نرگس قدیری- حجاب، نوع و شکل آن پیوند عمیقی با خصوصیات دینی و آئینی هر کشوری دارد.شکل ونوع حجاب اما با همه تفاوت ها در موارد کلی شباهت های زیادی به یکدیگر در کشورهای اسلامی داشته است و تمامی این تفاوت ها با تعریفی که اسلام وسیره حضرات خدیجه (س)وفاطمه زهرا(س)از حجاب داشته اند کاملاً هماهنگ بوده است.حتی این هماهنگی در تصاویر حضرت مریم(س) در قبل از رنسانس وحتی پس از آن نیز وجود دارد وحجاب در ادیان الهی دارای تعریفی کامل از پوششی است که نه تنها سر وگردن و موها را به صورت ثابت می‌پوشاند بلکه پوشش کامل جسم را هم از سر تا پا در بر می‌گیرد. در تصاویرحضرت مریم (س) ،ایشان مقنعه ای به سر دارند که کاملا سر وگردنشان را پوشانده و بر روی آن نیز چادری بزرگ بر سر دارند و همین حجاب در مورد حضرت فاطمه زهرا(س) وحضرت زینب کبری(س) و دیگر زنان اهل بیت نیز ذکر شده است.

اما در اینجا سئوالی پیش می آید که الگوی پوشش امروز زنان ما برگرفته از چه مدلی است؟و یا این مدل ها چه شباهت هایی با حجاب مورد قبول اسلام به عنوان کاملترین دین دارد؟
گفت  و گو از حجاب ولزوم پایبندی به آن بر کسی پوشیده نیست ودر سالهای گذشته وبا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وگسترش نهضت اسلامی در جهان به تهدیدی جدی تر برای جهان سلطه در آمده است وکشمکش برسر جریانات موافق ومخالف حجاب از ابعاد شخصی وفردی وصرفاً دینی فرا تر رفته وجنبه های سیاسی واقتصادی وفرهنگی واجتماعی را نیز شامل شده وشاخه ای از جبهه جنگ بر علیه گسترش دینی در جهان را شکل می‌دهد.
با بررسی دقیق تر شکل و تعریف حجاب کنونی در زنان مسلمان تغییرات زیادی را خصوصاً در طول نزدیک به یک قرن گذشته و دقیقاً پس از موج کشف حجاب وحملات فرهنگی در بین ملل مسلمان شاهدیم.این تغییرات به اشکال مختلف سخت و نرم به قلل رفیع حجاب زنان تاخته و به طور خلاصه می‌توان گفت که آنان را بی حجاب کرده و یا تلاش وسیعی برای تغییر شکل حجاب آنان انجام داده است که به نظر می‌رسد در این مقوله تا حدودی موفق بوده است .
با نگاهی به درجات حجاب زنان در جامعه خودمان این تغییرات را به خوبی شاهدیم،به این معنا که شکل حجاب بومی زنان ما که به صورت هم‌شکل ومتحد و با حداکثر پوشیدگی وعدم امکان تبرج بوده است رفته رفته به شکل حجاب زنان غربی با هرچه متفرق ورنگارنگ وسست وضعیف تر شدن پیش می‌رود .یعنی با بررسی علمی حجاب سنتی ایران که متشکل بود از، روسری سفید و بزرگی که کل سر وسینه را می‌پوشاند و در زیر گردن محکم می‌شد و چادری که از سر تا پائین پا را پوشانده ودر کمر محکم می‌شد به همراه روبنده ای که بر روی چادر بسته می شد و صورت زنان را از نگاهها محفوظ نگه می‌داشت ،جلوه کاملی از حجاب اسلامی را به نمایش می گذاشت ،اما این حجاب فاخر و در عین حال سهل وآسان در استفاده پس از کشف حجاب اجباری رضا خانی ممنوع شد و تغییر ماهیت خود را آغاز کرد .رضا خان قلدر زنان را مجبور کرد که بدون حجاب بوده و یا اگر به هرشکلی مایل به پوشاندن سر وموی خود هستند باید به مدل غربی این کار را انجام دهند.
پوشیدن مانتو وروسری ویا شال امروزی را باید دستاورد رضاخان از غرب به ایران دانست و مانتو و روسری ،پوشش مورد استفاده زنان ایرانی تا قبل از این تاریخ نبوده است،بلکه این نوع پوشش در اروپا رایج بوده وخصوصاً زنان مسیحی که قصد رفتن به کلیسا و یا شرکت در مراسم مذهبی را داشتند ویا در زمستان از آن استفاده می‌کردند. این مطلب را می‌توان مکمل شعار رضاخان در اینکه زن ومرد ایرانی از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شوند را آشکار می‌کند.در سالهای پس از حکومت سیاه پهلوی اول و با مقاومت مردم ایران در مقابل این موج، زنان به بازسازی وضعیت حجاب اصیل ایرانی روی آوردند اما این حجاب در فضایی مشوش در زمینه فرهنگی دیگر قدرت واستحکام ویک دستی قبل را نداشت و دارای نشانه های کمتری از ویژگی های قبلی شده بود.یعنی زنان با حفظ روسری، نوع چادر مشکی را رفته رفته به شکل چادری که معمولاً برای نماز در خانه استفاده می‌کردند تغییر دادند و روبنده نیز به مرور حذف شد اگرچه شکل حفظ چادر بر روی صورت به گونه ای بود که تقریبا نقش روبنده را ایفاء می‌کرد اما به سهولت قبل نبوده وحفظ این نوع حجاب سخت تر از حجاب قبلی که در جای خود محکم ومحفوظ بوده و با آزادی دستان نیازی به روگرفتن ویا نگاه داشتن چادر در شکل امروزی نداشت ،بود.از سوی دیگر نیز در زنان غیر چادری ، روسری های بزرگ که محکم بسته شده وتمامی سر و گردن وسینه زنان را می پوشاند به شکل روسری های کوچک ابریشمی که تمایل به سر خوردن از روی موها را دارند تغییر کرد که با گرهی سست در زیر گردن بخش اعظم موها وگردن زنان را به نمایش می‌گذاشت ومانتوهایی که هر روز با کوتاه تر وتنگ تر شدن جزئیات بیشتری از جسم زنان را نمایان و چشم نامحرمان را به سوی فعل حرام سوق می‌داد‌.
در یک کلام می‌توان گفت که مدل حجاب امروزی زنان ما مدل حجاب زنان اروپایی وغربی است وهاله ای از حجاب سنتی ایرانی در شکل چادر مشکی باقی مانده است که این هاله نیز روز به روز با مدل دار کردن چادر ها به سوی رنگی کردن وجذابتر کردن زنان در میان نامحرمان و جلوه گری هر چه بیشتر با آرایش ها و زیور آلات و روسری های رنگارنگ و بیرون زده شده از چادر ها رنگ می بازد.
با نگاهی به نوع پوشش ملکه انگلیس که او را در شرایط خاصی مجبور به پوشاندن موهایش می‌کند می‌توان دید که الگو گرفتن ما از مدل انگلیسی تا به کجا زنان مسلمان را شبیه این الگوی فاسد غربی کرده و از حجاب سنتی و مذهبی فاطمی  ما را دور ساخته است .حجابی که فقط قسمتی از سر را پوشانده و مرتباً بر روی سر جابجا شده وهر لحظه دسته ای از موها و قسمتی از گردن را آشکار می‌کند و در یک معنا بی هویتی حجاب را فریاد می‌زند.
برای علاج این حقیقت تحمیلی باید راهکاری جست که صد در صد بومی و مذهبی باشد و نه تنها منافع وخواص مذهبی حجاب در هرچه کم جلوه گر بودن و حفظ کنند گی بیشتر را به همراه داشته باشدبلکه  از نمونه ها والگوهای غربی نیز فاصله معنا داری را داشته و به ماهیت انسانی و اسلامی خود و اتحاد در رنگ وشکل ومدل رجوعی با شکوه را دوباره تجربه کند و از شیئی برای جلوه گری و نمایش زیبایی به عنوان اونیفورمی اجتماعی و ابزاری حفاظتی و مانعی برای در امان ماندن زنان و دختران از نگاههای حرام و زیانبار و در فعالیت های روزمره و در همه محیط های غیرخصوصی  استفاده گردد.  همه آحاد جامعه خصوصاً زنان و دختران باید بدانند که اگر از این حجاب کامل و بی نقص استفاده نکنند نه تنها در میان نامحرمان خود را به طور طبیعی در معرض انواع اهانت ها وتحقیر ها با درجات متفاوت قرار خواهند داد بلکه زندگی خصوصی وخانوادگی‌شان و همچنین محیط اجتماع نیز دستخوش ناملایماتی خواهد شد که با مراجعه به دستگاههای قضایی و انتظامی و بررسی بسیاری از جرایم وناملایمات اجتماعی می‌توان با استناد به آمار وارقام ثابت کرد که عدم رعایت حجاب از سوی زنان وبی حیایی آنان وبی عفتی ولا ابالی‌گری شایع شده در میان مردان جامعه پس از آن مصدر بسیاری از ناملایماتی است که زندگی های بسیاری را تا کنون تباه ساخته است و هزینه های زیاد مادی ومعنوی و روانی را به جامعه وخصوصاً زنان تحمیل کرده است. کلام آخر اینکه بدحجابی و عدول از ویژگی های مورد نظر اسلام که همان حفاظت شدید از جلوه گری وحفظ عفت فردیست اگر رعایت نشود وجلوی این موج مخرب که از سوی انگلیسی ها به جامعه ما و بسیاری از کشورهای اسلامی تحمیل شده گرفته نشود مشکلات روز افزونی را به همه ما تحمیل خواهد کرد و دامنگیر هرکسی خواهد شد که حامی فکری و یا عملی این مدل ضد اخلاقی ونهایتاً ضدامنیت فردی واجتماعی باشد.