مراسمی که در سالن اجلاس سران برگزار و بار دیگر ثابت کرد فدراسیون فوتبال ایران از چه کمبودهای مدیریتی رنج می‌برد و به خاطر همین کمبودهاست که برخی افراد در قالب اسپانسر اقدام به سوء استفاده می‌کنند.
هنوز ماجرای بگومگو بر سر مبلغ قرارداد اسپانسر قبلی و پاس نشدن چک مدیران آن را فراموش نکرده بودیم که مدیران یک بانک خصوصی و یک شرکت وابسته به همین بانک از گرد راه رسید و دندان‌های این فوتبال را به خوبی شمردند!
اینکه اسپانسر تیم ملی از مردم بخواهد به شماره فلان پیامک زده واعلام کنندکه چه مبلغی را می‌خواهند به حساب تیم کشورشان واریز کنند؟ چه معنایی دارد؟ اینجا قصد تخطئه کسی رانداریم ولی اسم این کار چیست؟ این چه اسپانسری است که می‌خواهد از مردم پول بگیرد؟
همین طور درک نمی‌کنیم وقتی یک بانک خصوصی ابتدا به عنوان حامی مالی تیم ملی وارد گود می‌شود، برای خود تبلیغ می‌کند و درادامه از مردم بخواهد حساب بلند مدت باز کنند تا نصف سود آن به حساب تیم ملی واریز شود!
آیا اسم این کار گدایی به نام تیم ملی نیست؟ بی تعارف این رفتارها به نوعی اهانت به تیم ملی ایران است و بس!
حالا چرامسئولان فدراسیون زمینه را برای سوء استفاده برخی بانکها و شرکتها فراهم می‌سازند و سئوالاتی از این دست به کاری مفصل، نوشته‌ای مطول و حوصله‌ای فراوان نیاز دارد ومتأسفانه تجربه نشان داده نه ما حوصله اضافی داریم و نه فدراسیون گوش شنوا!
اما بنابر رسالت مطبوعاتی و در حد بضاعت خود برای چندین مرتبه بر ناکارآمدی مسئولان فدراسیون تأکید ورزیده و از متولیان ورزش، کارشناسان دردآشنا و اهل کار و درمان می‌خواهیم فکری به حال این معضل جدید داشته باشند.
تیم ملی هویت مردم ایرانی است و فکر می‌کنیم خوانندگان و کارشناسان هم با ما موافق باشند و خیلی صریح و بدون مقدمه‌چینی بیشتر عرض می‌کنیم که با این اتفاقات فوتبال ملی تا حدودی بی هویت شده است. به جااست وزارت ورزش و جوانان و حتی بالاتر از آن دولت یازدهم با کمک به تیم ملی اجازه ندهند تیم ایران اصالت و شخصیت خود را از دست بدهد و این یک هشدار جدی است.
