (ع) مشخص می‌کند که «حق ا…» مهم‌ترین وزیربنایی‌ترین اصل حقوقی سبک زندگی اسلامی است. تصریح آن حضرت درمقدمه رساله حقوق به خوبی موید این ادعاست. امام (ع) در مقدمه می‌فرمایند: «اِعلَم رحمک ا… أن ّ لله علیک حقوقا مُحیطه بک فی کُل حرَکَه تحرکتها…واَکبرُ حقوق ا… علیک ما اوجبه لنفسه تبارک وتعالی من حَقه الذی هُو اصلُ الحقوق …؛ بدان خدایت رحمت کند که خدا برتو حقوقی دارد که سراپای وجودت را فراگرفته درهرحرکت وسکون، هرفرود آمدن، تکان دادن اعضا، به کارگرفتن ابزار‌ها، درهمه حقوقی دارد، بعضی بزرگ تروبعضی کوچک‌تر. ازهمه بزرگ‌تر، حق خود اوست که رعایتش را لازم کرده واصل سایرحقوق است وآن‌ها همه فرع.»
مهدی رجب پور- پس از تاکید مقام معظم رهبری بر لزوم توجه به سبک زندگی اسلامی- ایرانی در سفر به خراسان شمالی فضای رسانه ها پر شده از مطالبی با این موضوع که البته جای خرسندی است. اما بهتر است در این زمینه منابع ناب و دست اولی که در فرهنگ مردم مسلمان ایران موجود است را از قلم نیاندازیم. یکی از این منابع ناب و کمتر شناخته شده در جامعه رساله حقوق امام سجاد علیه السلام است.

حضرت امام سجاد (ع) در دورهای که ارزشهای جاهلی توسط خلافت بنی امیه ترویج میشد و عصبیت قبیلهای، محور ومدارنظام فکری جامعه را تشکیل میداد، توانستند با تدوین رساله حقوق، بنیادهای حقوقی واخلاقی جامعه را به مسیرمستقیم خود رهنمون شوند ودرفضای «یا لثارات الحسین (ع)» طنین انداز شده در جهان اسلام، نهضت تجدید حیات اسلام امام حسین (ع) را با نگارش منشور سبک زندگی اسلامی (رساله حقوق) استمراربخشند. براین اساس میتوان گفت که نهضت امام سجاد (ع) درفضای سراسراختناق وفشاربنی امیه، بُعد دیگر قیام امام
حسین (ع) وتداوم بخش فرهنگ عاشوراست.

یکی ازویژگیهای دوران امامت امام سجاد (ع) که ازعصرعاشورای سال ۶۱ (هـ. ق) تا سال ۹۵ (هـ. ق) را دربرمی گیرد، یکه تازی واستیلای تام وتمام بنی امیه برجهان اسلام است. این سلطه آن چنان جبارانه ومستبدانه بود که درواقعه «حره» وقتی که مسلم بن عقبه، فرمانده لشکریزید، مدینه را تصرف وغارت کرد، مردم مدینه را وادارکرد که به عنوان بنده یزید با او بیعت کنند. یعقوبی، مورخ معروف درجلد دوم تاریخ خود این رویداد را چنین گزارش میکند: «سپس مردم را گرفت که بیعت کنند برآنکه بندگان یزید بن معاویه باشند. مردی ازقریش را میآوردند وبه او گفته میشد: بیعت کن، نشان آنکه بنده خالص یزیدی. میگفت: نه. پس اورا گردن میزدند.» ابن ابی الحدید هم درتوصیف این ایام دهشتناک مینویسد: «همان گونه که گله هاى شتر و اسبان را داغ مى نهادند و علامت گذارى مى کردند تا اشتباه نشود که این حیوان در مالکیت فلان شخص است، بنى امیه نیز به گردن هاى مردم داغ مى گذاشتند که اینها بندگان معاویه، یزید و بنى مروان هستند.» درچنین شرایطی، طبیعی است که مردم از
امام (ع) دورباشند. چنان که ابن ابى الحدید از امام سجاد(ع) نقل مى کند که فرمودند: «بیست نفر در مکه و مدینه یافت نمى شدند که ما خانواده رسول ا… (ص) را دوست داشته باشند». راهبرد امام (ع) در این شرایط شعب ابی طالب گونه، این بود که به نوشتن صحیفه سجادیه ونگارش رساله الحقوق روی آوردند وحلقه تعلیم وتربیت غیرمستقیم وبا واسطه را شکل دادند. افزون برآن، با خریدن بردگان وتربیت و آزادکردن آن
ها به تدریج حلقه محبان وولایتمداران را گسترش دادند.

محتوای رساله حقوق

رساله حقوق که درکتابهایی چون «تحف العقول» و «خصال شیخ صدوق» نقل شده است، اندکی باهم اختلاف دارد. درحالی که تعدادحقوق ذکرشده درروایت تحف العقول ۵۰ حق است، در کتاب خصال ۵۱ حق نقل شده است. علاوه براین، رساله حقوق نقل شده درتحف العقول مقدمهای دارد که درروایت خصال نیست.

این رساله، ماهیتی حقوقی اخلاقی دارد وبا نگاهی آسیبشناسانه، درصدد ترمیم وترسیم هندسه رابطه انسان باخدا، انسان باخود و انسان با جامعه وانسانهای دیگراست. دریک دسته بندی کلی میتوان گفت که رساله حقوق هفت نوع حق را برمی شمارد: اول: حق خداوند؛ (حق مربوط به رابطه انسان با خدا) دوم: حق نفس و اعضای بدن (حقوق مربوط به رابطه انسان باخود) سوم: حق افعال عبادی (حق مربوط به رابطه انسان با خدا) چهارم: حق پیشوایان وسرپرستان (حقوق مربوط به رابطه انسان بادیگران) پنجم: حقوق زیردستان (حقوق مربوط به رابطه انسان بادیگران) ششم: حقوق خویشاوندان (حقوق مربوط به رابطه انسان بادیگران) هفتم: حقوق سایر اصناف جامعه (حقوق مربوط به رابطه انسان بادیگران)

الگوی تربیتی اخلاقی

یکی ازویژگیهای رساله حقوق، لحن بیان آن است. این لحن به دور ازادبیات خشک رایج حقوقی است وبیشتر رویکردی اقناعی دارد ونه تحکم آمیز و آمرانه. به همین دلیل باید گفت که این رساله پیش ازآنکه یک متن فقهی حقوقی به شماررود، منشوری اخلاقی تربیتی است که میخواهد آسیبها وکاستیهای روابط اجتماعی را درمان وفضایی اخلاقی انسانی برآن حاکم کند.

درنگی کوتاه در رساله حقوق امام سجاد (ع) مشخص میکند که «حق ا…» مهمترین وزیربناییترین اصل حقوقی سبک زندگی اسلامی است. تصریح آن حضرت درمقدمه رساله حقوق به خوبی موید این ادعاست. امام (ع) در مقدمه میفرمایند: «اِعلَم رحمک ا… أن ّ لله علیک حقوقا مُحیطه بک فی کُل حرَکَه تحرکتها…واَکبرُ حقوق ا… علیک ما اوجبه لنفسه تبارک وتعالی من حَقه الذی هُو اصلُ الحقوق …؛ بدان خدایت رحمت کند که خدا برتو حقوقی دارد که سراپای وجودت را فراگرفته درهرحرکت وسکون، هرفرود آمدن، تکان دادن اعضا، به کارگرفتن ابزارها، درهمه حقوقی دارد، بعضی بزرگ تروبعضی کوچکتر. ازهمه بزرگتر، حق خود اوست که رعایتش را لازم کرده واصل سایرحقوق است وآنها همه فرع.»

محوریت این حق درسبک زندگی اسلامی چندان پوشیده نیست؛ زیرا درجهان بینی الهی، جهت گیری زندگی به سمت خدا وتقرب به اوست. به این دلیل مدار زندگی واصول حقوقی حاکم برآن نیز برخاسته از «حق ا…» وحقوقی است که خداوند متعال برای سعادت انسانها تشریع کرده است.

فرازهایی از رساله حقوق

حق مادر: امام سجاد (ع) در بخش حق نزدیکان، اولین حقی را که مطرح میکنند، حق مادراست. آن حضرت درباره این حق، ابتدا مقام مادر و رنج و زحمتی را که در حمل وتولد و پرورش فرزند متحمل میشود، یادآورمی شوند و درپایان از وظیفه حقشناسی و سپاسگزاری فرزند نسبت به مادر به عنوان حق مادر یاد میکنند و میفرمایند: «حق مادراین است که بدانی جایی تو را (نگه داشته) وجا به جا کرده (رحم) که هیچ کس دیگر را درآنجا حمل نکند. میوهای ازدلش به تو خورانده که به هیچ کس دیگری نخوراند.

گوش وچشم ودست وپا ومو وپوست وخلاصه همه اعضایش را با شادمانی وخرمی ومراقبت، سپرجان تو کرد. همه ناملایمات، دردها، سختیها و غصههای دوران حمل رابه جان خرید تا آنگاه که دست قدرت پروردگار، تو را ازتنگنای رحم به پهنه زمین آورد. مادر دلخوش بوده تو را سیرکند و خود گرسنه ماند، تو را بپوشاند و خود برهنه باشد، تورا سیراب کند و خود تشنه ماند، بر تو سایه افکند و خود درآفتاب به سربرد …توباید به همین اندازه ازاو تشکرکنی واین حقشناسی را جز به یاری وتوفیق خدا نتوانی.» حق سالمندان: یکی ازحقوق مطرح شده دراین رساله، حقوق سالمندان است. امام سجاد (ع) دراین فراز، مردم را به تکریم سالمندان و پیشکسوتان توصیه میکنند ومی فرمایند: «حق سالخورده این است که حرمت پیریاش را بداری، اگرسوابق فضیلت دراسلام دارد تجلیلش کنی، اورا مقدم داری، دراختلافات (خصمانه) با او روبه رونشوی، درراه براو سبقت نگیری، پیشاپیش او نروی، نادانش نشماری، اگررفتار جاهلانهای کرد تحمل کنی. به مقتضای سوابق مسلمانی و سالمندی احترامش کنی که حق سن و سال نیز چون حق اسلام است.» حق کودکان: امام (ع) پس ازبیان حق بزرگسالان، به حقوق کودکان اشاره میکنند. مهمترین نکته درباره این حق، حق تعلیم وتربیت کودکان است. آن حضرت دراین باره میفرمایند: «حق خردسال این است که بر او رحمت آری، در تربیت (فکری) و تعلیمش بکوشی، از خطایش بگذری، و پرده پوشی کنی، با او بسازی، کمکش کنی، جرمهای کودکانهاش را بپوشی، که این خود سبب بازگشت و (اصلاح کار) اوست، باید با کودک مدارا کرد، با او درنیفتاد، این روش (پدرانه) برای رشد و هدایت او مناسبتر است.»
https://shoma-weekly.ir/jBZz74