زنان

معضلی زنانه که خانمان‌برانداز است

تراژدی غمبار اعتیاد جامعه ایرانی را با چالش جدی مواجه کرده ‌است و موضوعی که این چالش را به بحران نزدیک می‌کند، مسئله مهم زنانه‌شدن اعتیاد است. افزایش شمار زنان معتاد که مدتی محل مانور سیاسی برای معاونت زنان و خانواده دولت تدبیر شد و در عمل اقدام مؤثری در این زمینه صورت نپذیرفت معضلی است که باید برای آن چاره‌ای اندیشیده شود.
زهرا عامری- سالها از به تصویرکشیدهشدن معتاد مفلوکی که در سریال آینه همه سینهای کلامش را شین تلفظ میکرد، گذشته است؛ آن روزها نمایش تلخی که زندگی این فرد معتاد را سعی میکرد فارغ از کلیشههایی که گریبانگیر مجموعههای آن روزگار بود توجه همه را به خود جلب کرد و تقریبا نیم بیشتری از افرادی که مشغول تماشای آینه بودند با خود حدیث نفس میکردند که مبادا خانواده ما یا خودمان گرفتار این بلای خانمانسوز بشویم یا به واسطه اعتیاد همسر سرنوشت زنی برایمان رقم بخورد که در این مجموعه به ایفای نقش میپرداخت.

اما حالا درست در سومین دهه که از پخش آینه میگذرد؛ تراژدی غمبار اعتیاد جامعه ایرانی را با چالش جدی مواجه کرده است و موضوعی که این چالش را به بحران نزدیک میکند، مسئله مهم زنانهشدن اعتیاد است. افزایش شمار زنان معتاد که مدتی محل مانور سیاسی برای معاونت زنان و خانواده دولت تدبیر شد و در عمل اقدام مؤثری در این زمینه صورت نپذیرفت معضلی است که باید برای آن چارهای اندیشیده شود.

موضوع اعتیاد زنان بیش از هرچیز کانون خانواده را تهدید میکند؛ به عبارت بهتر این معضل یک مشکل چند وجهی است، در یک زاویه سلامت جسمی و روحی زنان با آسیب مواجه است و در بخش دیگر علاوه بر خانواده که پایههای آن به دلیل گرایش به این موضوع سست میشود کودکانی که به این دلیل از نعمت داشتن مادر سالم محروم میمانند نیز بر شدت جراحات و اندوه ناشی از اعتیاد زنان میافزاید.البته داستان تلخ اعتیاد تنها به مخدرهای خطرناک ختم نمیشود؛ افزایش گرایش دختران جوان و بهویژه دانشجو به مصرف دخانیاتی مانند سیگار و قلیان نیز بخش دیگری از ماجرای زنانگی اعتیاد است که در بیشتر موارد در سایه تغافل عامدانه فرهنگی مسئولین و بهویژه متولیان حوزه زن و خانواده نظیر معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری قرار میگیرد؛ این درحالی است که برنامهریزی دقیق فرهنگی و شناساندن آسیبهای گوناگون اعتیاد به جامعه و بهویژه به زنان میتواند در حکم عامل پیشگیرندهای باشد که نوعی مصونیت فردی و اجتماعی را برای زنان به ارمغان میآورد.طبیعی است که مطابق قاعده اثباتشده هرگز هیچ معضلی از طریق تمسک به اشکال همایش، گردهمایی و سیمنار و اموری مانند آن حل نمیشود و فرهنگسازی مهمترین راهکاری است که میتوان برای حل این مشکل تجویز کرد. بدون شک شناخت علل گرایش زنان به اعتیاد که شامل مواردی از قبیل داشتن همسر معتاد، مشکلات اقتصادی و به تبع آن فقر فرهنگی و مسائلی از این دست است نیز میتواند در تجویز این نسخه مؤثر واقع شود؛ به هر ترتیب آنچه مسلم است درنظرگرفتن سلامت جسمی و روحی زنان بهعنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه است، پرهیز از سیاسیکاری و عدم استفاده ابزاری از زنانگی اعتیاد برای سیاهنمایی وضع موجود زنان در نظام مقدس جمهوری اسلامی که عمدتا مورد سوءاستفاده برخی از جریانات سیاسی خاص در داخل و خارج از مرزها میشود بخشی از فرایندی است که نباید مورد غفلت واقع شود، طبیعتا ارائه آمار و اطلاعات نهتنها در خصوص اعتیاد زنان و بهویژه نسل جدید به این بلای خانمان برانداز، بلکه در حوزههای گوناگون کار چندان دشواری نیست و نکتهای که میبایست مورد توجه متولیان فرهنگی و اجتماعی به خصوص در حوزه زن و خانواده قرار بگیرد عبور از این آمارها و رسیدن به راه حلی نهایی است. ضمن آنکه توجه به اصل مشارکت زنان و خانوادههای ایرانی در این مشکل نیز میتواند راهگشا باشد، البته نباید فراموش کرد که صرف هزینه و بودجه لازم حتی اگر از حد تصور ما هم خارج باشد و بار مالی بسیاری را به دولت تحمیل کند بسیار ارزش دارد؛ زیرا از این طریق سلامت زنان و به تبع آن سلامت خانواده تضمین میشود.

*مددکار اجتماعی

https://shoma-weekly.ir/VHu50U