ورزش

مزرعه خشک فوتبال

ما کارلوس‌کی روش را داس به دست به میان بوته‌های خشک مزرعه‌ای فرستاده‌ایم که هیچ بوته مستوجب درویی در آن به چشم نمی‌خورد. از این مزرعه‌دار با تجربه چگونه توقع داریم که از بوته‌های خشک و زرد مزرعه‌مان، جوانه‌های سبزی بسازد و دوباره به این مزرعه رونق بدهد؟
شاهین تهرانی - تیم ملی با کارلوس کی روش نتایج خوبی را کسب نمی‌کند و متأسفانه وضعیت جدول رده‌بندی گروه ما به گونه‌ای شده که از همین حالا هم صعود به جام جهانی 2014 برزیل در هاله‌ای از ابهام فرو رفته و وام‌دار اما و اگرهای جدید شده است. این اتفاقی نیست که برای رقم خوردنش نیازمند حضور یک مربی چند میلیارد تومانی از قاره سبز باشیم. با همین مربیان نیم بند وطنی هم – که قطعاً به اندازه کی روش شهرت جهانی ندارند و به همین علت بسیار هم ارزان‌تر از او هستند! – می‌شد به لبنان باخت، در تهران با قطر مساوی کرد و در استادیوم آزادی مغلوب ازبکستانی شد که حالا جای ما را در جدول رده‌بندی از آن خود کرده است!
کی روش بدون هیچ تردیدی در رقم خوردن نتایجی که برای هیچ کدام از ورزش دوستان ایرانی زیبا و دوست داشتنی نبوده است، تقصیر دارد اما سهم این تقصیر چقدر است؟ آیا اگر قرار باشد طبق روال قضایی، متهمان پرونده را به ترتیب ردیف کنیم، کارلوس پرتغالی متهم ردیف اصلی شناخته می‌شود یا خیر؟
همان زمانی که کارلوس کی روش برای اولین بارها چشمانش را معطوف لیگ برتر فوتبال ایران کرد، معلوم شد که از این آتش آبی گرم نمی‌شود. سطح فنی فوتبال در ایران افت کرده است. در باشگاههای ما دیگر خبری از تولید ستاره‌هایی در حد و اندازه‌های خداداد عزیزی، علی دایی، کریم باقری، علی کریمی، احمدرضا عابدزاده، مجید نامجو مطلق، سیروس قایقران و... نیست. باشگاههای ما سالهای سال است که نتوانسته‌اند عنوان قهرمانی قاره کهن را به خودشان اختصاص بدهند!
مرگ ستاره‌ها و افت سطح فنی لیگ دو عامل مرتبط به یکدیگر هستند که البته کی روش در رقم خوردن هیچ کدام از آنها مقصر نیست. او حتی برای جبران این کمبود به سراغ دو رگه‌ها رفت و حضور اشکان دژاگه، امید نظری و قوچان نژاد نشان دهنده تلاشی است که او ابتدا برای حفظ آبروی خودش و سپس برای تعالی بخشیدن به فوتبال ما انجام داده و وقتی می‌بینیم که همین دژاگه و قوچان نژاد تبدیل به بهترین ستاره‌های تیم ملی می‌شوند، بیشتر پی می‌بریم که مزرعه فوتبال ما تا چه حد خشک و بی بار شده است!
ما کارلوس‌کی روش را داس به دست به میان بوته‌های خشک مزرعه‌ای فرستاده‌ایم که هیچ بوته مستوجب درویی در آن به چشم نمی‌خورد. از این مزرعه‌دار با تجربه چگونه توقع داریم که از بوته‌های خشک و زرد مزرعه‌مان، جوانه‌های سبزی بسازد و دوباره به این مزرعه رونق بدهد؟
اگر قصد انتقاد داریم، بهتر است اول یک سوزن به خودمان بزنیم و بعد آن جوالدوز معروف را بی رحمانه در تن کارلوس کی روش فرو ببریم!

https://shoma-weekly.ir/IMQn2c