ایشان خود را از آن محرومان میدانستند و به آنان عشق میورزیدند و آنان را بزرگ و عزیز میداشتند. شاید برای بسیاری از ما مفهوم اکرام ایتام فقط رفع نیازهای مادی و اقتصادی آنها باشد، اما آنچه که مهمتر از هر نیاز مادی است نیاز معنوی و عاطفی مستمندان است که بالطبع به روشهای مختلف می توان به پاسخگویی به این نیاز مبرم پرداخت اما نکته ای که کمتر در این میان مورد توجه قرار می گیرد، اینکه شاید با میهمان کردن یا پذیرفتن سرپرستی ایتام بتوان گامی موثر در جهت رفع کمبودهای مختلف آنها برداشت که در جای خود بسیار ارزشمند است. اما اینکه اکثر افراد جامعه فضای مصرفی خود را به سمتی ببرند که در خریدها و تدبیر امور اقتصادی خانواده سطح متوسط جامعه را در نظر گرفته و جامعه را به سمتی سوق دهند که به جای تبرج جاهلی، دمیدن در کوره مصرف گرایی و افزایش روز به روز فاصله طبقاتی قناعت را سرلوحه قرار داده و مازاد درآمدهای خود را ضمن مصروف نمودن در امور خیر برای شتاب بخشیدن به حرکت چرخ تولید کشور سرمایه گذاری شود، در این صورت به جای تأسیس مراکز حمایتی متعدد رسمی و غیررسمی جامعه به طور خودکار در سطحی از ثبات اقتصادی قرار می گیرد که بسیاری از این کمبود ها پیش نمی آید تا بخواهیم برای رفع آن طرحهای گوناگون اجرا نماییم.در واقع بدین ترتیب جامعه با تنظیم رفتار اعضای خود قبل از اینکه مسئله حادی مثل اقشار آسیبپذیر یا مستمندان پدید بیاید به دفع آن پرداخته و خود را از آسیبهای فراوان فقر اقتصادی افراد که به طور خود کار در اکثر موارد منجر به فقر فرهنگی میشود نجات می دهد.در کنار پرهیز از مصرف گرایی همانطور که گفته شد در جامعه ایمانی باید سرمایه ها به سمتی سوق داده شود که مولد بوده و ضمن رشد منطقی سرمایه ها موتور محرک تولید در جامعه شود. در کنار این راهبرد اسلام مالیاتهایی را نیز در نظر گرفته که مومنان با پرداخت آنها حکومت را برای تأمین نیازها جامعه از جمله مستمندان و ایتام کمک می نمایند، چنانکه علی(ع) میفرماید: «اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید.» در دید ابتدایی انفاق و بذل مال چیزی جز کم کردن مال نیست و این همان نظریه کوتهبینانه شیطانی است اما با دقت و دید وسیع میبینیم که انفاق ضامن بقای اجتماع، تحکیم عدالت اجتماعی، سبب کم کردن فاصله طبقاتی و پیشرفت همگانی و عمومی میباشد و مسلم است که با پیشرفت اجتماع، افرادی که در آن زندگی میکنند نیز در رفاه و آسایش خواهند بود. به عبارت دیگر ما با مسئله ایتام و مستمندان می توانیم با دو رویکرد برخورد نماییم: یکی زیر ساختی و ریشه ای که جامعه به نحوی عمل نماید که کمتر با پدیده ای مثل فقر و ایتام بدون سرپرست مواجه باشد و رویکرد دوم که بسیار ناقص و تجربه نشان داده است در بلند مدت دردی از جامعه دوا نمی کند اجرای طرحهای مختلف از سوی سازمانها، نهادهای رسمی و گروههای غیر رسمی است به واقع رویکرد دوم کاملاً منفعلانه و معلول محور بوده و کمتر پاسخگوی نیاز اجتماع در این عرصه است.