اندیشه

مدارای پیامبر(ص) حتی در برابر بی‌ادبی منتقدان

نمونه انتقاد مسلمین در جریان صلح حدیبیه بود که برخی موافق و برخی موافق این صلح بودند و عده ای نیز به اصل مذاکرات و صلح اعتراض شدید داشتند اعتراضات به حدی بود که در تاریخ برخی بی ادبی ها نیز گزارش شده است اما حتی نسبت به معترضان بی ادب نیز نه ممانعتی از انتقاد صورت گرفت و نه برخوردی از سوی حضرت بعد از انتقاد تند آن ها انجام شد
علی تبریزی- دوران حیات پیامبر اکرم(ص) از هر لحاظ قابل توجه و درسآموز و نیازمند بررسی دقیق است. یکی از وجوه زندگانی بسیار با اهمیت حضرت خط مشی سیاسی اوست. نحوه تعامل و برخورد حضرت با دوست و دشمن و در مواجهه با مشکلات داخلی و خارجی، قبل و بعد از هجرت قابل تامل و نیازمند تحقیق و موشکافی فراوان است. اینکه چگونه میتوان با دست خالی در کمتر از نیم قرن نهتنها دین و حکومت جدیدی در جزیره العرب که در ایران و شام و مصر و مغرب و حتی تا قلب آندلس پیاده نمود. وقتی بدانیم این حرکت و موفقیت عظیم سیاسی و اجتماعی با دست خالی و در عین حال با رعایت همه موازین اخلاقی به ثمر رسیده است، ارزش آن بیش از پیش مشخص خواهد شد. از طرفی تجربه نشان داده که فرمانروایان بعد از قدرت یا ازدنیارفتن بهتدریج از چشم مردم میافتند و اگر قداستی برایشان متصور بود کمکم از عظمت آن قداست کاسته خواهد شد. اما پیامبر(ص) نتایج این تجربه را نیز زیر سوال برد؛ زیرا هرچه گذشت بر قداست و عظمت مقام او افزوده شد. در این مجال نمیتوان به همه زوایای رفتار سیاسی حضرت پرداخت لذا تنها به بخشی از سیاست داخلی پیامبر اکرم(ص) اشارهای گذرا خواهیم انداخت.

ابطال نظریه تمایز جایگاه و رتبه حاکم و مردم عادی

نظریهپردازان علوم سیاسی در دنیا معتقدند حکام و سیاستمداران باید در خیلی از رفتارها با مردم عادی متمایز باشند؛ زیرا شکوه و عظمت مقام آنها با این کارها زیر سوال خواهد رفت. در این منطق جایگاه و رتبه و نحوه و شان زندگی حاکم و رعیت باید کاملا متمایز باشد. پیامبر اکرم(ص) این نظریه را در عمل ابطال نمود و ثابت کرد برای تبعیت مردم از حاکم لازم نیست از جایگاه برتر با آنها برخورد کرد. حضرت در دوران زمامداری موفق خود از همان ابتدا در کنار سایر مسلمانان قرار گرفت، نه در موضعی بالاتر از آنها. حضرت حتی از انجام کارهایی مانند ساخت و ساز برای مسجد پیشقدم میشد و در ماجرای حفر خندق در جنگ احزاب نیز خود حضرت با دستان مبارک خود در این کار سهیم شدند. در جنگها نیز بهجای نشستن و دستوردادن در میدان نبرد حاضر میشدند و برای نمونه در جنگ احد بعد از فرار بسیاری از مسلمانها حضرت ابی بن خلف، از سران مشرکان را به دست خویش به هلاکت رساند.

تلاش همهجانبه برای همدلی در درون امت اسلامی

یکی از رفتارهایی که در تمام اوقات از پیامبر اکرم مشاهده میشد تاکید بر اتحاد و انسجام مسلمانها و عملکردی بر این پایه بود. حضرت در قول و عمل معتقد به وحدت بودند. لذا در همان ابتدای ورود به شهر مدینه اقدام به بستن پیمان برادری نمود که محکمترین و ریشهایترین حرکت در راستای اتحاد در داخل جامعه نوپای اسلامی بود. نتیجه پیمان برادری در حقیقت همدلی و همزبانی امت اسلامی بود. نمونه دیگر اقدامات حضرت در آغازین روزهای تشکیل حکومت، بستن پیمان با اهل ذمه ساکن مدینه بود. این پیمان حاکی از همدلی و اتحاد امت اسلامی بود. در این پیمان نامه همه مسلمین را امت واحد نامیدند که همگی با هم بر ضد کسانی که طغیان یا دسیسه کنند، میایستند. مجموع اقدامات پیامبر نشان میداد که حضرت به محض مشاهده کوچکترین نشانههای اختلاف و دودستگی وارد عمل میشدند و آن را در همان ریشه خشک میکردند.

قاطعیت مثالزدنی در کنار مهربانی فوقالعاده

پیامبر اکرم(ص) هم قاطعیتی مثالزدنی داشتند و هم مهربانی فوقالعاده. لذا اگر کسی با مبنای رفتاری حضرت آشنا نباشد شاید دچار نوعی تعارض در تحلیل رفتار حضرت گردد؛ اما قاطعیت و عطوفت حضرت در کجا بود؟ پیامبر در بخش سیاسی حکومت داری و در اجرای وظایف حاکمیتی در نهایت قاطعیت بودند؛ اما در طرف مقابل نسبت به عامه مردم نهایت مهربانی را داشتند. عشق و علاقه حضرت نسبت به رعایا و طبقه پایین جامعه و رابطه عاطفی دوطرفه با آنها در رفتار او عیان بود.

نمونه برخورد قاطع را در محاصره قلعه یهودیان بنی النضیر میتوان ملاحظه نمود. این رفتار حضرت نشان از قاطعیت در سیاست خارجی و برخورد محکم با دشمنی بود که به تعهداتش پایبند نبود. دستور تخریب مسجد ضرار نیز نمونه دیگر قاطعیت مثالزدنی پیامبر به شمار میرود.

مدارا با منتقدان

با ملاحظه رفتار حکام در طول تاریخ مشاهده میکنیم که اغلب آنها به هیچ عنوان اجازه نقد و بیان نقاط ضعف به کسی نمیدهند. هرچند در قرون اخیر به دلیل تغییر شرایط زمامداران در ظاهر خود را انتقادپذیر نشان میدهند؛ ولی در عمل باز به همان شیوه گذشته رفتار میکنند و به گونهای با انتقادکننده برخورد میکنند که برای همیشه از کارش پشیمان شود! اما در سیره پیامبر اکرم(ص) نقطه مقابل این رفتارها را میبینیم. هیچگونه تندی یا برخورد با منتقدین در دوران حضرت دیده نمیشد.نمونه انتقاد مسلمین در جریان صلح حدیبیه بود که برخی موافق این صلح بودند و عدهای نیز به اصل مذاکرات و صلح اعتراض شدید داشتند. اعتراضات به حدی بود که در تاریخ برخی بیادبیها نیز گزارش شده است! اما حتی نسبت به معترضان بی ادب نیز نه ممانعتی از انتقاد صورت گرفت و نه برخوردی از سوی حضرت بعد از انتقاد تند آنها انجام شد. جالب اینکه همین رفتار و حلم فوقالعاده حضرت موجب شرمندهشدن آن افراد شد؛ به گونهای که حتی سعی در جبران رفتار زشت خود کردند.

نمونه اعتراض و انتقادهای تند به نوع تقسیم غنایم جنگ حنین مربوط میشد. حضرت مطابق دستور الهی بیشتر غنایم را به سران قبایل دادند و به انصار مدینه سهمی نرسید. برخی با تندی و با بیادبی حضرت را خطاب قرار دادند که تو عادل نیستی! حتی عمر بن خطاب از پیامبر خواست تا یکی از منتقدین بی ادب را بکشد که حضرت فرمودند او را واگذار.

برخورد با اقطاع در حکومت نبوی و مهدوی

یکی دیگر از رفتارهایی که در بین حکام تاریخ عمومیت داشته و دارد این است که نسبت به خطای مردم عادی سختگیر و در برابر خطای اطرافیان و اقوام و عوامل حکومتی و مسئولان سهلگیر هستند. در واقع نوعی مصونیت برای عدهای خاص قائلاند. حضرت اما دقیقا مخالف این رویه عمومی تاریخ عمل مینمود. اگر بنای حضرت بر اغماض بود آن را برای رعایا و مردم عادی به کار میبرد؛ ولی اطرافیان و مسئولان مورد دقت و مواخذه شدید پیامبر بودند. در دوران حکومت نبوی به هیچ عنوان اقطاعی مشاهده نمیشد. (اقطاع زمین و امتیازاتی است که حکام برای اطرافیانشان در نظر میگیرند) از امام صادق(ع) نیز روایت شده که در دوران حکومت مهدوی هرگونه اقطاعی از بین میرود و جلوی ایجاد طبقه ویژه و ممتاز در جامعه گرفته خواهد شد.

(پینوشتها در دفتر نشریه)

https://shoma-weekly.ir/EnYOzz