اندیشه

معجون پیامبر (ص) برای درمان بیماری‌های روحی

جسم بعضی سالم است، امّا روح آن‌ها بیمار است. جسم در کمال سلامت، امّا روح دارای امراض. از گناه نمی‌ترسد. گناه می‌کند و دنبال آن توبه هم نمی‌کند. بیماری جسم، انسان را وادار می‌کند، درد بیماری می‌گوید پیش دکتر برو. امّا بیماری روحی نمی‌گوید پیش دکتر برو، بیماری روحی را بیمار نمی‌فهمد
خیلی بکوشید که گناه نکنید، گناه نکردن مشکل است. تقوا مطلب عادی نیست. یکعمر زحمت میخواهد تا انسان متّقی باشد. از ابتدا یک گناه و دو گناه، یک مکروه ترک کنید تا رفتهرفته همه را ترک کنید. چنانچه از ابتدا انسان یک مکروه را جرات میکند، در آخر بزرگترین گناهان را مرتکب میشود. انسان بیتقوا بیمار است و بیماری چند قسم است؛ بعضی بیمار در جسم هستند، جسم آنها بیمار است. یک بیماری، دو بیماری یا چند بیماری دارند و گرفتار هستند امّا روح آنها سالم است، نیرومند است، کامل است، ایمان، عمل. روح سالم، جسم بیمار. این هیچ عیبی ندارد. رضایت لازم است، راضی شوید اگر خدایناکرده چنین هستید، زیرا بیماری خود نعمت است. بیماری خود کفّارهی گناهان است، بلکه بیماری گناه نباشد ترفیع درجه است. «حُمَّى لَیْلَهٍ کَفَّارَهُ سَنَهٍ»[1]. خیلی عجیب است. حضرت فرمود یکشب تب کنی و در بستر بخوابی، یک سال از گناه تو بخشیده شده است. حتّی خواب بد ببینی، یکمرتبه از خواب ناگهان برخیزی، هولناک بترسی، مقدار زیادی از گناهان تو نیست میشود. گناهان را خدا وسیلهی این قرار داده است، پس اگر جسم بیمار باشد مانعی ندارد.

خدا در قیامت از جه کسانی عذرخواهی میکند؟

در روایت است که روز قیامت خدا آنهایی را که فقیر بودند، بیمار بودند، صلاح بود، به آنها میفرماید بنده من، معذرت میخواهم که تو را اینگونه کردم، بفرمایید و به بهشت بروید! چه مقامی بالاتر از اینکه خدا از انسان معذرت بخواهد و او را وارد بهشت کند. جسم بعضی سالم است، امّا روح آنها بیمار است. جسم در کمال سلامت، امّا روح دارای امراض. از گناه نمیترسد. گناه میکند و دنبال آن توبه هم نمیکند. بیماری جسم، انسان را وادار میکند، درد بیماری میگوید پیش دکتر برو. امّا بیماری روحی نمیگوید پیش دکتر برو، بیماری روحی را بیمار نمیفهمد، دکتر باید بیاید و آن را پیدا کند. انبیاء (علیهم السّلام) میآمدند مردم را پیدا میکردند، میگفتند آقا تو بیمار هستی. ای کسی که بهراحتی گناه میکنی و دنبال آنهم به یاد نداری که توبه کنی، سراغ کار خود میروی و شب میخوابی درحالیکه گناه تو آمرزیده نشده است، خیلی بیمار هستی، توبه کن. روایت دارد امام فرمود هیچوقت امام شب نمیخوابد در حالتی که حقّ یک نفر در دنیا در ذمّه او باشد، در این حال امام نمیخوابد. اگر حقّ مردم در ذمّه تو باشد، حداقل در فکر تو باشد که بدهی داری. بیجهت نیست که میفرماید هر بندهی مؤمن که میخواهد بخوابد، وصیتنامه او زیر سر او نباشد، او «مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً». معنای آن این است که انسان بفهمد که باید مهیّا شود.

معجونی برای درمان بیماریهای روحی

من یک روایت کوتاهی اینجا بخوانم. پیامبر گرامی معجونی برای بیماری روح داده، اگر بتوانی این معجون را خوب بخوری سالم میشوی، خیال تو آسوده باشد. فرمود: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً زَهَّدَهُ فِی الدُّنْیَا وَ فَقَّهَهُ فِی الدِّینِ وَ بَصَّرَهُ عُیُوبَهَا»[2]. اگر خدا بخواهد بندهای را به حیات برساند، به خیر برساند، روح او را سالم کند، سه کار درباره او انجام میدهد؛ «زَهَّدَهُ فِی الدُّنْیَا»، از دنیا بیرغبت میشود؛ یعنی چه از دنیا بیرغبت میشود؟ اینطور که گاهی بعضی تصوّر میکنند، اینگونه نیست؛ یعنی از خانه وزندگی و پول و مغازه و کار و کسب بیرغبت میشود؟ اینکه بد است. اسلام هیچگاه اینگونه نمیگوید. از حرام دنیا بیرغبت میشود. در هر معاملهای سودی پیدا شد امّا حرام، سود کلانی پیش آمد امّا حرام، چشمپوشی میکند، دست بهسوی حرام دراز نمیشود. چند صد میلیون یکمرتبه در کیسه او ریختند خوشحال شود. بنده سالم خدا هیچوقت دست به حرام دراز نمیکند. «زَهَّدَهُ فِی الدُّنْیَا»، خدا او را زاهد میکند، یعنی از حرام و الّا دنیای حلال که بد نیست. اینیکی.

دوساله فقیه شوید!

«وَ فَقَّهَهُ فِی الدِّینِ»، خدا او را در احکام دینی خود بصیر میکند، فقیه میکند، وارد و دانا میکند. کاش مردم این نکته را میفهمیدند و خوب عمل میکردند. من در روستاها دیدم بعضی از عوام النّاس که هیچ درس نخواندهاند، کاملاً به مسائل خود آشنا هستند. از نماز و روزه و قیام و قعود و کارهای دیگر و معاملات و ربا و خوردن و خوابیدن، همه را میداند.

امام صادق (ع) اینجا جملهای بسیار عالی فرموده است. فرموده کاش یک تازیانه به دست من میدادند، بر سر جوانهای شیعیان خود میایستادم و آنها را وادار میکردم احکام الهی را یاد بگیرند. روزی یک مسئلهی شرعی یاد بگیرید، در آخر سال سیصد و شصت و اندی مسئلهی شرعی یاد گرفتهاید. دو، سه، سال که میگذرد فقیه میشوید. فقیه لازم نیست که بالاستنباط فقیه شود. این... دوّم؛ یعنی در مسائل شرعی متخصّص شوید.سوّم؛ «بَصَّرَهُ عُیُوبَهَا»، در کتاب نفس خود مطالعه میکند و غلطهایی که محیط او در این کتاب نوشته است میفهمد. کتاب نفس خود را مطالعه کنید، آن را تصحیح کنید و بهترین انسانها اینها است؛ «وَ بَصَّرَهُ عُیُوبَهَا». خدایا ما را به عیوب نفس خود بصیر بفرما. (تاریخ 19/11/1380)

پینوشت:

1- بحارالانوار، ج 78، ص 182.

2- الکافی، ج 2، ص 130.

https://shoma-weekly.ir/SLBB4M