اندیشه

مبارزه گسترده امام باقر (ع) با تحریف در معارف اسلامی

برای نمونه یکی از فتاوای احمقانه ای که به نام دین به خورد مردم دادند این بود که مگر خداوند متعال نفرموده است «أطیعوا الله و أطیعوا الرّسول و اولی الأمر منکم»؟ مقصود از خدا و رسولش که مشخص است. می‌ماند اولی الامر، این جماعت فریبکار گفتند اولی الامر هر کسی است که بر مردم حکمران شود، ظالم باشد یا عادل، خوب باشد یا بد، به زور و با کشتار به حکومت رسیده باشد یا از روی شایستگی فرقی نمی کند، مهم اینست که او حاکم است و اولی الامر و به حکم قرآن باید اطاعت شود! شاید برای ما که امروز این استدلال را با اطلاع کامل از حقیقت می شنویم خنده دار به نظر برسد؛ ولی واقعیت اینست که آنها همین دروغ شاخدار را با چنان آب و لعابی به مردم عرضه می داشتند که عوام می پذیرفتند.

علی تبریزی- بعد از دوران سخت و طاقت فرسای حضرت سیدالشهداء و فرزند گرامیشان امام سجاد (ع) اوضاع جامعه از چند جهت به سود شیعیان تغییر کرد. این شرایط باعث شد حضرت باقرالعلوم (ع) بتواند به کارهایی بپردازد که تا قبل از آن موقعیتش فراهم نبود. یکی از اموری که امام باقر(ع) اهتمام فراوانی به آن داشت مبارزه با تحریف های مختلفی بود که در معارف و احکام دین اسلام در طول سالهای بعد از پیامبر اکرم و در دوران حکومت امویان و عباسیان بوجود آمده بود. البته قطعاً همه ائمه در پی مبارزه با تحریف بودند و حتی فلسفه قیام حضرت اباعبدا... نیز اصلاح انحرافات ایجاد شده در دین جدش رسول مکرم اسلام(ص) بود. اما آنچه مسلم است مبارزه با انحراف در دوران امام باقر(ع) به شکل مشروح و گسترده تری انجام شد. علتش هم شرایط مساعدی بود که به حضرت فراغ بال بیشتری داده بود و از طرف مقابل، میزان اقبال به خاندان پیامبر هم فزونی یافته بود.

 

  کدام تحریف؟

برای پاسخ این سئوال ابتدا باید بدانیم که هدف از نزول دین اسلام چه بود؟ اسلام برای زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان برنامه جامع و کاملی ارائه نمود و در سایه اجرای این برنامه است که دین به هدف غائی خود خواهد رسید. اما اگر بنا باشد برخی از این احکام (خصوصاً احکام اجتماعی و سیاسی) تعطیل شوند و یا تغییر یابند به آن هدف مشخص نخواهیم رسید. برای مثال اسلام هرگز
نمی پذیرد که ستمگری بخواهد بر جامعه حکومت کند؛ یا بی عدالتی و تبعیض بین اقشار مختلف ضعیف و قوی و نژادهای گوناگون به کل در اسلام مردود است. اما بعد از پیامبر اولاً عده ای سر کار آمدند و حکومت جامعه اسلامی را در دست گرفتند که از هیچ نظر شایستگی نداشتند. آنها افراد فاسق و ستمگری بودند و اگر بنا بود دین اسلام همانگونه که بر پیامبر نازل شده بود اجرا شود جایی برای عرض اندام این افراد وجود نداشت.ر
اه چاره چه بود؟ باید برخی احکام و دستورات دین را تحریف می کردند. یکی از بهترین روش ها برای تأثیرگذاری تحریف هایشان فریفتن چهره های مؤثر فقیه و عالم بود. حالا آنها را یا فریب می دادند، یا تطمیع می کردند و یا تهدید. در تاریخ یکی دو قرن اولیه از این دست فعالیت ها بسیار زیاد بود.

 

  نمونه ای از یک تحریف آشکار

برای نمونه یکی از فتاوای احمقانه ای که به نام دین به خورد مردم دادند این بود که مگر خداوند متعال نفرموده است «أطیعوا الله و أطیعوا الرّسول و اولی الأمر منکم»؟ مقصود از خدا و رسولش که مشخص است.
می
ماند اولی الامر، این جماعت فریبکار گفتند اولی الامر هر کسی است که بر مردم حکمران شود، ظالم باشد یا عادل، خوب باشد یا بد، به زور و با کشتار به حکومت رسیده باشد یا از روی شایستگی فرقی نمی کند، مهم اینست که او حاکم است و اولی الامر و به حکم قرآن باید اطاعت شود! شاید برای ما که امروز این استدلال را با اطلاع کامل از حقیقت می شنویم خنده دار به نظر برسد؛ ولی واقعیت اینست که آنها همین دروغ شاخدار را با چنان آب و لعابی به مردم عرضه می داشتند که عوام می پذیرفتند. لذا می بینید که تا همین قرن بیستم هم این تفکر پوچ در بین برخی ملت ها باقی بود. مثلاً مردم تونس و مصر و... گمان می کردند همین که امثال بن علی و مبارک و دیگران در مسند حکومت هستند واجب الاطاعه اند حتی اگر دستور بستن مساجد را بدهند! انقلاب اسلامی ما توانست به تبعیت از پیشوای پنجم شیعیان، در برابر تحریف دین بایستد و اسلام ناب را به دنیا عرضه نماید و دنیای اسلام را از خواب غفلت بیدار کند.

 

  مبارزه با فرهنگ ضد اسلامی

حضرت بایستی اولاً فرهنگ غلط و تحریف شده ای را که در ذهن مردم نفوذ کرده بود از اذهان پاک می کرد. ثانیاً فرهنگ اسلام ناب و صراط مستقیم هدایت را به آنها می آموختند. باقرالعلم الاولین یعنی شکافنده علوم و حقایق دینی و به جهت همین روشنگری و تبیین حقایق اسلام ناب بود که این لقب را به حضرت دادند. حضرت موفق شد مردم بسیاری را به سوی اسلام ناب، تشیع و امامت بیاورد. این بزرگترین مسئولیت امام بود که به بهترین نحو به اجرا درآمد.

 

  تشکل سازی، الگویی برای فعالیت های فرهنگی

حضرت می توانست معارف را بدون ایجاد تشکل و پشتوانه سازی در جامعه ترویج کند. اما در آن صورت هیچ تضمینی وجود نداشت که این معارف بتواند از اثر لازم برخوردار شود. یعنی ممکن بود که همین معارف کم کم دچار تحریف مجدد شوند. راهکاری که حضرت برگزید تا فعالیت های تبلیغی به صورت تجمیعی و در یک راستا و اثربخش باشد این بود که در کنار آموزش و ترویج معارف ناب اسلامی عده ای را نیز تربیت نمود تا از این آموزه ها محافظت کنند. یعنی شاگردانی تربیت نمود و به سراسر جهان اسلام اعزام نمود تا وقتی این معارف بدست مردم شهرهای مختلف می رسد این نمایندگان بتوانند اولاً اشکالات مردم و شبهات موجود را برطرف نمایند و ثانیاً در برابر تحریف های احتمالی جدید ایستادگی کنند. اینچنین بود که حضرت موفق شد برای فعالیت های فرهنگی خود ضمانت ایجاد کند.

در واقع حضرت یک تشکل دقیق، کارآمد و سلسله مراتبی را ایجاد نمودند. به این صورت که عده ای مستقیماً شاگردان ویژه حضرت بودند، خود آنها شاگردانی داشتند و... و همه این سلسله عظیم و هدفمند در نهایت به معدن علم و حکمت، حضرت باقرالعلوم (ع) متصل بودند.این بخش از زندگی امام نیاز به تحقیق و فحص بیشتر دارد تا بتوان از آن الگویی مناسب برای فعالیت های تبلیغی در دنیای کنونی بهره برد. امروز که دل های مسلمانان سراسر دنیا و حتی غیر مسلمانان از آمادگی لازم برای پذیرش حق برخوردار شده است باید بتوانیم اولاً معارف حقّه اسلام ناب را به سراسر دنیا بفرستیم و ثانیاً باید از آن محافظت کنیم.

 

  نقشه جهاد پس از مرگ

نوزده سال از عمر امامت حضرت باقر(ع) گذشته بود و اکنون دشمنان خوشحال بودند که پرچم دار مبارزان شیعی از دنیا خواهد رفت و آنها نفس راحتی خواهند کشید. اما غافل از اینکه این وجود نازنین حتی بعد از شهادت نیز به تبلیغ و مبارزه ادامه می دهد. امام هنگام شهادتش نیز پیامی عمیق برای شیعیان بر جای گذاشت. حضرت به فرزندش فرمود هشتصد درهم را در طول ده سال برای اقامه عزا بر او صرف نماید. مکان برپایی عزاداری کجا باشد؟ صحرای منی؛ زمانش؟ در موسم حج؛ همین و بس. در ایام حج هزاران نفر از اقصی نقاط جامعه اسلامی جمع می شدند و همه در کنار هم تحت لوای پرچم اسلام قرار میگرفتند. چه زمانی مناسب تر از این؟ کی می توان مخاطبانی از همه نقاط اسلامی در یکجا جمع کرد؟ اما در میان اعمال حج چرا منی؟ در مکه مردم پراکنده اند و در عین حال مشغول عبادتند. عرفات هم فرصت کمی است. مشعر هم که شب هنگام است. مناسب ترین زمان منی است. سه شب زمانی که حجاج آنها هستند بهترین فرصت برای نشر معارف ناب شیعی است. لذا تقریباً همه حاجیان از تشکیل و محتوای چنین مجلسی که در منی برپا می شود خبردار می گردند. وقتی هم که مجلس اقامه شد همه خواهند پرسید این آقایی که سرآمد دانشمندان و فقهای جهان اسلام است چرا از دنیا رفت؟ چرا شهیدش کردند؟ چه کسانی با او مخالف بودند؟ مگر این دانشمند بزرگ چه می گفته که شهیدش کردند؟ و... پاسخ این پرسش ها بهترین تبلیغ است، در بهترین فرصت برای بیشترین مخاطب.مقام معظم رهبری در این رابطه می فرماید: «و این است نقشه موفق امام باقر(ع) –نقشه جهاد پس از مرگ- و این است آن وجود برکت خیز که زندگی اش و مرگش برای خدا و در راه خداست؛ «و جَعلَه مُبارکاً أینَما کانَ و سلامُ علیه یَوم وُلدَ و یَوم یُبعث حیّاً»(1)»

پی نوشت:

1-  برگرفته از آیات 15 و 31 سوره بارکه مریم، «و هرجا که باشد وجود او را مبارک ساخت؛ و درود بر او روزی که زاده شد و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته می شود.»

https://shoma-weekly.ir/5Z4pWa